روبیز در این مطلب نوشته است: “معرفی غیررسمی محمد الصفدی، تاجر معروف به عنوان نخست وزیر آینده لبنان در روز ۱۴ نوامبر اشتباه محاسباتی فاحش تیم میشل عون، رییس جمهور لبنان بود. اعتراضات لبنان که از ۱۷ اکتبر آغاز شد، الصفدی را نپذیرفت و کنارهگیری سریع او از جانشینی حریری غافلگیرکننده نبود.
با استعفای حریری برخی پیشبینیکردند که عون دوباره او را منصوب کند. جریان آزاد ملی عون، جنبش امل و حزبالله در تلاش بودهاند تا حریری را متقاعد کنند کابینهای تازه تشکیل دهد و میگویند این کابینه باید مرکب از سیاستمداران و کارشناسان شناخته شده باشد. حریری اما به دنبال درخواستهای معترضان برای روی کار آمدن فردی مستقل، فرمول عون را رد کرد.
دلایلی برای پیروی عون از حریری وجود دارد. آنچه او را به مهرهای بسیار مهم در لبنان تبدیل میکند، انعطافپذیری و تواناییاش برای حفظ رابطه خوب با احزاب لبنانی است. او در عین حال از ارتباطات گستردهاش با عربستان و دیگر کشورهای جهان عرب به خوبی بهره میگیرد و علاوه بر آن مخالفان عونیست او هم خواستار در قدرت ماندنش هستند. آنان نمیخواهند شاهد ناپدید شدن ناگهانی حریری و تنها ماندن در برابر ناآرامیهای فزاینده باشند. در نهایت باید خاطرشان کرد که روابط حریری با کشورهای غربی که متعهد شدهاند به لبنان کمک خارجی پرداخت خواهند کرد، میتواند راهی برای نجات این کشور از وعدههای اقتصادی برآورده نشدهاش باشد.
حریری اما الزامات خود را برای بازگشت به رهبری دارد. او میخواهد از حکومتی که تحت حمایت احزاب مخالف ائتلاف غربگرای او هستند، خلاص شود. او که خوب میداند در لبنان چندان محبوب نیست، میتواند با تشکیل کابینهای با به کار گیری شخصیتهای مستقل بر موج اعتراضات سوار شود و برخی از خواستههای آنان را برآورده کند.
جستجو برای یافتن نامزدی مناسب برای جانشینی حریری بنا به دلایلی برای “جریان آزاد ملی” به بنبستی تبدیل شده است. سه نخست وزیر پیشین لبنان خواستار بازگشت حریری شدهاند و با معرفی الصفدی مخالفت کردهاند. هیچ نامزد دیگری برای تصدی این مقام ابراز تمایل جدی نکرده است.
حمایت مشروط از حریری نیز از سوی مواضع گوناگونی به چشم میخورد. دولت او را میخواهد چون راضی کردنش ساده است. معترضان نیز ممکن است تمایل داشته باشند که او را تحمل کنند زیرا بر تشکیل کابینهای از افراد مستقل تاکید دارد. در نهایت هر کس که نخست وزیر شود دیگر چندان مهم نیست. چیزی که مهم است میزان مخالفتی است که نخست وزیر دریافت میکند.
این بنبست چقدر قابل حل است؟ دولت و معترضان در حال محک زدن تمایلات یکدیگر هستند. دولت عون در حال بررسی هزینههای تسلیم خواست مردم شدن در برابر هزینه در قدرت ماندن و منزوی و تحقیر شدن است. معترضان نیز از سوی دیگر در حال بررسی خطر سوق دادن کشور به سمت و سویی ناشناخته و خطر زندگی در کشوری بدون آینده هستند.
حزبالله نیز همچون معترضان نشانههایی از پذیرش بازگشت حریری به مقام نخست وزیری را نشان داده است. معترضان اخیرا دو سند تنظیم کردهاند که نشانگر طرحهایی برای یک گذار سیاسی ۱۸ ماهه است. شخصیتهای برجسته رهبری اعتراضات به تدریج در حال ظهور هستند و آمادگی آنان برای مذاکره با دولت نیز در حال افزایش است.
شایعاتی مطرح شده مبنی بر اینکه رییس جمهور لبنان احتمالا اعلام کند که حریری میتواند بدون محدودیت کابینه تشکیل دهد اما شانس رای اعتماد گرفتن کابینهای مستقل در پارلمان چندان بالا نیست. این مساله میتواند عون را به سمتی هدایت کند که نخست وزیر تازهای را از جناح خودش معرفی کند که احتمالا دولت تشکیل خواهد داد. همچنین این امکان وجود دارد که هرج و مرجی که از تاخیر یا شکست در تشکیل حکومت به وجود میآید، زمینه را برای کودتایی برای “نجات کشور” آماده کند.
سخن آخر اینکه در حال حاضر هیچ گزینه خوبی برای لبنان وجود ندارد. اعتراضات هنوز رهبری روشنی ندارند و تلاشهای دولت داخلی برای حفظ قدرت سردرگمیهای بیشتری را ایجاد کرده است.”
310 310