این روند که تداوم خواهد یافت، با مدیریت دکتر حمید انصاری مشاور عالی حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی انجام میشود.
بازخوانی خاطرات و یا دست نوشته چهره های موثر در برهه های حساس از تاریخ تحولات اجتماعی ملتها برای پژوهشگران و حتی افراد عادی جذاب و مورد توجه می باشد.
«احمد خمینی» نامی است همواره مطرح و آشنا در هر کجا که سخن از انقلاب و رهبری آن و حوادث دوران ده ساله پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران باشد. درک زوایای شخصیت روحی و مواضع دینی و اجتماعی وی و شخصیتهایی نظیر او در فهم و هضم بسیاری از چالشهای فرهنگی و سیاسی مطرح در آن دوران که خود بیانگر زمینه های پیدایش و توسعه دیدگاههای متفاوت و متقابل در سه دهه پس از آن می باشد بسیار راهگشا است.
دستخطی که در این مجال و به مناسبت ایام سالگرد وفات یادگار امام منتشر می شود فهرستی است از عناوین نقدهایی که ایشان نسبت به برخی برنامه های صدا و سیمای آن روز داشته است. این یادداشت در حقیقت ذکر مطالبی «اشاره وار» برای یادآوری خود ایشان جهت طرح در جلسه با مدیران صدا و سیما و یا شورای سرپرستی آن نوشته شده است. پاورقیها و کلمات داخل کروشه ها از ایشان نیست و برای توضیح اشارات و رساتر نمودن عبارات ایشان درج شده است.
نکته جالب توجه اینکه با گذشت حدود ۴۰ سال از تاریخ نگارش این یادداشت همچنان شاهد بی توجهی به نظرات دلسوزان جامعه و تداوم برخی از سیاست های غلط در رسانه های رسمی و خصوصا صدا و سیما در کیفیت و کمیت پخش اخبار و عدم تناسب در بودجه بندی موضوعات خبری، بی توجهی به ذائقه و خواست اکثریت جامعه در انتخاب فیلمها و داستانها و برنامه ها و فاصله داشتن از استانداردهای حرفه ای رسانه ای در ضبط و پخش برنامه ها هستیم.
و نکته جالب توجه تر و البته اسف بارتر آنکه نه تنها حجم برنامه های سوگ محور و غم گستر در رسانه ملی نسبت به دهه اول انقلاب – که بخاطر درگیر بودن کشور با جنگ تحمیلی و حوادث آن روزهای ایران بطور طبیعی حجم قابل توجهی از برنامه ها به این موضوعات اختصاص می یافت – اکنون کاهش نیافته بلکه غلبه چندین برابری اینگونه برنامه ها در شبکه های مختلف صدا و سیما روند افزایشی به خود گرفته است به نحوی که حتی در مناسبتهای شاد و مداحی ها نیز اثری از برنامه های نشاط آفرین و به تعبیر یادگار امام «فرح بخش»” نیست و تقریبا هرچه هست پمپاژ سوگ و غم و غصه است!.
بازخوانی این یادداشت و تأمل در مطالب آن، زوایای ناگفته ای را می گشاید که در فهم تبارشناسی تفاوت و تضاد گفتمانهای فرهنگی جریانهای فکری و سیاسی موجود نیازمند آنیم. بدان امید که در آستانه دو بهار روح افزا و فرح بخش طبیعی و معنوی: سال نو و ماه میهمانی خدا زمینه تحولی بنیادین درجهت ایجاد فضایی سرشار از خوبی و خیر و نشاط و سلامتی و آرامش و شادی حقیقی برای یکایک هموطنانمان و همچنین در عرصه عمومی و رسانه ای کشور عزیزمان پدید آید.
متن دستخط یادگار امام(مربوط به نیمه دوم سال ۱۳۶۲ به بعد):
برنامه های صبح جمعه [ساعت] ۸-۷ . یکی مربوط است به تحلیل وضع روحانیون که اشکالات بسیار دارد بعضی از روحانیون که هنوز بستگان آنان موجودند و دارای شخصیت علمی روحانی می باشند از این موضوع استفاده می کنند در حالی که بهیچوجه صلاح نیست.
تحلیل رادیوهای بیگانه. خود داستانی است که باید به آن رسیدگی شود که مسائلی مطرح شود که تعریف ما باشد و یا دروغ بودن آن مسلم باشد اکثر برنامه ها چنین نیست و یا الاقل نزد گوینده و سران کشور دروغ است ولی توده مردم معتقد نیستند که دروغ باشد
۳- خبر . به عقیده من در زمانی که خبر رادیوهای بیگانه بیشتر از ۶ دقیقه نیست در حالیکه بی.بی.سی سه چهارم ساعت و رادیو آمریکا ۵/۱ [ساعت] در هر نوبت [تا نوبت بعدی پخش خبر] وقت دارند و همینطور سایر رادیوهای بیگانه، این بدان خاطر است که خلاصه های دنیا را به اطلاع برسانند و مردم بدانند که اگر ۶ دقیقه صبر می کنند اقلا خبرهای مهم جهان را می فهمند ولی ما در طول یکساعت [پخش] خبر بیش از ۳-۴ دقیقه خبر [به معنای واقعی] نداریم.
