جانبازان مطالبات بسیاری دارند که قریب به اتفاق آنها به حق است، چراکه در هیاهوی تمام مشکلات جانبازی خود، وضعیت اقتصادی نامناسب بویژه در دولت قبل، علاوه بر تحمیل مشکلات معیشتی به ملت ایران، دردسرهای بزرگی برای جانبازان ایجاد کرده و این «شهیدان زنده» علاوه بر دردهای نهفته در وجود خود با معضلات مالی، تحریمهای دارویی، نبود امکانات یا ویلچر مناسب، عدم وجود مواد ساخت پا یا دست مصنوعی و غیره مواجهاند.
همچنین عدم اجرای برخی از قوانین ایثارگری، معوقات ماده ۳۸، عدم اجرای بخشی از ماده ۸۷ و ۸۸ قانون برنامه ششم توسعه و سهلانگاری در تبدیل وضعیت استخدامی فرزندان ایثارگر در برخی از ادارات و عدم پوشش برخی از داروها در بیمه تکمیلی و… دردهایی بر سایر دردهای آنها افزوده و مشکلات آنها را دوچندان کرده است که این مشکلات و دغدغهها باعث شده برای پیگیری حقوقی خود تجمعاتی را در مکانهای مختلف برای رسیدن صداهایشان به گوش مسئولین برپا کنند.
«جانباز»، کلید واژهای است که جمیع صفات شجاعت، رشادت، لیاقت و… را در روح خود جای داده و حروف، برای پاسداشت این مقام حرفی برای گفتن ندارند و درک جایگاه آنها را به عقل و دل میسپارد، چراکه فهم زیست جانبازی، نیازمند روحی سرشار از عشق و تفکری والاست که هر فردی قائل به آن به درک آن نیست.
بنابراین برای تحلیل کردن این کلمه هرچه که قلمفرسایی شود، باز هم کم است و عاشقان «الی الله» آن هم نه با عقل بلکه با جان و دل میتوانند از آنها بگویند و در مقام آنها بنویسند؛ چراکه هر آنچه از آنها بگوییم و از روحیه ایثار بنویسیم؛ باز، حق مطلب ادا نخواهد شد. لذا بهترین جمله در خصوص جانبازان را مقام معظم رهبری در نهم فروردین ماه ۱۳۹۹ فرمودند که «شما جانبازان، مجاهدان فداکار و شهیدان زندهاید. چشم و دل شما به پاداش الهی روشن خواهد شد. انشاءالله.»
باری، امام امت، حضرت امام خامنهای به درستی فرمودند که تنها خداست که میتواند پاداش عمل آنها را که خالصانه و بدون چشمداشت جان، مال و جسم خود را در طبق اخلاص گذاشته- و وارد کارزار شدهاند- را، محاسبه و اعطا کند که شاید کوچکترین آنها همنشینی با همرزمان شهید خود در طول دفاع مقدس و دفاع از وطن باشد.
کشورمان از بدو شروع انقلاب اسلامی بارها توسط اشرار و یا ایادی استکبار جهانی مورد تجاوز قرار گرفته که هجوم سراسری رژیم بعث به دلیل طولانی بودن و درگیری همه جانبه با پشتیبانیهای لجستیکی قدرتهای جهانی در قله تمام این تجاوزات جای دارد، که متأسفانه بیشترین خسارت و تلفات را به ملت ایران تحمیل کرد.
بر حسب آمار کلی، بیش از ۶۰۰ هزار جانباز در کشور وجود دارد که به دلیل جراحت و مشکلات مختلف جزو خانواده بزرگ ایثارگران هستند که درک شرایط آنها برای بسیاری از ما که از سبک و سختی زندگی آنها دور بودهایم، قابل باور نیست؛ برخی از این جانبازان بیش از ۴۰ سال است با بیماریهای مختلف از جمله نابینایی، زخم بستر، عوارض بمبهای شیمیایی و غیره دستوپنجه نرم میکنند.
بیشتر بخوانید :
چند نفر شهید و جانباز شدند تا خرمشهر آزاد شود ؟
بعضی از آنها روی ویلچر، چرخ زندگی را میچرخانند و برخی دیگر هم به دلیل جراحتهای روحی و روانی مدتهاست خواب را از چشمان خود و خانواده به یاد شبهای عملیات و خاطرههای «تکهتکه شدن» همرزمان ربودهاند.
