زهره نوروزپور: سال 89 یا 90 بود! دقیق یادم نیست. پشت لپ تاپ مشغول کار و ادیت خبر بودم، آن روزها شروع اعتراضات در سوریه بود. اعتراضاتی که در حد دیوار نوشته هایی از سوی معترضان دانشجو بود. روزهایی که کسی فکرش را نمی کرد قرار است سوریه نابود شود! نه تنها سوریه بلکه منطقه خاورمیانه ! هوای اخبار در همین فضا بود که وب سایت العربیه روی خروجی خود فیلمی منتشر کرد که بعد از حملات تروریستی ریگی به مرزهای جنوبی ایران، این تصاویر را ندیده بودیم. یک جوان شیعه 16 ساله سوریه ای به دست یک مرد که هنوز نمی دانستیم او کیست و وابسته به چه گروهی است سر بریده و ذبح شد، بیخ تا بیخ گلویش را برید گویی حتی چاقوی خود را برای این سَر تیز نکرده بود!
هنوز دست و پا زدن آن نوجوان کم سن و سال را به خاطر دارم همچنان چشمانم را آزار می دهد. چراکه این طبیعتی ترین و مستند ترین جنایت تروریست ها در سوریه بود، از طرفی چشمانمان به این جنایت ها، هنوز عادت نکرده بود. پس از نوجوان 16 ساله، اینبار در شمال سوریه 3 نوجوان کورد، زنده زنده با دست و پاهای بسته در آتش سوزانده شدند. بازهم تصاویر دلخراش ان سه نفر جلوی چشمانم رژه می روند. یادم می آید که آن روز گریستم! چون هنوز چشمانمان به این حجم از جنایت و وحشگیری عادت نکرده بود. هنوز نمی دانستیم با چه حیواناتی قرار است مواجه شویم؟ و چه تصاویر و جنایت های دهشتباری در انتظار ماست.
رقه، موصل، الرمادی، الانبار، حلب و در نهایت شامات…. تصاویری از کودکان، که به یاد دارم خواب را از چشمانمان گرفته بود. دختر 4 ساله ای که در رقه مقابل چشمان مادرش سر بریده شد. کودکانی که زنده زنده، در قفس به استخر انداخته شدند و غرق شدند… کودکانی که مورد تجاوز قرار گرفتند… ذبح فله ای شیعه های عراق و سوریه… گورهای دسته جمعی رقه و موصل، اعدام های میدانی با بریدن سرها، کباب کردن زنده زنده، زن ها روی آتش… بردگی زنان سنجار، جهاد نکاح، به دنیا آمدن هزاران کودک بی صاحب، کشته شدن هزاران زن در لحظه زایمان … بحران وحشتناک مهاجرت که طی آن هزاران انسان بی گناه در راه کشته شدند یا در دریاها غرق شدند…
اینها تصاویری است که از سال 2011 تا امروز که در سال 2019 قرار گرفته ایم ، دیده ایم ، نوشته ایم، تحلیل کرده ایم، مصاحبه ها و بحث های کارشناسی، ما با این تصاویر ظاهرا اخت شده ایم و چشمانمان به روی این جنایت ها عادت کرده است. به یاد نمی آوریم در سنجار و کوبانی چه گذشت؟ به یاد نمی آوریم در فوعه و کفرایا چه گذشت؟ به یا نمی آوریم که کودکانی که از محاصره کفرایا رها شدند چگونه در اتوبوس ها زنده زنده سوختند. کودکانی که به امید رهایی از محاصره و زندگی بهتر سوار بر اتوبوس ها شدند اما دچار آزادی ابدی شدند. به یاد نمی آوریم در حلب و ادلب چه گذشت؟ به یاد نمی آوریم خان شیخون زیر باران سلاح شیمیایی سوخت، کودکانی که در بیمارستان ها از سوزش فسفر جان دادند. آلام های کردی، سوری و عراقی که در دریاها غرق شدند و ساحل چهره کریه جنگ را به دنیا نشان داد، ما آمار واقعی کشته های سوریه و عراق را به یاد نمی آوریم!
همه اینها فراموش شد. جنایت وحشیانه تروریست ها فراموش شد. جنایت کلاه سفیدها در سوریه فراموش شد. حمایت آمریکا و متحدانش از این گروه های کثیف تروریستی فراموش شد.
چرا فراموش شد؟
در سال 2015 ایران رسما حضور خود را در سوریه و عراق اعلام کرد. ایران با کمک هوایی روس ها پس از عراق، موفق شد سوریه را نیز از لوث این تروریست های خونخوار پاک کند. روزی که داعش سر از الانبار عراق در آورد و در ارتش عراق نفوذ کرد، کسی فکر نمی کرد که تدبیر محور مقاومت و بسیج مردمی این کشور بتواند بر این گروه وحشی غلبه کند.
