ترجمه اختصاصی نوریاتو: همینطور که دنیا درحال آمادهشدن برای انتشار ادامهی کامیکبوکهای گذشته و اسپینآفهای جدید است، یک نمایشگاه در موزهی نزو توکیو برگزار شده است که باعث شد برای من سوال پیش بیاید که تاریخچهی ابرقهرمانها (و ابرتبهکارها) به چه زمانی باز میگردد. داستان اخراج شیطان: تومار شوتن-دوجی به یک داستان قرون وسطایی اختصاص داده شده است که برای قرنها، تخیلات ژاپنیها را به خودش اختصاص داده بود. این داستان، داستان یوریمیتسو افسانهای است که طرح شبیه به رمان گرافیکی آن باعث شده است تمام پیشنیازهای یک بمب هالیوودی را داشته باشد.
این داستان با خبر گم شدن زنها از خیابانهای کیوتو که در آن زمان پایتخت بوده است شروع میشود. با سرعتگرفتن آدمرباییها به دلیل نبود شواهد کافی برای شناسایی این مجرم افسانهای، همه درمانده و ناامید میشوند. مسئولان رسمی که به صورت درماندهای به دنبال جواب هستند، با یک سایهی رازآلود رو به رو میشوند که به صورت غیرمنتظرهای تبهکار مسئول آدمرباییها است. او که یک شیطان ترسناک است با نام شوتن-دوجی شناخته میشود و قلعهی مخفیگاه او در کوهستانهای تاریک و ممنوعه قرار دارد. به دام انداختن این شیطان و آزاد کردن زندانیان بیشمارش از آنجایی که میتواند پرواز کند و خودش را به شکل هر جسم و حیوانی دربیاورد، خطرناک و تقریبا غیرممکن است. تنها امید پادشاهی درخواست کمک از ذهن چابک و عضلات قوی یک سرباز افسانهای به نام میناموتو نو یوریمیتسو و گروه شمشیرزنان حرفهای او که با نام چهار پادشاه محافظ شناخته میشوند است. اما آیا آنها میتوانند موفق شوند؟
داستان شوتن-دوجی جوان (نقاشی شده روی تومار)
مطالعه بیشتر: خانهای برای مردم
بازدیدکنندگان از نمایشگاه موزه نزو، که تا ۱۷ فوریه باز است، میتوانند تحول تصویری افسانهی شوتن-دوجی (که از قرن ۱۴ نشات گرفتهاست) را از یک تومار دستی رنگی مربوط به قرون وسطی تا یک رزمنامهی تصویرسازیشدهی هشت صفحهای از قرن نوزدهم که تا بهامروز نمایش داده نشده است.خالقین این داستان غمانگیز که علاقهی زیاد افراد امروزی را به داستانهای دنبالهدار و داستانهای منشا ترسناکترین دشمنان قهرمانها را پیشبینی میکردند وارد داستان پسزمینهی یک دشمن قدرتمند شدهاند که زندگی خودش را به عنوان نوهی یک سیاستمدار محلی آغاز کرده است. هنگامی که تبهکار آیندهی داستان، به صورت اتفاقی لباس شیطان را در یک کارنیوال میپوشد، این لباس یک شرارت مخفی را در او بیدار میکند که هنگام میگساری تقویت میشود.
سرخوشی و بیاختیاری
هنگامی که میناموتو نو یوریمیتسو و گروه فوقالعادهی سامورائیها برای پیداکردن شیطان و نجات قربانیانش قبل از اینکه همه خورده شوند احضار میشوند، شوتن-دوجی به اندازهی یک کوه ۱۵ متری، قربانیان خودش را خورده بود. او که ظاهری هیولا مانند دارد، ۱۵ چشم و ۵ شاخ روی سرش دارد و هرکدام از چهار دست او یک رنگ مختلف دارد. این رنگها عبارتاند از زرد، آبی، مشکی و سفید.
