وی ادامه داد:وقتی راننده دلیل رفتار این دو مرد را پرسید، آنها گفتند مسافر شما به ما بدهکار است و باید با ما بیاید تا تکلیفمان را با او روشن کنیم. هرچه من موضوع بدهکاری را انکار کردم، فایدهای نداشت. آن دو مرد به هر ترتیبی که بود مرا سوار ون کردند و راننده شروع به حرکت کرد. من همچنان مقاومت میکردم و بالاخره راننده ون به دو مردی که مرا ربوده بودند گفت: آنها از او خواستهاند از تهران آنها را به مقصد کرج ببرد، ولی این کار آنها جرم است و درواقع آدمربایی محسوب میشود و او انجام چنین کاری را قبول نمیکند.
دستآخر راننده ون از دو مرد خواست هرچه زودتر از خودرو شخصیاش پیاده شوند؛ بنابراین دو مرد با فردی تماس گرفتند و ماجرا را به او اطلاع دادند، بعد هم یک نفر که من او را میشناختم، با یک خودروی پرشیا به سراغ ما آمد و ما را به باغی در کرج برد. پس از مدتی هم مأموران پلیس آمدند و مرا نجات دادند و آن سه نفر را که مرا ربوده بودند دستگیر کردند.
در اوراق پرونده ثبتشده، راننده ون وقتی به ماجرا مشکوک شد، پس از برداشتن پلاک خودروی پژو پرشیا موضوع را به پلیس اطلاع داد. در ادامه مأموران با تحقیق درباره مالک خودرو فهمیدند او مردی است که به باغی در کرج رفتوآمد دارد، بنابراین با انجام هماهنگیهای لازم به باغ موردنظر رفتند و سه آدمربا را دستگیر و مرد ربودهشده را آزاد کردند.
متهم اصلی پرونده که مالک خودروی پژو است، در بازجوییها درباره انگیزهاش از این جرم گفت: من و شاکی مدتی پیش با هم در شرکتی تجاری شریک بودیم و من ضامن او شدم تا چند وام میلیاردی بگیرد، اما پس از مدتی دیگر از او خبری نشد و اقساط وامها را هم نمیداد. بارها به او پیغام دادم که میخواهم او را ببینم، اما جواب نداد و من چارهای جز این کار نداشتم.
در پایان بازپرس پرونده دستور بازداشت سه آدمربا برای تحقیقات بیشتر را صادر کرد.
23302