سینماسینما، فرهاد خالدی نیک
دیگو آرماندو مارادونا، چهره افسانه ای دنیای فوتبال، بارها مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است. از مارکو ریسی با فیلم “دست خدا” گرفته تا امیر کاستاریکا (کارگردان نامدار صربستانی) هر کدام به نوعی سعی کرده اند روایت خود را از زوایای پیدا و پنهان زندگی پر فراز و نشیب این اسطوره دنیای توپ گرد ثبت کنند. مستند “دیگو مارادونا” ساخته آصف کاپادیا را اما شاید بتوان کامل ترین فیلم ساخته شده درباره مارادونا دانست. مستندی که تمرکز اصلی اش بر روی روند رسیدن مارادونا به اوج افتخار و محبوبیت در شهر ناپل منعطف شده و در این مسیر، فیلم های مستند آرشیوی جالب توجهی را در برابر دیدگان مخاطب قرار می دهد. علاوه بر این، تصاویر بازسازی شده از تمرینات، مصاحبه های تلویزیونی و فعالیت های اجتماعی مارادونا آن قدر هوشمندانه طراحی، فیلمبرداری و تدوین شده است که در برخی صحنه ها به سختی می توان واقعی یا ساختگی بودن آن را تشخیص داد.
امتیاز فیلم در این است که کاپادیا تنها پرداختن به زندگی ورزشی مارادونا را در دستور کار قرار نداده و صحنه هایی دیده نشده ای از زندگی خانوادگی و خصوصی وی را نیز به تصویر می کشد. صحنه هایی از محله های فقیرنشین ویا فیوریتو در استان بوینس آیرس آرژانتین که روزهای کودکی و نوجوانی دیگو در آن جا سپری شد. دیگویی که به اذعان خودش، توپ فوتبال قشنگ ترین اسباب بازی و فرشته نجاتش بوده و آرزویی جز خرید خانه ای برای پدر و مادرش نداشته است. پرداختن به این صحنه ها به کارگردان این امکان را می دهد تا این صحبت های فرناندو سینیوری (مربی شخصی مارادونا) را به شکل شایسته تری به باور مخاطب بنشاند: “من متوجه شدم یک دیگو وجود دارد و یک مارادونا؛ دیگو بچه ای بود که به خودش تردید داشت، یک پسر فوق العاده. مارادونا اون شخصیتی بود که مجبور بود خلاقیت به خرج بده تا جوابگوی خواسته های کسب و کار فوتبال و رسانه ها باشد. مارادونا حق نداشت هیچ نقطه ضعفی نشون بده”. بدین ترتیب فیلم سعی می کند تمایزی قائل شود بین دیگوی کوچک و مارادونای بزرگ و این نظریه که دیگوی معصوم، قربانی شهرت بی نظیر و محبوبیت فوق العاده مارادونا شد را به نوعی اثبات کند. این چنین است که به نظر می رسد فیلم به قصد تطهیر شخصیت مخدوش مارادونا ساخته شده است. با این حال آن جا که به سراغ عیاشی ها، روابط خصوصی و ارتباطات خاص او با گروه تبهکاری کامورا می رود ناگزیر می شود پرده از اشتباهات فاحش وی بردارد و او را در خلق و ترسیم شخصیت شگفت انگیز و زندگی فاجعه بارش مقصر نشان دهد. به خصوص آن جا که ارتباط پنهانی اش با کریستیانا و داشتن فرزندی از وی را انکار می کند و تا سن سی سالگی پسرش، از پذیرش این موضوع و دیدار با وی خودداری می کند.
در عین حال مستند دیگو مارادونا یک لذت ناب است برای تمام عاشقان فوتبال. نمایش تصاویری جذاب از تکنیک ناب، نبوغ و هوش سرشار مارادونا می تواند حتی برای آن هایی که علاقه چندانی به ورزش فوتبال ندارند نیز جالب توجه باشد. به خصوص آن که در نسخه دوبله شده این مستند، عادل فردوسی پور وظیفه گزارش صحنه های حساس بازی های فوتبال را بر عهده گرفته و با صدای خاطره انگیز و لحن آشنایش، لذتی دوچندان را نصیب فوتبال دوستان می کند. فوتبال دوستانی که مارادونا را با تمام اشتباهات عجیب و غریبش، با همه نقاط سیاه و تلخ زندگی اش، با آن همه حاشیه های دنباله دارش همچنان دوست دارند. فوتبالیستی که در مستطیل سبز، هیچ عضله ای به اندازه ی مغزش مهم نبود ولی افسوس که در طول زندگی اش نتوانست آن چنان که باید از این عضو مهم استفاده کند!