این به این معناست که هر شخص فرقی نمیکند که کی باشد و فرزند و نسب چه شخص و کسی باشد باید دانش و تجربه و تخصص کار را در آن بخش داشته باشد تا بتواند در آن بخش کار و نهایتا مدیریت کند . به عبارت ساده تر خاک آن کار را باید خرده باشد تا به او اجازه رشد در آن بدهند .
چرا ؟ چون نتیجه کارش مستقیما با جان مردم ارتباط دارد .
مثلا یک دانشجوی خلبانی هیچ وقت نمیتواند و اجازه ندارد در پشت صندلی فرماندهی یا کاپیتانی یک هواپیمای مسافری و یا باربری بنشیند و آنرا هدایت کند .
او باید مطابق قانون چندین هزار ساعت در سال ها در شرایط مختلف جوی و منطقه ای در محضر فرماندهان و استادان هواپیما پرواز و شاگردی کند و چیزها یا بگیرد تا بتواند ضمن کسب دانش و تجربه اعتماد لازم را برای نشان دادن توانمندی های خود در اداره و مدیریت هواپیمای سنگین در شرایط مختلف به استادان خود نشان دهد تا او را به عنوان کاپیتان آن هواپیما بشناسند .
در ارتش هم همینطور است .
دانشجوی خلبان و مهندسی فنی و رادار و …….. نمیتواند خارج از مقررات جهش داشته باشد .
سیستم طوری نوشته و طراحی شده و نظارت میشود که او باید قدم به قدم و پله پله جلو برود .
در سایر رده های ارتش هم هیچ وقت یک دانشجو یا یک ستوان و یا سروان با حدود ۳۰ سال سن نمیتواند به جای یک سرتیپ فرمانده تیپ یا لشگر بنشیند چون نه دانش این کار را دارد و نه برای این کار آموزش دیده
در پزشکی هم به همین نحو ، یک دانشجوی پزشکی باید سال ها سختی بکشد تا بتواند به مقام تخصص و استادی برسد .
پس درس اول در انتخاب شایسته ، نگاه به قانون و نظم و توانمندی ( علم و تجربه و شناخت ) و درصورت داشتن تمام این شرایط انگیزه های هدفمند شخص برای انجام آن کار میباشد .
علت اینکه این مقدمه را مینویسم این است که در هفته گذشته دوست عزیز نماینده محترم مجلس شورای اسلامی در مورد قانون بازنشستگی با یکی از خبرگزاری ها صحبت کردند و گفتند در نوشتن قانون بازنشستگی عجله کردیم و باید بیشتر فکر میشد ؟
بنده هم در پاسخ به صحبت های این عزیز متنی نوشتم و بر روی کانال تلگرامی ام گذاشتم .
نوشتم که باید جوانگرایی شود و از تربیت شدگان انقلاب استفاده شود و دوستان همسن و سال بنده بهتر است مربی و مدرس و ناظر بر امور و اصلاح کننده خطاها باشند .
اما روز گذشته در خبرها خواندم که معاون محترم وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در امور تعاون با ۳۰ سال به عنوان جوان ترین معاون وزیر در دولت دوازدهم معرفی و منصوب شدند .
درمورد سوابق تحصیلی ایشان هم اینگونه نوشتند که دانش آموخته دانشگاه های تهران و شهید بهشتی در گرایش اقتصاد هستند
سوابق کاری ایشان نیز پیش از این مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت + مشاور عالی شرکت بازرگانیدولتی ایران + عضو هیات مدیره سازمان منطقه آزاد کیش بودند .
با یک حساب ساده سر انگشتی اگر ۱۸ ساله دیپلم و ۲۲ ساله کارشناس و ۲۴ ساله کارشناس ارشد و ۲ سال هم سربازی رفته باشند و بدون هیچ انقطاعی ایشان باید ۲۶ سالگی وارد کار دولتی شده و بدون هیچ تجربه ای مستقیما در دولت به عنوان عضو هیئت مدیره در دولت پذیرفته شده و حتما و همزمان مشاور عالی سازمان پیچیده بازرگانی دولتی که تامین کننده نیازهای اساسی کشور با خرید سالانه میلیاردها دلار بودند و مشاور وزیر صمت با این عریض و طویلی گردیدند .
امروز هم معاون تعاون وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی گردیدند و مهمترین کار ایشان فعالسازی بخش تعاون و اقتصاد تعاون در کشور است .
اگر بخواهیم مثال ایشان را در صنعت هوانوردی بگوییم درست مثل این است که یک تازه خلبان با حداکثر ۳۰۰ ساعت پرواز بصورت آبزرور در هواپیماهای مختلف بنشیند و پس از چندین سال تماشاکردن کار کاپیتان بنشانندش پشت صندلی ایرباس ۳۸۰ و بگویند با این ۴۰۰ مسافر از تهران بر پکن و برگرد . مسیر پرواز هم پر از مشکلات است .
شما باشید و بدانید کاپیتان هواپیمایی که در آن مینشینید تجربه کافی برای این کار ندارد آیا جانتان را بدست این کاپیتان میدهید .
