کیوان کثیریان و علی علایی درباره چگونگی برگزاری نخستین دوره آکادمی سینماسینما و تفاوتهایی که با سایر جشنهای سینمایی دارند، توضیح داده و سخن گفتند.
به گزارش سینماسینما، چندی پیش در حالی که در کشور جشنها و جشنوارههای متعدد و متنوعی با موضوع سینما برگزار می شود، جشن جدیدی اعلام حضور کرد. موسسین این جشن کیوان کثیریان و علی علایی، دو نفر از منتقدین با سابقه کشور هستند که تجربه حضور بر مسند ریاست و عضویت در هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران و حضور در جشنوارههای مختلف خارجی و داخلی در سمت های مختلف و یا به عنوان شرکت کننده ای ساده را دارند.
از آنجایی که نفس هر گردهمایی برای تقویت و رونق فعالیت های فرهنگی و هنری در هر جامعهای بویژه کشور عزیزمان، مغتنم شمرده می شود، تصمیم گرفتیم تا میزبان این دو دوست دیرین باشیم و از آنها از سیر تا پیاز جشن آکادمی سینما سینما را بپرسیم.
گرچه این نشست نسبتا چالشی کمی بعد از برگزاری اولین دوره این جشن و در پایان شهریورماه برگزار شد، اما به رغم نارضایتی مهمانانمان ما تصمیم گرفتیم تا مشروح آن را با تاخیر و در آستانه شروع بسیاری از اتفاقات دیگر سینمایی منتشر کنیم. شاید در این زمان که اخبار جشنواره ها و حال و هوای برگزاری آنها در سطح جامعه ساری و جاری است، این گفتوگو بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
در ابتدا بفرمایید که ایده این آکادمی و جشن کی و کجا شکل گرفت؟
کیوان کثیریان: ما با آقای علایی در مواردی از این دست همکاری طولانی مدتی داشته ایم. مثلا با توجه به حضورمان در هیات مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما، تا دوره دهم جشن منتقدان را اداره کرده ایم. در واقع از همان دوره اول که عضو هیئت مدیره بودم، دوره اول جشن منتقدان را پایه گذاری کردیم. البته در ابتدا برنامه ریزی کردیم که این جشن همراه با جشنواره فجر برگزار شود و در اختتامیه جشنواره فجر، منتقدان به بهترین آثار حاضر در این جشنواره از نگاه خودشان جایزه بدهند، که نشد. بعد از آن سعی کردیم یک فرصت جدید درست کنیم و یک جشن مستقل برگزار کنیم که اولین دوره آن در تالار تلاش واقع در پارک وی برگزار شد که خیلی محدود و کوچک بود و هر چه جلوتر آمدیم، وسیع و بزرگ تر برگزار شد.
ما تلاشمان را انجام دادیم و جشن هم، هر سال بهتر از سال های قبلش برگزار شد و تبدیل شد به جشنی که جوایز آن به عنوان اعتباری برای آثار روی سی دی ها، در تبلیغات و تیزرها ذکر می شود. این اعتبار از اول نبود بلکه ما به کمک بقیه دوستانی که در دوره های مختلف می آمدند و می رفتند، سعی کردیم و ساز و کاری ترتیب دادیم که آرا خیلی سلامت به انتها برسد؛ به نحوی که روز جشن هم همه متوجه شدند که از هر نظر سلامت است و اینجا نه نوبتی است و نه ملاحظات مختلف در نظر گرفته می شود و نگاه دولتی هم، در آن کمتر حضور دارد. مثلا از نشانه های این سلامت رفتاری این است که ما در حالی به فیلم عصبانی نیستم دو الی سه جایزه دادیم که این فیلم توقیف بود. در همان سال فیلم خانه پدری هم سه جایزه اصلی جشن منتقدان را دریافت کرد که هنوز هم اکران نشده است، بنابراین سعی کردیم نگاه مستقل را تا جایی که امکانش فراهم است، داشته باشیم.
