سینماسینما، ایلیا محمدینیا
تبلیغات کالا و خدمات در ایران لااقل در قیاس با کشور های پیشرفته صنعتی عمر چندانی ندارد. تا همین چند دهه پیش تاجران و صنعت گران به واسطه عدم شناخت از امر تبلیغ انجام آن را دور ریختن پول به حساب می آوردند اما با ورود شرکت های بزرگ بین المللی در ایران کمی نگاه عوض شد و با رونق تلویزیون این امر شتاب بیشتری گرفت.هر چند در حوزه تبلیغ کالا از همان زمان تاکنون ما بیشتر یک مصرف کننده بودیم تا تولیده کننده.رونق امر تبلیغات در سال های اخیر از یک طرف و عدم نوآوری در ایده سازی و ایده پردازی در غالب اوقات امر تبلیغ را بشتر تبدیل به یک مصرف کننده تمام عیار کرده است که گویی راهی برای تغییر این ذائقه نیست. درباره چرایی این مساله می توان مفصل نوشت اما مجالش در نوشته کوتاه من نیست.
وقتی مصرف کننده می شویم رفته رفته بی ذوق هم می شویم به صورتی که صرف موفقیت یک تبلیغ در سایر کشور ها باعث می شود که فعالان عرصه تبلیغ آن را به زعم خود ایرانیزه کرده و به خورد مخاطب ایرانی دهند. بدون آنکه فکر کنند بعضی از آگهی های تبلیغاتی برآمده از فرهنگ و سنن و باور های آن سرزمین است و اساسا ایرانیزه کردنشان امر اشتباهی است. کاری که در تبلیغ پوشاک «ال سی من» به آن دقت نشد.
(جوان خوش پوش و خوش سیمایی از ماشین پیاده شده و وارد هتل می شود در بالکن نشسته و با تلفن همراهش صحبت می کند در حالیکه جوانی دیگر در حالی که محو او شده برای پذیرایی به او نزدیک می شود. جوان از پله های هتل پایین می آید.خوش پوش تر از قبل زنگ میز رزو هتل را می زند.مردی میانسال شیدا و شیفته وار جوان را برانداز می کند. او در حالیکه که مسئول رزو هتل دور می شد بر می گرددو به مرد نگاه می کند و می گوید:«بگذارید تن تان انتخاب کند.»)
اگر کسی تبلیغ این روز ها و این شبهای شرکت پوشاک «ال سی من» را ندیده باشد با خواندن متن بالا یحتمل دچار اشتباه شده فکر می کند که آنچه دیده تبلیغ یک شرکت پوشاک غربی است که در آن برای مخاطبان همجنس گرا مشخصا فیلمی تبلیغی در باره پوشاک آقایان ساخته است. این امر وقتی جالبتر می شود که امیر حسین آرمان رو به دوربین در حالیکه زاویه دید او مرد میانسال رزوشن هتل است می گوید:«بگذارید تن تان انتخاب کند.»
این در حالی است که در بیشتر اوقات می شود در مقام مصرف کننده صرف ایده های تبلیغی وارداتی، خیلی هم منفعل نبود و نوآورانه آن را ایرانیزه کرد.