این درست یک رانت خدمتی خیلی شیک است که بخشی از زنجیره رانت ها مثل ، رانت اقتصادی –رانت سیاسی –رانت اطلاعاتی –رانت کاری و ……….. است .
جوان و شخصیتی محترم بدون داشتن تجربه اجرایی و گذر از مراحل کارمندی و کارشناسی و رئیس اداره و مدیرکلی به معاونت یک وزارتخانه برسد .
ایشان حتما باید وصل به کر باشند و الا در بین چند میلیون کارکنان دولت مثل ایشان هم باید زیاد باشند اما ظاهرا موضوع متفاوت است یعنی وصل به کر باید باشند .
وصل به کر یعنی چیزی که ما اول انقلاب آنرا ضد ارزش مینامیدیم .
دوستی میگفت شخصی را میشناسم که میگوید الگوی من شهید همت است که معلم بود و تمام زندگیش پشت پیکانش بود .
بعد وقتی وصف این آقا را گفت خیلی جالب بود .
گفت این شخص که شهید همت الگویش بود اصلا در تمام دوران جنگ در سفارت خانه های ایران در خارج از کشور حتی کفش هایش هم خاکی نشده بود .
امروز هم برو بیایی دارد و ماشین زیر پایش هم پورشه و بنز است .
حالا مانده ایم این شهید همت این آقا بچه کجاست .
در مورد معاون محترم و جدید وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی عرض میکنم و مینویسم که بنده برای اولین بار اسم ایشان را شنیدم و حتی تصویر ایشان را هم ندیدم و اصلا ایشان را نمیشناسم . برای و سلامتی و موفقیت ایشان هم دعا میکنم .
اما چرا این یادداشت را مینویسم .
دلیلش این است که دولت ها بدلیل نداشتن هدف و برنامه و مهمتر از این ها به دلیل نداشتن باور به انقلاب و آینده توسعه یافتگی کشور سلیقه ای عمل کرده اند و عمل میکنند .
یا خیلی افراطی هستند و یک سری دوستان تاریخ مصرف گذشته را به زور التماس به رهبری معظم و گرفتن لذن و اجازه ویژه و یا درو زدن قانون در سازمان های خودشان نگهمیدارند .
یا اینکه از این طرف تفریط میکنند و یک شخصیت محترم جوان حدودا ۳۰ ساله که معادل سطح علمی و تجربی سروان در نیروهای مسلح است را به او درجه میدهند و در جایگاه سرلشگر میگذارند و به او میگویند این سرباز و تفنگ و فشنگ . کاری هم نداشته باش چه اتفاقی می افتد . فرماندهی این منطقه جنگ به عهده تو . ببینیم چه کار میکنی .
امروز هم با این انتصاب به این جوان فرهیخته میگوییم امور تعاون و اقتصاد تعاون کشور در حال تحریم را که بنا به قول صندوق بین المللی پول تورم سال ۹۸ به بیش از ۳۴ درصد خواهد رسید دست تو برو آنرا حفظ کن و توسعه هم بده ؟ البته یادت نره که اقتصاد مقاومتی را هم باید اجرا کنی با دلار ؟؟؟؟؟ تومانی . آی ماشاء الله ، برو ببینیم چه کار میکنی ؟
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را
متاسفانه در ۳۰ سال پس از جنگ وقتی دولت ها در مقابل مردم و امانت پاسخگو نبوده و نیستند نباید انتظار داشته باشیم ارزش پول ملی بیش از ۱۵۰۰ برابر کمتر شده و یا سفره های شهروندان خالی تر شوند و یا بنا به قول رئیس سابق بانک مرکزی ۱۴۸ میلیارد دلار پول در دست ۵۰۰۰ آقا زاده ایرانی در خارج از کشور باشد و ………………….. .
آقای ظریف گفتند این راهی است که ما انتخاب کردیم .
بله ما انقلاب کردیم و راه انقلاب را انتخاب کردیم .
راه انقلاب ، راه استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی ایران برای همه ایرانیان را انتخاب کردیم
ما انتخاب کردیم که راه ما انقلاب همراه با قانونمندی و نظم و شایسه سالاری و تقوا برای عزت و سربلندی برای امروز و آینده بهتر ایران و ایرانیان باشد .
یادم نمی آید که در شعارهای انقلابی در سال های اول انقلاب در مورد تبعیض و رانت و دور زدن قانون و آقازادگی و هرج و مرج و بی بندوباری حرفی زده باشیم .
اما یادم می آید در حکومت شاه وقتی تبعیض و رانت و دور زدن قانون و هرج و مرج و بی بندوباری را دیدیم ، گفتم انتخاب ما انقلاب بدون رانت و تبعیض و ظلم فساد است .
راه انقلاب راه انتخاب کردیم و و انتخاب صحیحی است که از آن دفاع میکنیم و پایش هم ایستاده ایم .
اما مانده ایم امروز با این رفتارها چه باید گفت ؟