از همان زمان هم در ذهنمان بود که اگر دست ما در انتخاب آنهایی که رای می دهند بازتر باشد ما می توانیم روح دیگری به این شکل کار بدهیم، ولی بستر آن در این جشن ها آماده و عملی نبود و به یک فضای خصوصیتر نیاز داشت.
آیا این جشنواره را برای رقابت با جشن منتقدان و یا سایر جشن های سینمایی حاضر در کشور طراحی و اجرا کرده اید؟
کیوان کثیریان: در واقع دو سال پیش هم که ما از شورای مرکزی انجمن بیرون آمده بودیم این فکر را داشتیم، ولی نه برای رقابت با انجمن چون اساسا این رویکرد اشتباه است. چون جشن انجمن همچنان، جشنواره فجر را ملاک قرار می دهد و فیلم هایی که در جشنواره فجر در بهمن یک سال نمایش داده می شوند را داوری می کند و ما حداقل یک سال جوایزمان از جشنواره فجر عقبتر است با این تفاوت که ما تمام فیلمهای اکران شده را داوری می کنیم. یعنی در اولین دوره جشن آکادمی سینما سینما، ۱۱۶ فیلمی که در سال ۹۶ اکران شده بود، داوری شد ولی در جشن منتقدان، فقط فیلم هایی که در فجر نشان داده می شود را داوری میکنند؛ که بر این اساس در آخرین دوره جشنواره فجر ۲۲ الی ۲۳ فیلم و یا سال قبل ۳۵ فیلم مورد قضاوتشان بود. به همین دلیل به لحاظ زمانی و از نظر فیلم ها با هم تفاوت داریم و این تفاوت خودش را نشان می دهد. بنابراین اصلا بحث رقابت وجود ندارد چون جدای از تفاوتی که ذکر شد، ما جوایزمان را هم بعد از آنها میدهیم؛ مثلا رگ خوابی که امسال از ما جایزه گرفت سال قبل، از انجمن جایزه دریافت کرد.
از طرفی ما عملا سعی کردیم که یک فضایی به وجود بیاوریم که نخبگان سینما در هر حوزه و کسانی که نگاه سینماییشان با ما هم سو است، در حوزه های مختلف و نه فقط منتقدان، جمع شوند؛ چون در جشن منتقدان، تنها منتقدان و خبرنگاران رای می دهند و اما در آکادمی سینما سینما فقط ۱۰ منتقد داریم و بقیه فیلم نامه نویس، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر، استاد دانشگاه و حتی کارشناسانی همچون صدابردار، فیلمبردار، تدوینگر، طراح صحنه و موزیسین و دیگر رشتههایی که در عرصه سینما فعال هستند اما در جشن ما جایزه ندارند، در جمع رای دهندگان به عنوان اهالی سینما و متخصص حضور داشتند. اتفاقا از میان افراد بزرگی هم دعوت کردیم مثلا محمد رضا دل پاک و خانم.. که جزو آکادمی اسکار نیز هستند و از مشورت هایشان همیشه استفاده کردیم،
با این اوصاف هدف اصلی شما رساندن صدای خودتان بود یا به دنبال هدف دیگری هستید؟
کیوان کثیریان: واقعیت این است که به ما انتقادهایی میشود که در حالی که در کشور چندین جشن وجود داشت، شما چرا این جشن و مراسم را راه انداختید و من در پاسخ می گویم مانند این است که بگوییم این همه خبرگزاری وجود دارد و شما چرا یک خبرگزاری جدید راه می اندازید؟ خب، اگر کسی توان این را داشته باشد که یک خبرگزاری تاسیس کند و صدای خودش را برساند، قطعا این کار را می کند، در غیر این صورت در هر مملکتی یک خبرگزاری، یک روزنامه و یک مجله کافی است. برای چه ما از صدا و سیما انتقاد می کنیم؟ زیرا صدای دیگری در کنار آن نمیتواند به گوش مخاطبان برسد. بنابراین جشن ما، یک صدای دیگری است که باید باشد و یک سلیقه دیگری اعمال می کند. مثلا جشن دنیای تصویر هم هست و سلیقه خودش را اعمال می کند و ربطی به جشن خانه سینما که روش صنفی خودش را اعمال میکند، و یا جشنواره فیلم فجر که دولتی است و روش خودش را دنبال می کند، ندارد. ما اصلا فکر نمی کنیم که جای کسی تنگ شده است و یا رقابتی اتفاق افتاده که البته اگر رقابتی هم باشد، اتفاق بدی نیست.
