علیرضا زاکانی، فعال سیاسی اصولگرا، سهشنبه گذشته درمصاحبهای با خبرگزاری فارس از فردی سخن گفته بود که “فساد آشکار دارد” و دو رئیس قوه قضائیه را “بیچاره کرده”. به نظر میرسد منظور زاکانی از دو رئیس قوه قضائیه، آقایان مرحوم محمود هاشمی شاهرودی و صادق آملی لاریجانی، رؤسای پیشین دستگاه قضایی کشور، باشند.
زاکانی سپس در مناظره با یکی از سیاسیون اصلاح طلب، از این فرد به نام اکبر طبری یاد می کند. (طبری همان کسی ست که آقای رئیسی ـ رئیس قوه قضائیه ـ یک هفته پس از انتصاب، او را از مسوولیت اش عزل نموده.)
ظاهرا خبرگزاری ایرنا (وابسته به دولت) گزارشی از ادعاهای زاکانی درباره ی فرد یاد شده، منتشر می نماید. پس از این فرآیند، دفتر آقای آملی لاریجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام) پاسخ تند و تیزی برای خبرگزاری ایرنا می فرستد و مدعی می شود که آنچه در باره طبری گفته شده، دروغ است و در بررسی ها به اثبات نرسیده.
بند آخر پاسخ دفتر آقای آملی لاریجانی، حاوی نکته ای است که بسیار تاسف بار است. در این بند آمده است:
«خبرگزاری رسمی دولت “ایرنا” اگر دغدغه اطلاعرسانی صحیح دارد بهتر است بهجای انتشار اخبار مجعول، اسناد واقعی و صحیح تخلفات بستگان و نزدیکان رئیس جمهور را منتشر کند اسنادی بسیار متنوع و رنگارنگ(!!) البته و صدالبته اینگونه افشاگریها را خلاف شرع و خلاف قانون و خلاف اخلاق میدانیم، چون محل رسیدگی به این امور قوه قضاییه است نه فضای مجازی لیکن اگر بناست افشاگری صورت گیرد خوب است از نوع واقعی آن باشد نه مجعول!»
اگر آنچه دفتر آقای آملی لاریجانی در باره ی بستگان و نزدیکان آقای حسن روحانی (رئیس جمهور) نوشته، درست است، بیش از هر کس باید رییس سابق قوه قضاییه به افکار عمومی پاسخ دهد که چرا او که تا چند ماه پیش رئیس این قوه بوده، این افراد را جلب و به تخلفات و جرائم احتمالی آنها رسیدگی نکرده؟ مسامحه و اهمال او چه دلیلی داشته؟ آیا نباید یکی از دلایل دامنگستر شدن فساد و غارت اموال عمومی (تحت نام ها و توجیه های تباه کننده)را در همین مسامحه کاری ها جستجو کرد؟
این چه عادتی است که مسوولان کشور وقتی از مسوولیتی کنار می روند در باره ی تکالیفی که انجام نداده اند، خسارت ببار آورده اند، فرصت سوزی کرده اند، امیدها را زایل نموده اند و … مدعی می شوند و طلبکار؟ تا چه زمانی باید شاهد باشیم که آقایان مسوولیت بگیرند، صاحب قدرت اختیار باشند اما کارشان را درست انجام ندهند و به جای پاسخ به مردم، (پاسخ به خدا جای خود را دارد) به خود حق بدهند (به ناحق) که پرسش کننده باشند؟
توضیحات احمد توکلی درباره یادداشت«پاسخ تأسف بار دفتر صادق آملی لاریجانی به علیرضا زاکانی»
جناب آقای بیژن مقدم
مدیر مسئول محترم سایت الف
سلام علیکم
مطلبی که تحت عنوان«پاسخ تأسف بار دفتر صادق آملی لاریجانی به علیرضا زاکانی» روز 1398/4/9 روی سایت قرار گرفت شامل انتقاد بجایی از دفتر آیت الله آملی لاریجانی و نیز انتقادی از مسئولان بلندپایه نظام بود که آن هم در جای خود حرف درستی است که مصادیق متعددی دارد. ولی دو نکته درخور گله نیز در آن وجود داشت:
نخست آنکه در پاسخ به حرکت مسئله برانگیز دفتر مزبور انشاء مطلب چنان است که گویی در دوره مسئولیت آیت الله آملی لاریجانی هیچ رسیدگی به پرونده افراد صاحب قدرت ناپاک صورت نگرفته است. در حالی که عزل دادستان اسبق تهران که قاضی قدر قدرتی تلقی می شد و از جوانب مختلف حمایت می گردید در همان روزهای آغازین مسئولیت آیت الله آملی لاریجانی صورت گرفت و تعقیب معاون اول دولت وقت از همان ایام صدراتش آغاز شد. تعقیب و بازداشت برادر رئیس جمهور فعلی و معاون اول فعلی نیز در زمان قدرت ایشان انجام گرفت که همه این ها با پشتیبانی شخص رئیس پیشین قوه تحقق یافت. گرچه در مطلب الف خلاف این ها گفته نشده ولی مطلب کمی ابهام آور بود.
نکته دوم به احترامات معمول برمی گردد. اگر مقامات بعد از اتمام دوران صداراتشان باید در مقام پاسخگو بنشینند نه طلبکار، رسانه منصف و مودب به آداب نیز نباید پس از دوره مسئولیت مقامات کشور در ادب مخاطبه تغییر ادبیات بدهد. رعایت این نکته ادب سیاسی در حکومت را تقویت می کند. پرسشگری حق مردم است که رسانه بسترساز آن است و مقامات هم باید پاسخگو باشند ولی رعایت آداب سخن نیز حق مردم است و از الف بیش از دیگران انتظار است.
23302