حال با وجود بسیاری از مشکلات و ناملایمت، در میان تجمعات و درخواستهایی که بعضاً به نام جانبازان صورت میگیرد، ماجراهای عجیب و غریبی نیز وجود دارد که درد جانبازان را مضاعف میکند.
نگارنده به عنوان یک محقق بارها و بارها در جمع آنها حضور پیدا کرده تا از دغدغه و مشکلات آنها اطلاع یابد و با رسانهای کردن آن، بخشی از این مشکلات را به گوش مسئولین و کارگزارن انقلاب اسلامی برساند؛ اما برخی از این تجمعکنندگان که بعضاً هیاهو و تغییر مسیر منطقی این تجمعات را دنبال نمیکنند، «جانباز» نبوده و فقط ادعای «جانبازی» دارند. برای مثال فردی با لنج، طی ۲۰ روز مهمات از طریق دریا جابه جا کرده و به لطف خدا هیچگونه صدمهای هم ندیده، اما الان خواستار کارت جانبازی و ایثارگری است؛ درحالیکه بسیاری از رزمندگان جان بر کف از گرفتن حق مسلم خود امتناع میکنند.
در این بین با فردی به نام ر-ج آشنا شدم که همواره با صدای بلند و خشدار خود در جمع جانبازان قرار میگیرد و درحالی که اصلاً لحن و ادبیات او با «بچههای جبهه و جنگ»، همخوانی ندارد، لیدری جریان را در دست گرفته است.
در پرونده او هیچ صورت سانحهای از جنگ یا بیماریهای ناشی از حضور در میدان نبرد نبود و مشخص نیست چگونه برای خود درصد جانبازی دست و پا کرده و امروزه علمداری جریان جانبازان را بر دوش گرفته است و با نامهنگاریهای شخصی، درخواستهای نامشروع از بیتالمال دارد.
ر-خ یکی از دوستان او که در همین تجمعات حضور داشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این موضوع را تائید کرده و میگوید که این فرد اصلاً جانباز نیست و فقط چند روز یا چند ماه جبهه دارد، اما به دلیل اینکه صحبتهای تندی میکند و درخواستهای نامتعارف او با محبت و مساعدت مدیران همراه است، برخی دیگر نیز او را همراهی میکنند تا «شاید به آنها هم چیزی بِماسَد».
با ورود بیشتر به این جریان متوجه شدم، این امر یک رویه در بنیاد شهید بوده که برخی از مدیران و معاونین اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران برای پایان دادن به این قبیل تجمعات، مبالغی را برای سرکردگان در نظر گرفته و پس از ارائه پول، این تجمعات را فیصله میدادند و آنها هم این روش را به خوبی فراگرفته و با یک تجمع ۵۰ الی ۱۰۰ نفره خواسته خود را اجابت میکردند.
در همین بین در روزهای گذشته شخصی به نام ر-ش ویدئویی از خود در شبکههای اجتماعی منتشر میکند و ضمن ارائه توضیحاتی از وضعیت بد معیشت خود- که جای بررسی دارد- به مقامات این کشور هتک حرمت میکند؛ پس از تمام این داد و فغانها متوجه میشویم که او نسبت به درصد جانبازی خود اعتراض داشته و با مظلومنمایی و فشار از طریق فضای مجازی، خواستار افزایش درصد جانبازی خود بوده، در حالی که اصلاً محق دریافت افزایش درصد جانبازی نیست؛ اما متأسفانه مورد عنایت مدیران وقت بنیاد شهید قرار گرفته و ۲۰ درصد به جانبازی او افزوده میشود.
برخی از این «جانبازنماها» در این سالها به خوبی یاد گرفتهاند که با «دروغپراکنی» و «داد و فغان« به «نام و نوایی» برسند اما جانبازان واقعی که سکوت را پیشه کرده تا مبادا دچار ریا و خدای ناخواسته رودررویی با انقلاب اسلامی نشوند، در مشکلات معیشتی غرق شدهاند.
اینک به نظر میرسد که لازم است مدیران فعلی بنیاد شهید در پیروی از مشی کلی دولت رئیسی در عدالتورزی، با استمداد از دستگاه قضایی و سایر دستگاههای ذیربط، یکبار برای همیشه تکلیف این افراد را روشن و از حریم جامعه سرافراز جانبازان انقلاب اسلامی دفاع کند.
۲۱۲۲۰