یوریمیتسو در حال جنگیدن با شوتن-دوجی
مطالعه بیشتر: عکاس دورهگرد
با کمک یک اکسیر زهرآلود شده، که توسط سه خدایی که یوریمیتسو میپرستد به او و دوستانش داده شده است، آنها میتوانند این شیطان را رام کنند و سر او را از تن جدا کنند. به عنوان آخرین عمل شیطانی از طرف شیطان شکست خورده، که احساس میشود برای تماشاچیهای مدرن و عینکهای سه بعدی آنها ساخته شده است، سر بریدهشدهی شوتن دوجی به پرواز میآید و به سمت یوریمیتسو که سرش توسط کلاهخود و همراهانش محافظت شده است، حملهور میشود.
یوریمیتسو در حال جنگیدن با عنکبوت شیطانی
تعدادی از ابرقهرمانهای پست مدرن ما از روی شهرت شخصیتهای واقعی ساخته شدهاند. بروس وین یا همان بتمن تلفیقی از جنگجوی اسکاتلندی قرن چهاردهم، رابرت بروس و افسر انقلابی قرن هیجدهم آمریکا مد آنتونی وین است. یوریمیتسو هم از این قاعده مستثنی نیست از روی یک قهرمان مردمی قرن دهم با همین نام ساخته شده است. او یک جنگجوی شجاع بود که بهخاطر دلاوریهایش در میدان جنگ شناخته میشد. شهرت او در شکست دادن قاتلهای زیادی که روزی کوه او را تهدید میکردند، بدون شک، به شکل دادن این افسانهی محبوب کمک کرده است. به جز روایت شوتن دوجی، با پیشبینی علاقهی نسل ما به سریالها، افسانهی یوریمیتسو به سرعت وارد افسانههای دیگر شد. در بین هیجانانگیزترین داستانهایی که او با آنها درگیر بوده است، داستانی است که او دوباره توسط یک سر پرنده دنبال میشود. این داستان خواننده را از بین یک جنگل کوهستانی، به سمت یک هیولای دیگر به اسم سوچیگومو هدایت میکند. این هیولا یک عنکبوت با اندازهی گودزیلا است که بالاتنهای مانند پلنگ و پاهای خزدار راهراه دارد.
مطالعه بیشتر: هنرمندان روانی
سوچیگومو
مانند هر ابرقهرمان دیگری، یوریمیتسو هم توسط همراهان وفاداری که هرکدام قدرتهای مخصوص خودشان را داشتند، همراهی میشد. احتمالا جالبترین و محبوبترین عضو گروه پشتیباناش، چهار پادشاه محافظ کودک اعجوبه، کینتارو یا پسر طلائی باشد که با خالقان کوه او دوست میشود. او که از کودکی با یک تبر مانند چکش تور بزرگ شده است، به صورت جسورانهای به مدیریت جنگل میپرداخت و به محلیها برای قطع کردن درختها کمک میکرد. اخلاق شکستناپذیری و قدرت فیزیکی این شخصیت تا به امروز الهامبخش کودکان ژاپنی بوده است.
نقاشی روی تومار
مطالعه بیشتر: مبدا پیدایش سبک باروک
اصرار به گفتن و بازگو کردن ماجراهای یوریمیتسو و همراهان شجاعش، طی قرنها باعث شده است، تومارها، صفحهها و پرینتهای چوب خیرهکنندهای تولید شوند که کلکسیون موزههای سراسر دنیا را تقویت کردهاند. یک تومار استادانه از قرن هیجدهم که گمان میشود براساس یک کار بدیع از استاد تصویرسازی قرن پانزدهم کانو موتونوبو کشیده شده باشد، در موزهی بریتانیا نگهداری میشود. یک صحنهی رمانتیک از قرن نوزدهم از اوتاگاوا کانییوشی، لحظهی زیبای رویارویی یوریمیتسو با سوچیگوموی هشت پا را به تصویر میکشد و نمونهای از سبک یوکیو-ای است. این دیدگاهها از این جنگجوی مشهور و تیم او، چهار پادشاه محافظ، اکنون در قارههای مختلف و طی قرنهای متمادی پراکنده شده است یک استوریبرد برای هالیوود است و فقط منتظر است که سر هم شود.
نوشته ابر قهرمان ژاپنی اولین بار در مجله نوریاتو | رسانه جامع هنرهای تجسمی پدیدار شد.