ولی هدف اصلی ما این است که سلیقه خودمان را با این اتفاق، ابراز کنیم و این که رونقی هرچند کوچک و یک شادابی به سینما بدهیم؛ که به نظرم امکان پذیر است، زیرا هنرمند تشویق را دوست دارد و تشویق، راهش را مشخص می کند. این جایزه ها یک دوره همی و بگو بخند نیست، بلکه وقتی به عنوان مثال گفته می شود که این فیلم خوب بود یا این بازیگر در این قسمت راه را درست رفته است، یک پیشنهاد مسیر برای هنرمند و سینما هم هست. بنابراین به آن جایزه می دهیم و یا این نوع فیلم ها را دوست داریم و این حق مسلم هر کسی یا هر مجموعه ای است که سلیقه اش را ابراز کند، یکی از طریق سخنرانی، یا نوشتن، یا ساختن یک فیلم و یا از طریق برگزاری یک جشن، عقیده اش را ابراز می کند. با آقای کیانوش عیاری یک بار صحبت می کردیم و از من راجع به هدفم از برگزاری این مراسم سوال کرد، من گفتم شما چرا فیلم میسازی؟ این هم به همان دلیل است و فقط راه های آن متفاوت است؛ چند صدایی بودن بسیار خوب است و با توجه به همین موضوع، این ایده را با هم شکل دادیم. پیگیری های قانونیاش را انجام دادیم و قرار بود اسم دیگری داشته باشد که با اتصال سینما سینما، امکان برگزاری آن در تهران و راحتی دریافت مجوز بوجود آمد.
در ادامه علی علایی افزود: چون بحث انجمن منتقدان شد باید بگویم زمانی بود که برای اکران سال بعد فیلمی ، شرط حضور قطعی در جشنواره فیلم فجر وجود داشت؛ یعنی این فیلم ها باید خود را به جشنواره فجر می رساندند تا سال بعد، در لیست فیلم های اکران قرار بگیرند و البته این که خود را به فجر می رساندند به معنی این نبود که لزوما وارد مسابقه بشوند، ولی به هر حال در لیست بخش های مختلف قرار می گرفتند، مانند فیلم ساز اول و هر سال یک اسمی گذاشته می شد و هر بار، ما همه آن ها را تحت یک مجموعه داوری می کردیم. بعد از این که در چند سال اخیر این شرط برداشته شد، به تدریج تعداد فیلم هایی که مانع حضور آن فیلم ها در جشنواره شدند و یا فیلم سازان به جشنواره فجر ندادند زیاد شد؛ ما برای آن که جلوی این اشکال گرفته شود، فیلم هایی که متوجه می شدیم با تعاملی خارج از جشنواره قرار گرفته است را به دوستان اعلام می کردیم که هنگام رای دادن این فیلم ها را هم جزو رقابت بدانید. اما در هر صورت فیلم ها لطمه می دیدند، زیرا خوب دیده نمی شدند و اتفاقی که برای فیلم های جشنواره فجر پیش می آمد، برای آنها پیش نمی آمد.