پیشنهاد می دهم که خبرهای روزانه ای ریاست جمهوری، مجلس، هیئت دولت، شورای عالی قضائی، شورای نگهبان، نماز جمعه، سپاه و جهاد و ارتش و خلاصه تمام ارگانها در ساعت ۶ بعدازظهر خبر ایشان بدین صورتی که در ساعت هشت و نیم پخش میگردد منتشر شود بعد می ماند خبرهای مهم ایران و جهان خبرهائی که خطوط اساسی کشور را بیان می کند. و [از] آن اکثر خبرهای [مربوط به] رئیس مجلس، رئیس جمهور [فقط] یک خبر کوتاه از جنگ، نخست وزیر و رئیس دیوانعالی کشور، اگر خبر دادند [پخش شود] و الا نباید ترسید که اگر از رئیس مجلس چیزی نگوئیم و [به جای آن] از یک اختراع بزرگ صحبتی کنیم ممکن است عزلمان کنند. در خبر خیلی حرف دارم!
برنامه کودکان. در قبل، کارتون های قشنگی بود که موجب شوق و ذوق بچه ها بود ولی فعلاً وضع بچه ها روزبروز بدتر میشود. بچه ها را باید بحساب آورد. بچه ای می نشیند یک هفته تا کارتن مورد نظرش را تماشا کند بعد مسئول برنامه اش می گوید بعلت درخواست زیاد برنامه قبل را دوباره می گذاریم همه میدانیم که درخواست زیاد یعنی بعلت عدم حاضر بودن برنامه بعلت تنبلی مسئول! آیا نباید برای برنامه کودکان که بقدری خوب بود که بزرگترها را هم جلب کرده بود فکری کرد.
۵- ضبط برنامه های سیاسی، مصاحبه ها بسیار مفتضح است. اگر احسان طبری حزب توده بجای اینکه دست ما بود دست خود توده ای ها بود یعنی اگر آقای هاشمی رفسنجانی توده ای می شد و حکومت دست توده ایها بود آیا با ضبط برنامه های او اینگونه برخورد میکردند. کسی که برنامه احسان طبری را گوش می کند – همه احمد [خمینی] و یا آقایان مسئولین نیستند که اگر در ضبط آن اشکالی پیش آمد بگویند به حرفهایش کار داریم – خیلی از مردم وقتی دیدند ضبط برنامه خراب است گوش نمی دهند و یا اعصابشان خراب میشود و فحش و ناسزا می دهند و خلاصه مسئولین رادیو تلویزیون را به بی عرضگی و بی درکی متهم می کنند. این مرتبه تلویزیون هنر کرد و گفت عیب از ضبط است؛ از امام سئوال کردم یعنی چه فرمودند یعنی عیب از خودمان است. مردم چه میفهمند ضبط آن بدست سپاه است، این شما هستید که با اعصاب مردم بازی می کنید و اصولاً برای آنها پشیزی اهمیت قائل نیستید و الا اجازه نمی دادید. دفتر بمن گزارش داد که اکثر افراد از اینگونه سستی ها متأثرند. بعضی ها می گفتند فقط فیلم آقای هاشمی را برادرش خوب بلد است بردارد. خوبهایشان این حرفها را میزنند باید برای آن فکری کرد من معتقدم حتماً باید کسی قبلاً ببیند و اگر خراب بود چه از نظر ضبط و چه محتوی عوض کنند و اجازه ندهند[…] با حیثیت جمهوری اسلامی بازی کند
۶- فیلم ها و داستانهای رادیوئی. اکثر بمناسبت محدود بودن چهارچوب [های پخش این فیلمها، فاقد جاذبه برای اکثر مردم و صرفا مطابق با سلیقه بخش خاصی از نیروهای ارزشی جامعه می باشند]. چرا که روشن است که فیلم های خارجی با حجاب اسلامی ساخته نشده است و یا با فرهنگ اسلامی مطابقت ندارد لذا همیشه فیلم های بسیار بد از [نظر و] سطح فرهنگ «فیلم دیده های ایران» و مطابق با فرهنگ خانواده های شهداست ولی آیا ملت ایران را خانواده های شهدا تشکیل می دهند.
– اصولاً تلویزیون ایران بخصوص، و رادیو کمرنگ تر، گرد غم و غصه و مرگ، دفن و کفن و حزن و اندوه بر سراسر [برنامه های آنها] پاشیده شده است. به محض پخش فیلم «فرح بخشی» چهار نفر بی سواد تلفن می کنند و مسئولین رادیوها [دشنام] نشنیده … فرار می کنند.
کسی که مسئولیت صدا و سیما را دارد باید بداند که بدوش کشنده بار فرهنگی یک ملت است نباید بحرف چند نفر گوش دهد و افراد با فهم مملکت را از حکومت بیزار کند من نمی گویم خلاف اسلام قدمی برداریم می گویم عوام بازی را بحدی نرسانیم که تحصیل کرده ها را از دست بدهیم و حکومتمان حکومت مستضعفین فکری شود.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