کارآگاهان در بررسی صحنه کشف جسد، اطمینان پیدا کردند متوفی بر اثر اصابت جسم سخت به قتل رسیده است به همین دلیل تحقیقات برای شناسایی و دستگیری قاتل در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.
دختر مقتول که بهدلیل پاسخندادن پدرش به تماسهای تلفنی او به محل سکونت مقتول مراجعه کرده و پس از ورود به منزل با جسد پدرش در آشپزخانه روبهرو شده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب کشف جسد قرار بود پدرم برای حضور در مراسم چهارشنبه پایانی سال در خانه ما باشد به همین علت چند بار با تلفنهمراهش تماس گرفتم تا دنبال او بروم اما برخلاف انتظار، پدرم پاسخگوی تماسهای من و دیگر اعضای خانواده نبود تا اینکه برای پیگیری موضوع به خانه پدرم رفتم و در آنجا با جسد او روبهرو شدم.
کارآگاهان در جریان تحقیقات اطلاع پیدا کردند چکهای بانکی متعلق به مقتول در حال وصول در شعب بانکی شهر تهران است. به همین دلیل در هماهنگی با سیستم بانکی، افراد مراجعهکننده به شعب شناسایی شدند و در تحقیق از آنها مشخص شد همه این افراد پیکهای موتوری هستند که جوانی از آنها درخواست کرده تا چکها را نقد کنند.
کارآگاهان با انجام چهرهنگاریهای متعدد اطمینان پیدا کردند که در همه موارد مردی حدودا ۴۰ساله چکهای بانکی متعلق به مقتول را به پیکهای موتوری تحویل داده است.
با بهدستآمدن تصویر اولیه این شخص، عکس او به اعضای خانواده مقتول نشان داده شد که بلافاصله این جوان بهنام «امیر» ( ۳۸ساله) که از بستگان آنها بود، شناسایی شد. اعضای خانواده مقتول پس از شناسایی تصویر امیر بیان کردند مقتول پس از خرید یک آپارتمان در شهر جدید پرند از امیر، با او درگیری و اختلاف مالی پیدا کرده بود.
کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت «امیر» در غرب تهران اطلاع پیدا کردند او مدت کوتاهی پس از وقوع جنایت بهصورت ناگهانی ناپدید شده است بهگونهای که حتی اعضای خانوادهاش نیز اطلاعی از محل سکونت جدید وی ندارند.
اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه امیر در دستور کار قرار داشت تا اینکه سرانجام کارآگاهان اطلاع پیدا کردند امیر بهتازگی به تهران بازگشته و درحالحاضر در فاز چهارم شهر جدید پردیس مخفی شده است. بلافاصله کارآگاهان با اخذ نیابت قضائی به شهر جدید پردیس اعزام شدند و پس از شناسایی دقیق مخفیگاه امیر در یک مجتمع آپارتمانی، او را بعد از گذشت حدود ۹۹۰ روز از وقوع قتل در ساعت ۱۳ روز سهشنبه هفته جاری دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
امیر در اظهارات اولیه به سرقت دستهچک و جعل امضای مقتول برای برداشت غیرمجاز از حساب بانکیاش اعتراف کرد اما منکر هرگونه اطلاعداشتن از جنایت شد تا اینکه در نهایت پس از ارائه شواهد، دلایل و قرائن انکارناپذیر لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اقرار کرد.
متهم در اعترافاتش درباره انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: خانهای را همراه وسایل داخل آن در شهر جدید پرند به مقتول فروختم اما مقتول پس از گذشت مدت کوتاهی از زمان خرید خانه مدعی شد که من قسمتی از لوازم داخل خانه را سرقت کردهام. او در تماسهای مکرر با من و اعضای خانوادهام به من و آنها نسبت دزدی میزد و زمانی که به این رفتارش اعتراض کردیم، شروع به ناسزاگویی و فحاشی کرد تا اینکه به قصد صحبت به خانه مقتول رفتم. زمانی که وارد خانه مقتول شدم او حتی اجازه صحبت به من نداد و مجددا شروع به ناسزاگویی به من و اعضای خانوادهام کرد و همین موضوع باعث عصبانیت من شد. در یک لحظه مقتول را به عقب هل دادم که او تعادل خودش را از دست داد و روی زمین افتاد و سرش محکم به زمین برخورد کرد. وقتی بالای سرش رفتم متوجه شدم او نفس نمیکشد. برای آنکه صحنه را سرقت نشان دهم، اقدام به سرقت تعدادی از مدارک مقتول از جمله دستهچکهای بانکی وی کردم و بهسرعت از خانه خارج شدم.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
۲۳۳۰۲