این در حالی است که ما مقید به یک هیئت انتخاب دیگری، که خودمان به آنها نقد هم داریم، نیستیم؛ که اگر یک فیلم در جشنواره حضور نداشته باشد ما هم باید آن فیلم را داوری نکنیم. تا جایی که امسال در ادامه این روند، فیلم های جشنواره از نظر تعداد لاغر شد و در نهایت می بینیم که به ۲۲ فیلم رسید و همه به ما حق دادند زیرا ما وقتی که در انجمن منتقدان بودیم، ما این ایده را در ذهنمان داشتیم و به دوستان هم منتقل کرده بودیم که بیایید یک سال کار را متوقف کنیم و به اکران سال تبدیلش کنیم، ولی شورای مرکزی با این موضوع موافقت نکرد و ما وقتی که دو سال و اندی پیش، با بافاصله کوتاهی از هم، از انجمن منتقدان بیرون آمدیم، صحبت کردیم که خودمان این کار را حتی کاملتر انجام بدهیم و اینجا چون هر دوی ما اسم منتقد را یدک می کشیم، تا همین اواخر هم مجبور بودیم توضیح دهیم که این جایزه، هیچ ربطی نه به منتقد، نه به انتخاب منتقدان و نه به جشن منتقدان دارد و نه شاخه ای از آن است؛ بلکه از قضای روزگار دو نفر هستند که اسم منتقد روی آن ها قرار گرفته است که توانستند یک گروهی از سینماگران را، گرد هم جمع کنند که این گروه بتواند انتخابی را از اکران سال، که جای آن خالی بود، داشته باشد و وام دار هیچ گروه و نهاد و صنفی نباشد.
در فرایندی که جشنواره فجر طی کرد، خودش را به یک هیئت انتخابی رساند که انقدر مورد نقد قرار گرفت. امسال وقتی فیلم های جشنواره فجر به ۲۲ فیلم رسید، جای یک سری از فیلم ها که باید می بودند، خالی بود و یک سری از فیلم ها که شانیت جشنواره نداشتند، در جشنواره حضور داشتند؛ انگیزه ما را بیشتر کرد که یک هیئت انتخاب کامل، به معنی «اکران گسترده در طول سال»داشته باشیم. بسیاری هم به ما گفتند چقدر پیش بینی درستی انجام دادید. الان وقتی به اکران ۱۱۶ فیلم توجه می شود، دیگر کسی نمی تواند بگوید من انتخاب نشدم یا فیلم من کنار گذاشته شد و ما ملزم، به هیچ هیئت انتخابی نیستیم، بلکه هیئت انتخاب هر آنچیزی است که در طول سال روی پرده می رود، حالا میخواهد در قالب هنر و تجربه باشد و محدود اکران شود و یا در ۲۰۰ سالن، فرقی نمیکند.
برخی شائبه ها حول جایزه آکادمی سینماسینما وجود دارد؛ برای مثال می گویند کیوان کثیریان با انتخاب افراد نزدیک به خودش اعمال نظر می کند، آیا این موضوع صحت دارد؟
علی علایی: برای انتخاب افراد هر دو همنظر بودیم پس نمی توان گفت کیوان کثیریان به تنهایی افراد را انتخاب کرده است. من و کیوان کثیریان در نگاهمان به سینمای ایران، خیلی از انتخابها و خیلی از تحلیلها اختلاف نظر داریم و یک جمله از قدیم بین ما بود که کثیریان می گفت “ما با هم اختلاف نظر داریم ولی خوب می توانیم با هم کار کنیم”. این را باید همه بدانند و از طرف دیگر لیست رای من با لیست رای کثیریان ۹۰ درصد تفاوت می کرد؛ ما سلایق و معیارهای متفاوتی داریم. بنابراین این موضوعی نیست که کسی بخواهد ما را متهم کند.
در نخستین دوره ۶۰ نفر از هنرمندان سینما در رشته های مختلف، برخی منتقدان و صاحب نظران، اساتید دانشگاه در رشته های مرتبط و فعالان عرصه فیلم کوتاه و مستند را دعوت کردیم تا برای شکل گیری اولیه آکادمی به ما بپیوندند و همکاری آنها با آکادمی با رعایت معیارهایی بود که برایتان توضیح خواهم داد.
