لغو فرمان اجرایی ممنوعیت سفر اتباع چند کشور مسلمان به آمریکا و بازگشت به توافقنامه آب و هوایی پاریس از جمله مهمترین اقداماتی بود که جو بایدن در اولین روزهای حضور در کاخ سفید انجام داد.
اما در زمینه سیاست خارجی یکی از مهمترین مناطقی که همواره برای آمریکا از اهمیت به خصوصی برخوردار بوده خاورمیانه است به نحوی که تحولات این منطقه همواره بر جنبههای مختلف اقتصاد و سیاست در عرصه جهانی تاثیرگذار بوده و افزایش و کاهش تنشهای منطقهای در خاورمیانه به شدت میتواند در مناسبات جهانی تاثیرگذار باشد.
یکی از موضوعات مورد مناقشه در خاورمیانه موضوع صلح اعراب و اسرائیل بوده است. با وجود این که حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی خود یکی از دلایل به نتیجه نرسیدن مذاکرات صلح بوده است در این میان تلاشهای بسیاری از سوی روسای جمهور آمریکا برای حل این مشکل شده، با این همه دولت جو بایدن با چالشهای بسیاری در این منطقه رو به رو است.
دموکراسی شکنندهی آمریکا نشان از آن دارد که دولت شکنندهای نیز بر سر کار آمده است و در روند تحولات سیاسی و تصمیمگیری این کشور جریان رادیکال ترامپیسم همچنان زنده است. عدم توفیقِ استیضاح ترامپ در دو اقدام متوالی دلیلی بر این مدعا است. به عبارت دیگر، دولت جو بایدن نخست با مسائل داخلی و بحرانهای موجود (کرونا، اقتصاد و …) مواجه است و از سوی دیگر با خاورمیانهای که با سیاستهای نسنجیدهی ترامپ تنشهای آن دو چندان شده است.
بدین جهت و بیگمان منافع ملی آمریکا، لابی صهیونیستها و منافع شرکای ایالات متحده اولویت سیاستهای بایدن در خاورمیانه خواهد بود. به همین دلیل در خاورمیانه بایدن تنها میتواند روش را تغییر دهد و هدف لاجرم و براساس دکترین سیاست خارجی آمریکا برای خاورمیانه تغییر نخواهد کرد. یکی از اقدامات غیرقانونی ترامپ تعیین بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی بود که این باتلاق ایجاد شده در سیاست خارجی آمریکا توسط ترامپ، بایدن و سایر بازیگران را در وضعیت بحرانی قرار داده و راه های دموکراتیک را هرچه بیشتر مسدود نموده است. اقدامی که قطعا تنشها را افزایش داده و مردم سرزمینهای اشغالی را تحت فشار بیشتری قرار میدهد.
از سوی دیگر شاهد بودیم که پیش از اعلام سیاستهای خاورمیانهای جو بایدن، ۹۷ سناتور اعلام کردند که بیتالمقدس پایتخت اسرائیل است که نشان از این دارد که سیاستهای بینالمللی دولت آمریکا درخصوص خاورمیانه یا غرب آسیا متغیری وابسته به تغییر روسای جمهور نیست و کنش سیاسی سنا موید همین موضوع است.
با تمام این تفاسیر به نظر میرسد که در نهایت تنش در خاورمیانه کمتر نخواهد شد، زیرا سیاستهای بایدن تعیین کننده نیست، بلکه مجموعه ای از مولفه ها میتواند باعث کاهش تنش شود که متاسفانه در زمانهی ما زمینههایش فراهم نیست. ضمن اینکه قدرتهای فرامنطقهای خاورمیانهی پرتنش را میپسندند، نه خاورمیانهای آرام و در آغوش صلح. به عبارتی دیگر با این روند و تحولات باید گفت مساله دستیابی به صلح خاورمیانه و حتی برداشتن قدمهایی در راستای قطعنامههای شورای امنیت و سازمان ملل متحد در قبال موضوع فلسطین، در دولت بایدن هم همچنان امکان و احتمالی بعید و در دوردستها خواهد بود!
*مدیرعامل مرکز گفتمان صلح برای همه و مدرس علوم سیاسی دانشگاه کرج
23311