در تاریخ طولانی انسان، ما فقط چند دهه است که در حال جستجوی فضا هستیم. ولی خیلی قبلتر از اینکه به بیرون از اتمسفر ماهواره بفرستیم، هنرمندها فرار از سیاره خودمان به سمت بهشتهای دیگر را تصور میکردند. هزینههای دفاع نظامی و علم توانستند ما را به این سفر اکتشافی برسانند. با اینحال هنرمندان از آنجایی که میتوانند آینده را قبل از دیدن تصور کنند، به کار خودشان به عنوان کاتالیزورهای سازنده در سفر ما برای کشف ناشناختهها ادامه دادند. امروزه هنرمندان با هنر در فضا در حال ملحق شدن به مسابقه فضایی هستند و خلا موجود در پشت اتمسفر را مانند موزه یا گالری بعدی خودشان تصور میکنند.
هنرمندی که با نام ناهوم (Nahum) شناخته میشود، معتقد است که فضا برای ما است و باید آن را تسخیر کنیم. او میگوید که هنرمندان باید در بحثهایی که در مورد کشف فضا میشود نیز شرکت داده شوند. در غیر این صورت انسانیت ( یا همان کشورهای ثروتمندی که برنامههای فضانوردی قویای دارند.) خطر تکرار اشتباهاتی که امپراطوریهای استعماری در گذشته کردند را به جان میخرد. چه کسی قرار است مالک ماه یا یک سیارک باشد و حق استخراج مواد معدنی یا فلزات قیمتی آنجا را داشته باشد؟ به محض ترک زمین، جنبههای بنیادی فرهنگ ما مانند مالکیت زمین و مرزبندیها به سوال گذاشته میشوند. این هنرمند گفت: “در صورتی که هنرمندان مهارتها و راههای مختلفی برای درک دنیا داشته باشند، میتوانند این مکالمه را پربارتر کنند.
مطالعه بیشتر: فراتر از رویا
یکی از کارهای ناهوم با نام کانون حضور از کیپ کاناورال پرتاب شده است.
هنرمندها پس از دانشمندان، اولین افرادی هستند که توانستهاند بر کشش بیوقفه جاذبه غلبه کنند تا از اتمسفر زمین عبور کنند و به فضای خارج از زمین به عنوان یک پلتفرم برای هنر نگاه کنند. هنر پس از زمین چطور به نظر میرسد؟ پس از سالها تلاش، رویای قدیمی ناهوم به واقعیت پیوست و او یک نوع مجسمه تعاملی را توسط موشک Space X Falcon 9 که به سمت ایستگاه فضایی بینالمللی حرکت میکرد وارد مدار کرد. بر روی زمین نیز او اجراهای هماهنگشدهای را ترتیب داد که به بازدیدکنندهها اجازه میداد با مجسمهای که روی ایستگاه فضایی بینالمللی بود ارتباط برقرار کنند و طبق گفته ناهوم، بینندگان روی زمین را به فضا نزدیکتر کند.
آیا فضا جای مناسبی برای هنر است؟
ناهوم عقیده دارد فضا باید به عنوان یک آزمایشگاه فرهنگی استفاده شود. به همین دلیل پروژه جدید او به طور خاص برای تعامل با فضا طراحی شده است. او میگوید با تعامل با این مجسمهها که روی ایستگاه فضایی بینالمللی قرار دارند، بینندگان روی زمین احساس میکنند که فضای خارج از زمین در دسترستر است. این کار در مورد همبستگی تمام اشیاء در یک مقیاس کیهانی و همچنین اینجا روی زمین است؛ تفسیر چیزهای ناشناختهای که ما نمیبینیم ولی به ناچار بخشی از کلیت وجودی ما هستند. او میگوید: “برخی اوقات من به فضا مانند یک بوم مشکی نگاه میکنم.”
مطالعه بیشتر: زیبایی نامطبوع
هنرمندان دیگری نیز مانند تروُر پاگلن، تاوارز استراچان و ماکوتو آزوما نیز کارهای هنریای تولید کردهاند که به صورت خاص برای بیرون از زمین تولید شدهاند. در ۳ دسامبر ۲۰۱۸ بازتابنده مداری پاگلن با همکاری موزه هنر نوادا ساخته شد و اثر هنری استراچان با نام انوچ با همکاری موزه هنر لوسآنجلس پس از چند تلاش ناموفق به فضا فرستاده شد. هر دو اثر توسط یکی از موشکهای Space X به فضا فرستاده شدند.
