در ماجرای سقوط هواپیمای مسافربری تهران- کیف به دلیل نخبه بودن جمع کثیری از سرنشینان این هواپیما، بازتاب ابعاد مختلف این خبر در رسانههای خارجی و واکنشهای بینالمللی، اعلام بروز خطای انسانی به عنوان دلیل اصلی وقوع حادثه، خدشه به اعتماد عمومی و … این موضوع شانس این را داشت که در رسانهها به شکل ویژهای مطرح شود و از سوی مسئولین و مردم مورد توجه خاص قرار گیرد. کما اینکه باید هم اینگونه میبود و هنوز هم حق مطلب ادا نشده است و باید زوایا و ابعاد مختلف پدیده، مورد بررسی و کنکاش بیشتر قرار گیرد.
اما چه کسی جواب این سؤال را میداند که جانباختگان مراسم تشییع پیکر شهید سپهبد قاسم سلیمانی در کرمان، دقیقاً چند نفر بودند، اسامی آنها چیست و اهل کدام یک از شهرهای کشورمان بودند؟ مسئولین تا چه اندازه پیگیر احوال بازماندگان این حادثه تلخ شدند و از خانواده آنان دلجوئی کردند؟ چند نفر عکس پروفایل خود را به دلیل همدردی با بازماندگان این عزیزان سیاه کردند و چقدر در خیابان به یاد آنان شمعی روشن شد؟ مقصر حادثه هواپیمای اوکراینی از مردم عذرخواهی کرد و تقصیر را به گردن گرفت، اما در وقوع حادثه مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی آیا مقصرین به مردم معرفی شدند؟ آیا کسی از تریبون رسانهها از مردم عذرخواهی کرد یا هیچ شخص و نهادی خواستار استعفای هیچ مسئولی شد؟ آیا کسی به دلیل ابراز همدردی با آنان از حضور در جشنواره فجر انصراف داد؟ چه کسی یا چه کسانی مسئول پرداخت خسارات جانباختگان و مصدومان این حادثه شناخته شدند؟ چقدر رسانهها به ارائه گزارش درمورد علل بروز این واقعه پرداختند؟ آیا در هیچ یک از شبکههای رسانه ملی درمورد این موضوع ویژه برنامههای تولید و پخش شد؟ و دهها سؤال دیگر…
ادموند بورک، سیاستمدار انگلیسی (۱۷۲۹ – ۱۷۹۷) و نماینده مجلس عوام انگلیس در برابر تصویب یک طرح بدون اطلاع مردم ایستاد و خطاب به خبرنگاران گفت: «آقایان! شما رکن چهارم دموکراسی هستید» و نقش نظارتی رسانهها را به آنان گوشزد کرد. وظیفه رسانه صرفاً بیان سخت خبرها و توجه به اخبار رویداد مدار نیست، اعلام تعداد کشتهشدگان یک حادثه یا وقوع سیل و زلزله در یک شهر و روستا در تمامی سایتها و روزنامهها یافت میشود اما پرداختن به اخبار فرایند مدار، یعنی داشتن نگاه انتقادی و بررسی چرایی ماجراها، تهیه گزارشهای تشریحی و مصاحبه با مسئولین یا مقصرین احتمالی، جلب توجه مسئولین به فراهم کردن زیرساختهای شهری و روستایی لازم برای مقابله با حوادثی از این دست و … نیز از جمله وظایف رسانههاست تا اجازه ندهند غبار فراموشی بر این وقایع بنشیند و از اذهان مردم پاک شود، چرا که رسالت روزنامهنگاری توسعه محور همین است.
امروزه اکثر مردم به دلیل قابلیت سرعت و انعطاف بالای فضای مجازی از طریق سایتها و شبکههای اجتماعی از اصل اخبار مطلع میشوند، اما در این میان تلویزیون و روزنامههای سنتی نیز میتوانند با پرداختن به ابعاد و زوایای مختلف اینگونه پدیدهها و سوانح هم پاسخگوی نیاز مخاطبان باشند و توجه افکار عمومی و مسئولین را به این موضوعات جلب کنند و هم در رقابت با شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی، حرفی برای گفتن داشته باشند.
ویلبر شرام استاد معروف ارتباطات، نخستین نقش رسانهها را «نقش نگهبان» معرفی میکند. پس آقایان رسانه، صدا و سیما، سایتهای خبری و روزنامهها، لطفاً رکن چهارم دموکراسی باشید، اگر سانحه سقوط هواپیمای اوکراین در رسانهها بازتاب وسیعی پیدا کرد و مردم نیز نسبت به آن واکنش نشان دادند، مردم کرمان و سیستان و بلوچستان نیز دچار خسارات جانی و مالی بسیاری شدهاند. پس لطفاً به عنوان چشم بینا و نماینده افکار عمومی صدای آنان را نیز انعکاس دهید و با آگاهسازی و هوشیارسازی شهروندان و مطالبهگری از مسئولین از پیدایش وقایعی این چنینی جلوگیری و نقش میانجی را بین سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه ایفا کنید.
۵۷۵۷