تدبیر سردار سلیمانی در ان زمان با تشکیل بسیج مردمی در عراق، سبب شد که موصل، رمادی، الانبار، بصره و کرکوک، یکی پس از دیگری به نفع دولت مرکزی این کشور باز پس گرفته شود. همین وضعیت در سوریه نیز اجرا شد. امروز در اخبار خاورمیانه، سوریه و عراق دیگر تصویری از سر بریدن نیست، تصویری از تجاوز گروهی به زنان خاورمیانه نیست. تصویری از سر بریدن و کباب کردن زنده زنده کودکان و زنان بر روی آتش نیست. چون خاورمیانه دو سال است که در آرامش نسبی است.
چه کسی این ارامش را نمی خواهد؟
آیا اردوغان متوجه است که چه بر سر خاورمیانه می آورد؟ چه کسی باید جلوی رئیس جمهور ترکیه را بگیرد؟ با تمام ملاحظات امنیتی و درک اینکه آنها محق هستند که نگران امنیت کشورشان باشند، اما آیا این تنها شیوه درست حل بحران است؟ حمله به زندان های منطقه عین عیسی و فرار داعشی ها چه تبعاتی را برای خاورمیانه در پی دارد؟ ابتکار منطقه امن از سوی ترکیه چه امنیتی را برای کل منطقه تضمین می کند؟ آوارگانی که مشخص نمی کند که چه تعداد از آن ها تروریست های با سابقه و تحت حمایت خود دولت ترکیه هستند؟ آیا واقعا ترکیه تنها نگران و دغدغه مند این آوارگان است؟
منابع خبری غرب روز گذشته اعلام کردند که هزاران داعشی از زندان عین عیسی فرار کرده اند. حتی خانواده های آنها نیز از دست نیروهای قسد فرار کرده اند. خطری که بیخ گوش کشورهای خاورمیانه و اروپا است.
باز هم این سوال در ذهنم می پیچد که چه کسی جلوی اردوغان را خواهد گرفت؟ آیا قرار است مردمان خاورمیانه بار دیگر شب ها از ترس احیای داعش به خواب روند؟ آیا قرار است بار دیگر منطقه غرب آسیا غارت انسانی، جانی ، مالی و روانی شود؟ مردمان این منطقه تا کجا باید هزینه زیاده خواهی های دولتمرادان را پس دهند؟آیا کردهای سوریه از داعشی ها خطرناک تر هستند؟
بازگشت داعش…
11 اردیبهشت ماه سال جاری، خلیفه خودخوانده داعش، پس از 5 سال با ظاهری متفاوت و پرونده های تلنبار شده، ظاهر شد. در تصاویری که از البغدادی و حجم پرونده هایش منتشر شد نشان می داد که داعش همچنان در سودای خلافت اسلامی از شمال آفریقا تا خراسان بزرگ است و در اظهارات خود به این موضوع اشاره کرد و وعده داد که به زودی این مناطق از شر شیطان ازاد خواهند شد!!
اسرای داعشی در حالی پا به فرار گذاشتند که القاعده و النصره نیز به پیاده نظام اردوغان درآمده اند. آنها در حالی آزاد شده اند که لیبی در بحران جنگ داخلی و جنایت وحشیانه داعشی ها به سر میبرد همانطور که خلیفه آنها وعده داده بود. در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل امده است که تروریست های داعش در لیبی برای شکنجه شهروندان اول از قطع دستان و پاها با اره های برقی شروع می کنند و بعد به بریدن سرها می رسند.
لیبی همان کشور نفت خیزی است که اردوغان نیز یک پای ثابت جنگ داخلی آن قرار گرفته است. در مصر نیز در صحرای سینا به نظامیان و در قاهره به نیروهای پلیس این کشور هجوم بردند و آنها را به قتل رساندند. در عراق نیز همچنان برخی از گزارش های امنیتی حاکی از ان است که تیم هایی از آنها را شناسایی و خنثی می کنند.
اما سر افعی در سوریه است، ماندگاری بحران و آزادی هزاران داعشی که سرکوب و قلع و قمع کردن آنها سالها، وقت، انرژی و هزینه برده است، به نفع کدام کشورهاست؟ کشورهایی که همچنان در سودای باز پس گیری مرزهای سایکس پیکو به سر میبرند یا می خواهند سایکس پیکو 2 را احیا کنند؟ زنگ خطر به صدا در آمده، تا دیر نشده جلوی اردوغان را بگیرید، در غیر این صورت برای خاورمیانه باید مرثیه ای تازه سرود…
تازه ترین تصاویر رویترز از حمله نظامی ترکیه به شمال شرق سوریه
310310/ 23