آنچه که در عراق و کشورهای دیگر می گذرد مرتبط با سابقه تاریخی اعراب و رویدادهایی نیست که در سال گذشته از منظر تحولات بین المللی و منطقه ای شروع شده باشد. جهان در حال زایش مجدد در مسیر تحولات تاریخی است که به هر روی سمت و سوی فضای آشوب و تنش را در جامعه جهانی شکل و محتوا می بخشد. نه تنها عراق و کشورهای منطقه، بلکه نظام بین الملل و همچنین زیست بوم جهانی ملت های گوناگون تحت عنوان جامعه بشری امروز در تحولات مداوم و آشوبناک قرار دارد و هر چه که می گذرد این وضعیت آشوبناک آشکارتر شده و خود را به نمایش می گذارد.
آینده اندیشان بزرگی در طول ادوار مختلف چنین نکاتی را بیان کرده اند. ری کورزویل در کتاب مطالعات عظیم آینده به تحولات قابل تأملی در جامعه بشری اشاره می کند و یا مارتین ریس کیهان شناس، اخترشناس و فیزیکدان که در سال 2003 در کتاب “ساعت کتابی” خود به این نکته اشاره می کند که چگونه ترور خطا و فاجعه آینده محیط بشر را در زمین و فراتر از آن در این قرن تهدید خواهد کرد. در همین راستا تحولات مختلف بشری در لایه های مختلف وجود دارد که در آن کشورهای گوناگونی که دچار الیگارشی حاکم فاسد هستند در مسیر جنبش های تودرتوی سیاسی و اجتماعی قرار می گیرند که در نتیجه ثبات سیاسی را نیز به خطر می اندازد و بنابراین تحولاتی که در عراق رخ می دهد ناشی از لایه های زیرین تغییرات و لایه های رویین تحولاتی است که ناشی از دو اصل تغییر دائمی پرشتاب کنونی در همه زمینه ها و در همه مناطق و تحولات رویینی که ناشی از الیگارشی فاسد حاکمی است که نمی تواند ثبات سیاسی را در این گونه از کشورها حداقل به طور نسبی شکل دهد. در نتیجه از منظر آینده اندیشان باید بر این نکته تاکید داشت که در آینده نه چندان دور تحولات چشمگیری را در عراق و دیگر کشورهای منطقه شاهد خواهیم بود که محصول همین جریان فقدان ادراک جامعه سیاسی تحول خواهی است که یک الیگارشی فاسد حاکم نمی تواند جوابگوی آن باشد. در عراق نیز پیشبینی می شود که دولت مستقر و توانمندی ایجاد نشود که بتواند زمینه های ایجاد یک فضای مثبت به نسبت ثابت را در این کشور به وجود آورد. از همین رو در این مرحله گذار شاهد منطق سخت تحول در عراق هستیم که می تواند فاجعه انگیز و همچنین برای ملت عراق با خشونت و خونریزی همراه باشد.
برخی نیز معتقدند که فضای کنونی عراق این کشور را با خطر جنگ داخلی مواجه خواهد کرد؛ در اینجا نکته ای که باید به آن اشاره داشت این است که تعریف جنگ در دنیای جدید و گفتمان کنونی متفاوت است و نمی توان تصورات کلاسیک را نسبت به آن داشت و لذا می توان این پرسش را نیز مطرح کرد که هم اکنون عراق در جنگ نیست؟ به هر تقدیر جنگ را می توان به کار بردن قدرت سخت دانست که در خیابان ها و شهرهای مختلف عراق خود را به نمایش می گذارد و هر روز از مردم و ملت قربانی می گیرد. مردمی که دارای افکار و سلیقه های گوناگون فکری هستند و از طرف دیگر اقتصاد، فرهنگ، اندیشه و همچنین توسعه و رشد این کشور را محصور و محدود می کند و هزینه های سنگینی را به عراق در حال و آینده تحمیل می نماید. بنابراین اگر جنگ را به معنای وسیع و حتی کلاسیک آن مدنظر قرار دهیم امروز در عراق وجود دارد و این جنگ داخلی می تواند ابعاد گوناگون خود را از منظر تعریف کلاسیک جنگ در آینده وسعت بیشتری بخشد.
310311