او نوه آیتالله میرزا حسین خلیلی تهرانی، از مراجع بزرگ نجف و مدافعین مشروطه بود. خانم خلیلی از بدو ازدواج با امام موسی صدر، در تمام مقاطع زندگی در ایران و عراق و لبنان، با وجود انواع مشکلات و سختیها، همراهیِ قابل ستایشی از خود به خرج داد.
او که در خانوادهای نسبتاً برخوردار پرورش یافته بود، در زندگی مشترکش، با کمبودها ساخت و گاهی از برخی امکانات به نفع دیگران گذشت. خانۀ او پس از ربوده شدن امام موسی صدر تا مدتها محل آمد و شد بسیاری از مردم بیپناهی بود که در جنگهای داخلی و اشغال کشورشان از سوی اسرائیل، پناهی نداشتند. او با آنکه امکان بازگشت به ایران را داشت، در تمام سالهای مقاومت، در لبنان ماند و از خانهای به خانه دیگر کوچ کرد و مردم را تنها نگذاشت.
شاید خیلیها ندانند که امام موسی صدر با وجود موقعیتی که در لبنان داشت، حتی فاقد یک آپارتمان شخصی بود و خانوادهاش ناچار بودند با اجاره نشینی روزگار را بگذرانند. در لبنان، از مسلمان و مسیحی، خیلیها هستند که از فضائل و الطاف خانم خلیلی در حق خود و خانواده و فرزندانشان حرفهای فراوانی برای گفتن دارند.
هنوز هم خیلیها را میبینید که وقتی یاد او و نیکیهایش میافتند، بغض راه گلویشان را میبندد و نم اشکی بر چهرهشان جاری میشود. او خاطرات تلخی از کوتاهیها و بیمسئولیتیها و برخوردهای ناروای برخی سیاستمداران و مسئولان کشورهای منطقه در پیگیری پرونده همسرش داشت که همیشه درباره آنها سکوت کرد و حسابشان را به خدا واگذار نمود.
او همواره چشمانتظار همسرش ماند و سرانجام با خستگی از این دنیا و تحمل سالها رنج بیماری، چشم از جهان فرو بست.
/6262