مجسمه تروُر پاگلن ممکن است در نگاه اول مانند یک ماهواره به نظر برسد ولی در حقیقت یک اثر کاملا زیبا و امیدوارکننده است.
این پروژه با مخالفت شدید منجمانی روبرو شد که عقیده داشتند این جسم بازتابنده قوی ممکن است مانع مشاهدات علمی آنها شود. ناهوم ادعای آنها را رد میکند. با اینحال این اثر یکی از اولین چیزهایی است که موضوع حق قانونی استفاده از فضا یا اینکه چه کسی مالک مدار زمین است را به سوال میگذارد. چرا دانشمندان باید یک حکومت نامحدود روی آن داشته باشند؟ چرا هنرمندان یا هرکس دیگری نباید به این مرز جدید دسترسی داشته باشند؟
مجسمه فضایی استراچان بیشتر شبیه به چیزی است که انتظار دارید در موزه ببینید. این مجسمه یک نیم تنه از رابرت هنری لاورنس جونیور، اولین آفریقایی آمریکایی که تا به امروز برای برنامه فضایی آمریکا انتخاب شده است میباشد. لاورنس درحالی که هنوز درحال آموزش بود، به خاطر سقوط هواپیما کشته شد و هیچوقت نتوانست به رویای رفتن به فضا برسد. تا استراچان او را به فضا فرستاد. پرتاب کارهای ناهوم، پاگلن و استراچان به فضا، نقطه عطفی برای کارهای هنری در فضای خارج از زمین بود.
مطالعه بیشتر: شاهکارهای عکاسی شوروی
این نیمتنه از رابرت هنری لاورنس جونیور در حال چرخش دور زمین و تحقق رویای لاورنس پس از مرگش است.
پاگلن میگوید که هدف او از ساخت مجسمههای فضایی این است که کسانی که توسط جاذبه به زمین محدود شدهاند را ترغیب کند تا با تعجب بیشتری به آسمان نگاه کنند. ناهوم عنوان میکند: ” چیزی که من در مورد اکتشاف در فضا دوست دارم این است که مقدار زیادی از زمان در مورد زمین است.” به بیانی دیگر این پروژهها در حالی که خیلی غیرزمینی هستند، طبیعت آنها این است که مارا دور هم جمع کند. تقریبا تمام ماهوارههایی که تا به امروز ساخته شدهاند رو به زمین قرار گرفتهاند. در حقیقت اولین دوربینی که به فضا پرتاب شد از ستارهها عکس نگرفت بلکه از زمین عکس گرفت. ناهوم عقیده دارد هنگامی که آیندهای را تصور میکنیم که در آن میگوئیم “من اهل زمین هستم” مهاجرت و ملیگرایی دیگر معنایی ندارند. فراتر از علم یا حتی علمیتخیلی، هنر میتواند راههای جدیدی برای نگاه کردن به سمت بیرون و بهشتهای موجود و همچنین رو به داخل و آگاهیهای جمعی باشد.
ناهوم و هنرمندان دیگر برای تجربه نزدیکترین چیز به جاذبه صفر روی زمین به روسیه سفر کردهاند.
هنر در فضا: یک تاریخ ۵۰ ساله
ناهوم که اصالتا اهل مکزیکوسیتی است ولی الان در برلین زندگی میکند، بیش از ده سال است که در آثار خودش به فضا به عنوان یک سوژه و مقصد نگاه میکند. او بیان میکند که: “به عنوان هنرمند ما وظیفه داریم که سوژه ما هرچه باشد با آن درگیر شویم” برای یک نمایشگاه در مکزیکوسیتی ناهوم و یک گروه کوچک از هنرمندان در سال ۲۰۱۵ به روسیه سفر کردند نا نزدیکترین چیز به جاذبه صفر روی زمین (یعنی پرواز پارابولیک) را تجربه کنند. این وسیله به عنوان بخشی از تمرینات فضانوردان و تحقیقات علمی استفاده میشود به هرکسی که از آن استفاده میکند اجازه میدهد حدود ۳۰ ثانیه جاذبه نزدیک صفر را تجربه کند. این کار از طریق یک مجموعه مانور خاص که بر روی یک هواپیمای مخصوص اجرا میگردد انجام میشوند. ناهوم و دیگر هنرمندان همراه او اولین کسانی بودند که در محیطی با جاذبه صفر آزمایش هنری میکنند. نتایج این آزمایشات به شکل صدا، ویدئو و مجسمه به نمایش آمدند.
