به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق طی یک بیانیه از یک پست کلیدی و یک ستاد بحران خبر داد. ژنرال عبدالوهاب ساعدی که پیشینه چندان خوشایندی ندارد و به ژنرال آیزنهاور معروف است،با ترفیع درجه به سمت رییس دستگاه ضد تروریسم عراق منصوب شد.
نگاهی به گزارش های گذشته خبرآنلاین و مروری بر اقدامات تازه الکاظمی خالی از لطف نیست.
الساعدی کیست؟
ایالات متحده در نوامبر 2005 در راستای بازسازی ارتش عراق، به تشکیل نیروی نظامی ای موسوم به «نیروهای ویژه عراق (Iraqi Special Operations Force)» اقدام کرد. این نیرو در ابتدا شامل دو گردان رزمی و دو گردان پشتیبانی بود و تجهیز و آموزش آن به عهده نظامیان آمریکایی، و البته با هزینه وزارت دفاع عراق، بود. لازم به ذکر است که نیروی مزبور، نسخه عراقی «نیروهای ویژه آمریکا (U.S. Special forces)» است. نیروی مذکور طی سالهای گذشته توسعه پیدا کرد و نام جدید «نیروی مبارزه با تروریسم» را به خود گرفت. در محافل آمریکایی از این نیرو با عنوان «لشکر طلایی (Golden Division)» یاد می شود.
در دورانی که بخشی از خاک عراق، در اثر خیانت برخی از فرماندهان ارتش و زد و بند برخی شیوخ قبایل، به اشغال داعش درآمد، مقامات آمریکایی تلاش کردند تا از اوضاع به نفع خود بهره ببرند چرا که از پیش از اشغال عراق توسط داعش، متوجه شده بودند مسیر شکل گیری دموکراسی در عراق، در آینده به نفع آنها نخواهد بود.
از این رو، بعدها تلاش کردند تا در عملیاتهایی که برای بازپس گیری مناطق اشغالی از چنگ داعش صورت می گیرد، «لشکر طلایی» را که توسط خودشان تربیت و تجهیز شده بود، در خط مقدم قرار دهند و به بهانه اینکه آلترناتیو دیگر یعنی «حشد الشعبی» رنگ و بوی طایفه ای دارد، مانع حضور حشد الشعبی در خط مقدم عملیات های آزاد سازی مناطق اشغالی ای چون فلوجه، موصل، بیجی، تکریت و… شوند. منویات آمریکا با تصمیم نخست وزیر وقت «حیدرالعبادی» عملی گردید، و بدین ترتیب نقش مهم «حشد الشعبی» در عمیلت های آزاد سازی مناطق اشغالی داعش، حداقل در رسانه های داخل و خارج عراق، کم رنگ شد.
در تمام عملیات های «لشکر طلایی» علیه داعش، سعی رسانه های غربی، برجسته کردن نقش فرمانده میدانی این لشکر، یعنی «سپهبد عبدالوهاب الساعدی» بود. در رسانه های غرب از او به عنوان «قهرمان عراق» نام برده شده است. «یوروزنیوز» در مارس 2019 از او،با تعبیر معنا دار «ژنرال آیزنهاور» و «ژنرال شارل دوگل» عراق اسم برد.
مشروح این گزارش را اینجا بخوانید.
ستاد بحران درباره آمریکا
در پی این ترفیع الکاظمی اعلام کرده است که برای حل و فصل مسائل با ایالات متحده یک ستاد بحران تشکیل می دهد و به گفتگو با مقامات مربوطه می پردازد.(اینجا)
ظاهرا الکاظمی در اولین تصمیمات خود به سراغ متهمترین چالش های دوران ریاست خود رفته است.
