البته در بازه زمانی 6 ماه تا یک سال هم میتوان احتمال وقوع زلزله را پیشبینی کرد و گاه اعداد منطقی هم به دست میآید، اما به این دلیل که نبود قطعیت آن بالا است، سعی میکنیم که آن را اعلام نکنیم. هیچ عزم جدی در مسئولان مربوطه برای مقابله با مشکلات ناشی از وقوع این زلزله در تهران وجود ندارد، ضمن اینکه مدیریت بحران سلسله مراتبی دارد، به این معنا که وزارت کشور، استانداری و … در آن نقش دارند، اما تاکنون اقدام جدی در زمینه پیشگیری در این حوزه انجام نشده است.
پیشگیری در زمینه کاهش خسارات ناشی از وقوع زلزله در پایتخت از اهمیت بسزایی برخوردار است. آنچه مسلم است سلسله مراتب در زمینه مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله نمیتواند کارآمدی خاصی داشته باشد، کما اینکه در ساعت 6 صبح دی ماه سال 82 در شهر بم سلسله مراتب کارایی نداشت، چرا که بسیاری از مدیران جان خود را از دست داده بودند و ایستگاه آتشنشانی و تمام امکانات از بین رفته بود.
فساد مالی، بروکراسی اداری، سیاست بازی و رکود، جنبههای منفی عملکرد سلسله مراتب بحران هستند که مانع از پیشبرد اهداف در حوزه کاهش آسیبهای ناشی از بحران میشوند، ضمن اینکه از طریق آموزش، استفاده از علم نوین، توانمندسازی، اعتمادسازی و شفافیت میتوان مشکلات این بخش را به حداقل رساند. اغلب مسئولان حوزه بحران نبود بودجه و خلاء قانونی را در این زمینه بهانه میکنند و در عمل با این روش بیعملی در گردش کار مدیریت بحران و کم کاری خود در این زمینه را توجیه کنند.
البته نمیتوان منکر این موضوع شد که در تامین امکانات مرتبط با حوزه بحران مشکلی وجود دارد، اما سیستم مدیریت بحران باید کارآمد، هوشمند و توانمند باشد و بداند که هنر در جایی است که بتوان با بودجه محدود بحران را مدیریت کرد، ضمن اینکه مناسبات سیاسی نباید مانعی در مسیر سازماندهی سلسله مراتب در مدیریت بحران باشد، کما اینکه بعد از وقوع سیل در استان گلستان و برکناری استاندار شاهد بروز این مشکل بودیم.
* دکتر مهدی زارع، مدیر گروه مهندسی زلزلهشناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله * منتشر شده در خانه ملت