دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بازهی زمانیای محسوب میشود که هنر در آمریکا شاهد تغییرات قابل توجهی شد. این تغییرات که عمدتا در واکنش به جریانهای غالب شکل گرفتند، بر جدایی قضاوت زیباییشناختی از اثر هنری تأکید داشتند. در همین راستا هنر مفهومی با به چالش کشیدن اصول زیباییشناسی در تعیین ارزش هنری یک اثر متولد شد که با مرور زمان مبارزه با نظام سرمایهداری را نیز در پیش گرفت.
هنرمندان مفهومی باور داشتند: «هنری که مخاطب را به تفکر وا ندارد، زائد است.»
در راستای این تغییرات بزرگ، برخی هنرمندان تعاریف متداول از هنر را زیر سوال برده و آثاری خلق کردند که حتی پارهای از آنان قابلیت نمایش دادن نداشتند. علیرغم تمام ویژگیهایی که از سوی پژوهشگران هنر برای «هنرهای مفهومی» معرفی شدهاند، اما به نظر میرسد راه شناخت بهتر این سبک از فهم فلسفهی «مفهومگرایی» عبور میکند که وحدت در کثرت را چارچوبی انتزاعی در درون ذهن اندیشمند میداند.
راس سایرز، هنرمند عکاسی است که تصاویری را در سبک هنرهای مفهومی به ثبت رسانده است. او در توضیح این تصاویر نوشته است: «با ساختن اتاقهای مدلی که سازشهای طراحی رایج در توسعههای مسکونی جدید را تقویت میکنند، سعی میکنم تنش بین مسکن بهعنوان کالای قابل فروش و خانه بهعنوان مکان خلوت را برجسته کنم. در این تصاویر، مفاهیم حریم خصوصی و اجتماع به طور مداوم با ارجاع و اغراق در اقدامات توسعه دهندگان در هنگام ساختن ساختارهایی که ما در آن زندگی میکنیم، اصلاح میشوند. من همچنین به اقدامات ساکنان هنگام زندگی و سازگاری با فضاهایی که آنها خانه مینامند اشاره میکنم. بیشتر کارهای اخیر من در واکنش به فروپاشی بازار مسکن و داستانهای توقیف، خالی بودن و جابجایی پس از آن ساخته شده است.»
همانطور که از توضیحات این هنرمند برداشت میشود، آنچه در آثار مربوط به هنرهای مفهومی مشاهده میکنیم، در کنار سادگی بی حد و حصر دارای مفهوم است و اثر انتخاب هنرمند برای انتقال آن مفهوم محسوب میشود.
در ادامه تصاویری از این هنرمند عکاس را مشاهده میکنید:
۵۵۲۲۶