در تمامی موسیقی های موجود در جهان این قواعد وجود دارند.در موسیقی کلاسیک غربی به یک شکل و در موسیقی های کلاسیک دیگر کشور ها به شکل دیگر.حتی در ژانر های موسیقی مردمی (محلی) و موسیقی مردم پسند(پاپ) هم این قواعد وجود دارد.
سوالی که ممکن است برای شما پیش بیاید ،شاید این باشد که آیا این قواعد در تمام موسیقی ها یکسان است یا خیر؟
پاسخی که می توان به این سوال داد این است که در تمامی موسیقی ها بعضی از قواعد آن ها مشترک است. باتوجه به حوزه انتخابی موسیقی و حتی انتخاب ساز و ژانر مورد نظر این قواعد تا حدودی متفاوت هستند. پس برای شناخت تئوری موسیقی باید شناختی از حوزه موسیقی آن ساز یا آواز داشته باشیم و بعد به دنبال شناخت قواعد آن برویم.برای مثال اگر شما ساز ویولن را انتخاب کرده اید باید بدانید که پیشینه این ساز از کجاست و در کدام حوزه موسیقی قرار دارد و… .
تئوری موسیقی مانند پی ساختمانی است که قرار به ساختن آن هستیم.برای ساختن یک بنا به چه چیز هایی نیاز داریم؟
زمینی برای ساخت،آهن ،آجر ،نقشه و مصالح دیگر. موسیقی هم دارای مصالحی است که با توجه به نقشه یا بهتر است بگوئیم قواعدی ساخته و پرداخته می شود.
سوال دیگری که ممکن است شما آن را بپرسید این است که برای یادگیری تئوری موسیقی چه باید کرد ؟ و از کجا شروع کنیم؟
در ابتدا با توجه به ساز انتخابی و موسیقی انتخابی شناختی از حوزه آن موسیقی داشته باشید.
در اینجا برای مثال ساز ویولن را انتخاب کرده و توضیح می دهیم که چگونه به یادگیری تئوری بپردازید.
اولا ساز ویلن مربوط به موسیقی کلاسیک غرب است .پس در اینجا باید به دنبال یادگیری تئوری موسیقی غرب برویم. می توانیم برای آشنایی و مطالعه در این مورد به کتب مربوطه و یا سایت ها و مقالاتی که در مورد موسیقی کلاسیک غرب نوشته شده اند رجوع کنیم که قاعدتا کمک شایانی به ما خواهند کرد.
در مورد تئوری موسیقی می توان این موضوع را عنوان کرد برای مثال در همان موسیقی کلاسیک غرب یک تئوری عمومی وجود دارد و یک تئوری پیشرفته یا تخصصی .تئوری موسیقی عمومی همان زیر ساخت ساختمان که در تمامی ساز های موسیقی کلاسیک یکسان است.تئوری عمومی شامل صدا شناسی و عوامل مربوط به صوت ،فواصل موسیقی ،شیوه نت نگاری و…می شود.تئوری پیشرفته یا تخصصی به شاخه های مختلفی تقسیم می شود که در هر ساز متفاوت است .حتی قواعد آهنگسازی را می توان تئوری پیشرفته دانست.
یک نکته ای که قابل ذکر است اینکه برای فراگیری تئوری های پیشرفته نیاز به یادگیری تئوری عمومی هستیم.
حال اگر نخواهیم با تئوری آشنا شویم آیا می توانیم در زمینه ای که می خواهیم کار کنیم درک درستی از آن موسیقی داشته باشیم؟اگر جواب آری باشد مثل شخصی هستید که می خواهد ساختمانی بسازد اما نمی داند مصالحش چیست و نمی داند نقشه را چگونه بکشد و ساختمان را بنا کند.شاید بتوان سازی یا آوازی را بدون شناخت قواعد آن فراگرفت اما مشکلاتی را به وجود می آورد.یکی از این مشکلات سختی در روند آموزش است که خسته کنند خواهد بود و قاعدتا خالی از لذت .یکی محدود بودن در نوازندگی و خوانندگی و … .
پس به نظر یادگیری تئوری بهتر خواهد بود.یک نکته ای که بسیار قابل اهمیت است اینکه اگر در یادگیری موسیقی بخش تئوری و بخش عملی با هم دیگر حرکت کنند پیشرفت بسزایی را خواهید داشت.می توانید این جمله را همیشه به یاد داشته باشید که فقط شناخت تئوری به تنهایی فایده ای ندارد و بالعکس بخش عملی بدون شناخت تئوری آنچنان فایده ای ندارد و این دو بخش هر دو باهم دیگر باید کار شود.
اگر رپرتوار (مجموعه ای از قطعات گذشتگان) را بخواهید خیلی خوب درک کنید حتما باید تئوری عمومی و تئوری تخصصی آن ساز را خوب بلد باشید.
در اینجا برایتان یک مثالی در جهت اهمیت یادگیری تئوری موسیقی می آورم.شما فرض کنید می خواهید یک زبانی به جز زبان مادری خود را یاد بگیرد .در ابتدا چه کار می کنید؟ ابتدا به دنبال قواعد دستوری آن زبان می روید.به دنبال آن هستید که در ابتدا تعداد حروف و اسامی حروف را بدانید و بعد کلمات و جمله سازی و قواعد دیگر.در موسیقی هم تا حدودی همین است اگر موسیقی را مانند یک زبان بدانید به دنبال قواعد آن خواهید بود.حتی در مورد زبان مادری هم می توان این موضوع را بیان کرد که اگر چه شما زبان را به صورت ناخودآگاه و در جامعه و خانواده خود فرا می گیرد اما از یک جایی به بعد به دنبال یادگیری قواعد آن هستید که بتواند به روابط بین آن قواعد پی ببرید و برای شناخت بیشتر و حتی در قالب هایی چون شعر و داستان و…زیباتر و پر معناتر جملات را بسازید.در موسیقی هم همین اتفاق می افتد .موسیقی از دو پدیده صوت و زمان تشکیل می شود و قواعد جزئی تر که در جایی دیگر می توان در مورد آن صحبت کرد.
برای شروع می توانید از سایتهایی که در حوزه موسیقی فعالیت می کنند به راحتی مطالبی را بیابید و کار را آغاز کنید.یکی از این سایت ها، سایت ایران موزیکولوژی است که با توجه به طبقه بندی مباحث و اینکه شما می توانید به راحتی در هر موضوعی در حوزه موسیقی آموزش ببینید و مطالب علمی بسیاری را مطالعه کنید و بگذارید ذهن شما پرسشگر باشد و پرسشگر بماند و هیچ وقت برای یادگیری تئوری دیر نیست.