چالش های پیش روی الکاظمی بسیار است. از خروج آمریکا گرفته تا ظهور مجدد داعش و جنگ میان ایران و آمریکا و بی ثباتی سیاسی و امنیتی در عراق. اما الکاظمی فوت کوزه گری را می داند. او یک روزنامه نگار بوده، او رسانه را می شناسد. او می داند برای دل بردن از فراکسیون ها و احزاب سیاسی باید فراجناحی عمل کند. از همان روزهای آغازین معرفی او گمانه زنی ها بر انتخاب قطعی او در کفه ترازو وزن بیشتری داشت. الکاظمی کسی بود که بعد از برکناری عبدالمهدی، علاوی و الزرفی روی کار آمد. اتو حالا در سخنرانی دیشب خود در پارلمان عراق می گوید که اجازه نخواهم داد کشورم محل تجاوز به کشور دیگری شود. او همچنین وعده داد که تا یک سال اینده زمینه انتخابات عادلانه را فراهم کند تا عراق به سمت ثبات پیش برود. به نظر می رسد الکاظمی کسی است که کارش را خوب بلد است! در طی 6 ماه گذشته که عراق در آشوب و خون بود هیچکدام از کاندیدهای نخست وزیری به این مرحله نرسیدند و او در حالی رای اعتماد را از سیاسیون عراقی گرفت که این روزها داعش بار دیگر بلای جان عراقی ها شده است.
از سوی دیگر گروه مقاومت نیز با انتخاب او موافق شده است، کتائب حزب الله و حشدالشعبی پیش از این گفته بودند که او در شهادت سردار سلیمانی و ابومهندس کم کاری کرده است. که بعد از آن ثابت شد که اظهارات گروه مقاومت سندی به همراه ندارد کما اینکه الکاظمی وزیر دفاع خود را نزدیک به مقاومت انتخاب کرده است.
چالش های الکاظمی چیست؟
اولین و مهمترین آن را شاید بتوان خروج آمریکا از عراق و اختلاف تهران و واشنگتن در جهت منافع دو کشور در عراق دانست. پارلمان عراق لایحه ای برای این خروج تصویب کرده است که اعتراض واشنگتن را به همراه داشته، پس از تصویب این لایحه ناآرامی های مشکوکی در عراق شدت گرفت. تحرکات داعش و حملاتی به سفارت آمریکا که دست اخر مشخص نشد این حملات از سوی چه گروهی انجام شده است. برخی تحلیلگران در همان زمان حملات معتقد بودند که این حملات برای ناامن کردن عراق در راستای توجیه حضور نظامی آمریکا است تا واشنگتن با بهانه تهدید منافعش در عراق ماندگار شود.
دومین مساله به وضعیت فروش نفت این کشور است که عراق فعلا عمده مخارج را از این طریق فراهم می کند که آن هم اختلاف دیرینه ای با اقلیم کردستان بر سر منابع نفتی دارد چرا که عمده چاه های نفتی دست اقلیم است.
سومین مساله معافیت های تحریمی عراق است؛ اگر این معافیت ها از سوی آمریکا تمدید شود عراق مانند هرساله با مشکل گاز و برق مواجه خواهد شد مساله ای که در سالهای گذشته اعتراضات گسترده عراقی ها را به همراه داشته است.
چهارمین مساله به بحث های داخلی این کشور است. دو دستگی میان حامیان صدر و دیگر عراقی ها این روزها شدت بیشتری به خود گرفته است. مقتدی صدر ظاهرا این روزها خود نیز از ادامه اعتراضات منصرف شده است اما حامیان او همچنان با اسلحه درخیابان ها پرسه می زنند و با مخالفان صدر درگیر شده اند. این در حالی است که تنها اختلاف بر سر این دو گروه نیست احزاب و فراکسیون های سیاسی عراق هرکدام ساز خودشان را می زنند و برخی از روزنامه نگاران عراقی می گویند اینها طی 17 سال گذشته جز فساد و دزدی کاری از پیش نبرده اند و حالا دعوای آنها برای سهم بیشتر در پست های کلیدی برای همین است.
پنجمین مساله نیروهای مقاومت عراق است که برخی از احزاب سیاسی عراق خواهان متوقف کردن این نیروهایی بسیج مردمی هستند. و این مساله نیز خود سبب اختلاف شده است. این در حالی است که بسیج مردمی این روزها در حال دفع مجدد گروه تروریستی داعش است.
حال سوال این این است که با وجود این چالشها نخست وزیر تازه نفس عراق آیا توان مدیریت حل این مسائل را دارد؟
مشروح این گزارش را اینجا بخوانید.
310 310