سینماسینما، مازیار معاونی
موضوع لزوم نظارت بر عملکرد برنامه های رسانه از منظر پرهیز از استفاده از کلمات متعلق به زبان های بیگانه حرف تازه ای نیست، سالهاست که صدا و سیما (خصوصاً تلویزیون به عنوان رسانه مورد تمرکز این یادداشت) با تشکیل یک شورای تخصصی بر تدوین چهارچوب ها و لزوم رعایت آنها پای فشاری می کند، هرازگاهی هم در خبرها شاهد تذکر شورای نظارت بر صدا و سیما هستیم که ضرورت توجه بیشتر به این مقوله را از مدیران ارشد این سازمان مطالبه می کند گذشته از این که به کارگیری واژه های بیگانه (کامپیوتر، موبایل، تکنولوژی و…) مورد غفلت قرار گرفته و در مواردی نظیر استفاده از واژه همراه (و نه واژه طولانی تلفن همراه) به جای واژه بیگانه «موبایل» وارد است و در موراد دیگری مثل کلمه «رایانه» به جای «کامپیوتر »تنها به درد بالا بردن میزان خروجی فرهنگستان زبان و ادب فارسی می خورد، جنبه مهم دیگر قضیه که تحت الشعاع مراقبت از به کارگیری واژه های زبان های بیگانه از نظر دور مانده و اتفاقاً اثر تخریبی بیشتری هم بر زبان مادری دارد بحث لزوم به کارگیری درست واژگان زبان فارسی، پابیندی به اصول دستوری و از همه مهم تر خودداری از ساخت و اشاعه اصطلاحات نادرستی است که عمدتاً به وسیله مجریان تلویزیونی در فرهنگ عامه رواج داده می شوند. مدیومی که در مقایسه با رادیو مخاطب گستره تری دارد، عملکرد مجریان و گزارشگران آن به ویژه در برنامه های زنده بیشتر به چشم می آید و طبعاً نظارت بر آن هم صرف انرژی و توجه و دقت بیشتری را می طلبد.
اگر در دهه های گذشته مجریان قدیمی بخش خبر تلویزیون (که از نسل آنها تنها محمد رضا حیاتی همچنان مشغول کار است) به جای به کارگیری شیوه مرسوم و جاافتاده ی تلفظ برخی از واژه ها گونه نامانوس تلفظ آنها را به کار می گرفتند و عامدانه شُمال را شِمال و جُنوب را جِنوب تلفظ می کردند و اگر در طول یک دوره بیست ساله فعالیت یکی از گویندگان پیشکسوت خبر ورزشی تلویزیون کسی به ذهنش نرسید به او تذکر بدهد که کلمه بین المِللی (برآمده از واژه مِلَل) را بین المَللی تلفظ نکند و گوینده مورد اشاره با همان اشتباه لفظی بیست ساله بازنشسته شد ، اگر ربع قرن است که شناخته شده ترین گزار شگر کشتی تلویزیون در حال تکرار همین اشتباه فاحش است و هنوز تذکری دریافت نکرده اما حداقل دلخوشی مان این بود که با مشکل تلفظ روبرو هستیم و می توان دلخوش بود که بینندگان احتمالاً خود متوجه این ایرادات شده و آسیب چندانی به زبان سرزمین مادری وارد نمی شد.
اما در سالهای اخیر به موازات رشد اشکالات املایی و دستوری در شبکه های اجتماعی که از قابلیت منفی این شبکه ها در اعطای اجازه نشر مطالب به هر کس با هر میزان سواد ناشی می شود گزارشگران فوتبالی تلویزیون نه تنها به آن جنبه های وسواسی خود تلویزیون در عدم استفاده از واژه های بیگانه هیچ توجهی نشان نمی دهند و واژه های انگلیسی هت تریک (زننده سه گل در یک بازی )، سیو (موفقیت در ممانعت از گذشتن توپ از خط دروازه) و کلین شیت (توفیق در بسته نگهداشتن دروازه در یک یا چند بازی) مثل نقل و نبات بر زبان آقایان جاری است که این عزیزان در اشاعه الفاظ اشتباه هم کم کار نبوده اند. یکی از ناردست ترین واژه های به کارگیری شده توسط این گروه از گزارشگران که متاسفانه در غفلت مراجع نظارتی بر زبان فارسی این رسانه گسترش داده شده واژه « توپِ» به جای «توپ» است که مثل یک ویروس مسری به اکثریت قریب به اتفاق گزارش های فوتبالی سرایت کرده و در همین مسابقه ال کلاسیکوی چند شب پیش (که توسط محمد رضا احمدی گزارش می شد) هم حسابی ذهن مخاطبین حساس به کاربرد درست و ادبی واژه های زبان فارسی را قلقلک داد.
اصطلاحات خنده دار و از پایه غلطی مثل « بازیکن رو توپِ سوار بود»، «توپِ محکم بود» و «توپِ بلند بود» در نتیجه عدم نظارت واقعی و نه شعاری مسئوولین حفظ و پاسداشت زبان فارسی ساخته و رواج داده شد و متاسفانه در حال جا افتادن بین نسل جوان مخاطب مسابقات فوتبال است، در واقع به این مقوله توجه نشده که در اصول دستوری زبان مادری، در ترکیبات وصفی یا اضافی، اعراب کسره زیر کلمه اول گذاشته می شود تا هم ترکیب معنا پیدا کند و هم آهنگ آن برای تلفظ مناسب باشد مثل توپِ بلند یا پیراهن ورزشیِ خوش رنگ و… اما وقتی که در پایان این ترکیب از فعل استفاده می شود و مثلاً جمله « توپِ محکم بود» بر زبان گزارشگر جاری می شود این معنی به ذهن تداعی می شود که درباره یک توپ خاص صحبت می شود انگار که در موقعیت های مختلف بازی فوتبال، توپ های مختلفی در زمین مسابقه مورد استفاده قرار گرفته اند که یکی از آنها بلند، دیگری محکم است و سومی به گونه ای دیگر. نمی دانم اصطلاحات درست گزارشگران فوتبال دهه های پیشین که به درستی از اصطلاحاتی نظیر شوت محکم (به جای توپِ محکم بود)، یک توپ بلند روی دروازه (به جای توپِ بلند بود)، دفع توپ (به جای سیو)، چنددقیقه گل نخوردن (به جای فلان دقیقه کلین شیت) استفاده می کردند چه ایراد و اشکالی داشت که از ادبیات گزارش فوتبالی تلویزیون کنار گذاشته شد؟ مخلص کلام اینکه به جای صرف بودجه برای ساخت برنامه های نظیر برنامه رادیویی«پارسی پاس» که به آموزش مستقیم و تشویق مخاطبین به استفاده از کلمات معادل فارسی اختصاص دارند و به واسطه همین مستقیم بودن پیام آموزشی خود بر شنونده یا بیننده اثر قابل توجهی هم به جای نمی گذارند چه بهتر که روی تصحیح گزارش های ورزشی مخرب زبان مادری که درصد مخاطبینشان هم با برنامه های آموزش محور قابل قیاس نیست سرمایه گذاری بیشتری شود تا نتایج ملموس تری به دست آید.