امسال، اما پخش سه سریال تلویزیونی نشان داد که مجموعههای تلویزیونی مناسبتی، رنگ و معنای اولیه خود را از دست داده و آنچه در این سریالها دیده نشده همان ماه رمضان است. در واقع دستاندرکاران فقط ترجیح دادهاند مردم را سرگرم کنند و برای روح آنها غذایی در نظر نگرفتهاند.
جفا به قیام گوهرشاد
روایت باسمهای و سرهمبندی شده سریال شبکه یک سیما از قیام تاریخساز مسجد گوهرشاد، یکی از جفاهای تلویزیونی به نهضت اسلامی مردم ایران بود. سریال «از یادها رفته» پر از حفرههای تاریخی است، پرداختن به قیام مسجد گوهرشاد و کشتار مردم متحصن در این مسجد که پیشامدی بر مخالفت با تغییر لباس و کشف حجاب بود، میتواند دستمایه ساخت آثار فاخر تلویزیونی باشد، ولی سوژه نابی مانند قیام گوهرشاد در دل سریال ازهمگسیخته و شلخته از «یادها رفته» جای داده شده تا بیننده در حجم انبوهی از اطلاعات پراکنده و خرده داستانهای بیسرانجام به حقانیت قیام «گوهرشاد» برسد!
گویا کارگردان سعی کرده در داستان مثلث عشقی که به سبک فیلمفارسیها نوشته شده، چند پرده نماز و دعا را بگنجاند و سری هم به مسجد گوهرشاد بزند تا دل مدیران شبکه را به دست آورد! بیننده از میانه داستان عشقی میان خسرو، مهراد و مهربانو ناگهان با شخصی مواجه میشود که از مسجد گوهرشاد خاطره دارد! در این سریال هیچ پیشزمینه و اطلاعات بیشتری از حرکت عظیم و خودجوش مردمی در قیام علیه شبیخون رضاخانی به فرهنگ ایرانی و اسلامی دیده نمیشود.
به اندازه یک دعا هم به رمضان نزدیک نشدند
از سهگانه سریالهای مناسبتی ماه رمضان، تنها یک سریال در چند قسمت پایانی و آنهم به صورت خیلی گذرا، به حلول ماه رمضان پرداخت و متأسفانه در همان سریال هم آنقدر پرداختن به ماه رمضان سطحی بود که کارگردان فراموش کرده دعای مشهود «مجیر» برای زمان بعد از اذان صبح است و در زمان افطار دعای دیگری خوانده میشود. فقر اطلاعات در زمینه مناسک مذهبی ماه رمضان در میان سازندگان سه سریال مناسبتی ماه رمضان را میتوان یکی از دلایل عدم ورود این مجموعهها به مباحث مرتبط با ماه مهمانی خدا دانست.
پوششی بهتر از لباس منافقین نبود؟!
در قسمت آخر سریال «برادر جان»، نوع پوشش و لباس عاطفه (نسیم ادبی) به سوژهای در فضای مجازی تبدیل شد. تشابه غیرقابل انکار این پوشش، با لباس فرم زنان عضو گروهک منافقین باعث تعجب مخاطبان تلویزیون شد. اگرچه پیش از این نیز چنین تشابههایی رخ داده، اما تکرار آن در تلویزیون سؤالبرانگیز شده است. آیا چنین تشابهی را میتوان به پای عرض ارادت سمپاتهای درونی این گروهک تروریست گذاشت؟!
از آن فاجعهآمیزتر این بود که در نظام عریض و طویل نظارت و ممیزی در صداوسیما چنین گاف آشکاری را ندیدهاند.
پایان ناامیدکننده سریالها
فارغ از اینکه در سریالهای مناسبتی امسال، هیچ نکته اخلاقی مهمی مشاهده نشد، مسئله حقطلبی و حقالناس که در سریال «برادر جان» به آن پرداخته شده بود در نهایت با یک پایان ناامیدکننده مواجه شد و تمام یک ماه کلنجار رفتن دو شخصیت اصلی این سریال «چاووش» و «کریم بوستان» بر سر احقاق حق و درگیری خانوادگی برای حقالناس، در قسمت نهایی رنگ باخت و همه چیز به منطق آبکی فیلمفارسیها ختم به خیر شد.
این در حالی است که میشد برای نشان دادن اهمیت حقالناس، شخصی که مال مردم را خورده است، حداقل متنبه شود که نشد!
کریم بوستان قهرمان ماه رمضان!
موفقترینهای سریالهای ماه رمضان سال ۹۸ را میتوان تیتراژهای پایانی سریالها دانست. استفاده از خوانندههای بنام موسیقی و انتخاب اشعار از شاعران شناخته شده باعث شد حتی اگر سریالهای فاقد محتوا از تلویزیون پخش شود، تیتراژ آنها کمی از نقاط ضعف این سریالها بکاهد. در بعد بازیگری نیز بازی استاد علی نصیریان در نقش «کریم بوستان» سریال برادر جان، بیشترین حجم از تشویقها و نظرات مثبت را از آن خود کرده است. در بسیاری از نقدهای منتشر شده بر سریالهای رمضانی تلویزیونی، ایفای نقش هنرمندانه استاد نصیریان در نقش مردی که سالهاست برای رسیدن به حق خود تلاش کرده، دیده شده است.
لزوم بازتر شدن دایره اعتماد مدیران تلویزیون
سازمان صداوسیما سنتی را پایهگذاری کرده است که هر ساله بعد از پایان پخش مجموعههای تلویزیونی ماه رمضان یا نوروز در مراسمی درونسازمانی، ضمن تقدیر از سازندگان و بازیگران این سریالها، روی موفقیتهای تلویزیون در جذب مخاطب مانور میدهد.
امسال میتوان امیدوار بود که نگاه واقعبینانهتری نسبت به آنچه در ماه رمضان از تلویزیون پخش شد، انجام شود و به جای تقدیرهای درونسازمانی که باعث حیف و میل بودجه این رسانه میشود، برای ساخت سریالهای آتی، کار کارشناسی صورت گیرد و نگاه بازتر به فیلمسازان و دور شدن از دایره بسته همکاری با چند نویسنده و کارگردان خاص میتواند به نتایج بهتری برای تلویزیون و البته مردم منجر شود.