در سال ۲۰۱۷ ماکوتو آزوما بالنهای غولپیکری را به یک سبد گل متصل کرد و آن را به فاصله ۳۰ کیلومتری بیابان نوادا فرستاد.
در سال ۲۰۱۷ آزوما با بازسازی استاندارد تاریخی دنیای هنر یعنی اشیاء بی جان با استفاده از یک سبدگل که در لبههای بیرونی اتمسفر قرار گرفت، باعث شد فضا نزدیکتر به نظر برسد. کارهای او لزوما بیثبات بودند زیرا پیشنهاد میکردند طبیعت موقت و شکننده هرچیزی در کیهان زنده و ارگانیک باشد، حتی سیارهای که ما به عنوان خانه به آن نگاه میکینم. بنابراین دوباره اکتشافات هنرمندان در فضا، به زندگی ما بر روی زمین بازگشت.
مطالعه بیشتر: عکاسی از آتش
روش آزوما برای رسیدن به فضا بیشتر خودساخته و آماتوری بود. به جای اینکه او سبد گل خودش را با استفاده از یک موشک به فضا بفرستد، تصمیم گرفت آن را به چند بالون بزرگ متصل کند و آنرا به فاصله ۳۰ کیلومتری بالای صحرای نوادا بفرستد. در دمای -۶۰ درجه سانتیگراد، گلها در اتمسفر بیرونی قبل از اینکه مانند پولکیهای رنگی روی زمین بریزند، شروع به شکستن کردند. اسناد عکاسی شده تنها مدرک این ماجراجویی هستند که محیط خاکستری را که زمین تمام میشود و فضا شروع میشود را به تصویر کشیدهاند. این پروژه که با نام اگزوبیوتانیکا شناخته میشود، یک اکتشاف شاعرانه در فضا است و به ما میگوید ما فقط در صورتی باید به مکانهای ناشناحته برویم که با خودمان زیبایی به همراه بیاوریم.
صداهای زمین، طبق گفته کارل سگان: ” پرطرفدارترینهای زمین؛ یک هدیه در اقیانوس کیهانی از یک جزیره متمدن به جزیره دیگر”
البته تاریخ هنر در فضا، کمتر از چند سال است. دو عملیات فضایی مشهور یعنی وویجِر ۱ و ۲ دو فضاپیمای شبیه به هم بودند که به گونهای طراحی شده بودند که به لبههای خارجی کهکشان برسند، به همراه خودشان دو دیسک طلایی پر از هنر بودند. پس از پرتاب آین فضاپیماها در سال ۱۹۷۷ این دو به اکتشاف در فضای ناشناخته ادامه دادند. آنها هر ثانیه تبدیل به دورترین وسیله ساخت بشر میشدند. در دسامبر ۲۰۱۸ وویجر ۲ از منظومه شمسی خارج شد و حدودا ۱۸ هزار کیلومتر دورتر از زمین، وویجر ۱ را که در سال ۲۰۱۲ منظومه شمسی را ترک کرده بود دنبال میکرد. پروژه وویجر یکی از چندین پروژهای بود که روحیه پرتلاش انسانیت را که با یک پیام از زیبایی و خلاقیت انسان رو به بیرون حرکت میکرد را مجسم میکند. هر کدام از دیسکها برای تمدنهای فرازمینی احتمالی که ممکن است این فضاپیما را پیدا کند حاوی یک پیام است: تصاویر، موسیقی و خوشآمد گویی در چندین زبان از اطراف دنیا.
کارل ساگان، وظیفه سخت انتخاب محتویات دیسکهای طلائی را که تمدن انسان را معرفی میکردند برعهده داشت. در چهار دهه بعد هیچ هنری برتر از این دیسکها به فضا فرستاده نشده است. اکتشافات ما در فضا، چه هنرمندانه باشد چه بیرحمانه، اکتشاف روح خودمان و همبستگی دنیا میباشد.
نوشته آثار هنری که در فضا معلق هستند اولین بار در مجله نوریاتو | رسانه جامع هنرهای تجسمی پدیدار شد.