به عبارتی در این آکادمی هر عضو می تواند در رشته های اعلام شده سه انتخاب با رعایت اولویت داشته باشد و نیز به رای هر هنرمندی در رشته تخصصی خودش، «ضریب» تعلق می گیرد و آرایش در دیگر رشتهها بدون ضریب محاسبه می شود و اینکه هیچ کدام از هنرمندان نمی توانند به خود یا عوامل فیلمی که به نحوی در آنها شرکت داشته اند رای دهند. این نکات از تاکیداتی بود که در آئین نامه مراسم و آکادمی روی آنها حساسیت ویژهای نشان داده شده بود و آرا را به سمت تخصصیتر شدن پیش میبرد. ضمن اینکه به شفافیت و دور از هر گونه شائبه بودن آرا، کمک میکرد. خوشبختانه با دقت اعمال شده و همکاری هنرمندان، این هدف کاملا محقق شد. ضمنا باید تاکید کنم که همه ۶۰ نفر اعضای آکادمی که قبلا اسامی شان رسانه ای شده است با دقت نظر رای دادند.
کیوان کثیریان: این نکته را اشاره کردم که قصد داشتم این مراسم خصوصی باشد تا دست من باز باشد. جشن حافظ که توسط زنده یاد علی معلم برگزار میشد، داوری متمرکزی داشت و نویسندگانی دارد که رای می دهند. به نظر شما چرا معلم از من نظر نمی خواست؟ چون لازم نیست نظر بخواهد او قصد داشت جشن خصوصی برگزار کند آنطور که خودش دلش می خواست و به کسی ربطی نداشت از چه افرادی نظرخواهی می کند، حالا که نوبت به من رسید باید از همه نظرخواهی انجام دهم؟
من در انجمن منتقدان سینمایی وظیفه صنفی داشتم و باید به ۵۰۰ نفر اعضا، یکسان نگاه کنم و از آنها رای گیری کنم. چراکه عنوان این جشن، جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی است. در واقع دست ما برای انتخاب افراد رای دهنده بسته بود ولی در اینجا یک جشن خصوصی برگزار میکنیم و میخواهیم دوستانمان حضور داشته باشند و الان رسانه هایی چون اعتماد و شرق با کیهان و جوان در کنار هم هستند، شما کجا دیدهاید این آدمها با هم بایستند و رای بدهند. من ۲۸ سال است کار می کنم و این حضور را ندیدهام . در جشن ما عین ۶۰ نفر اعضای آکادمی در کنار هم رای دادند و همه رای موثر داشتند.
چرا جوایز شما محدود است؟
کیوان کثیریان: ما معتقدیم که هر چه گسترش بی اندازه، چه در جوایز و چه در مدیوم ها بدهیم، اشتباه است، به همین دلیل تعداد جوایز ما نسبت به همه جشنوارهها کمتر است و در رشتههای پایهایتر مانند بازیگری، کارگردانی، بهترین فیلم اول، بهترین فیلم نامه، جوایزی تعیین شده است. البته فیلم مستند و کوتاه هم به آن اضافه کردیم چراکه بچههای سینمای مستند و کوتاه هم درجشنوارههای سالهای قبل، نسبت به غیبتشان در جوایز گله داشتند و ما خودمان، در جشن منتقدان پایه گذار این کار بودیم و داور گذاشتیم و گفتیم ما به عنوان منتقد، باید مستند کوتاه را هم ببینیم که فعلا از جشن منتقدان سینما حذف شد ولی ما آن را در جشن سینما سینما قرار دادیم و در آینده هم این کار را خواهیم کرد.
یک تفاوت مهم دیگری که جشن و جوایز ما دارند این است که ما بازه زمانی یک سال شمسی را میبینیم در حالی که خانه سینما خرداد تا خرداد را می بیند و جشن منتقدان هم که فقط آثار حاضر در یک جشنواره است. در حالی که ما بسیار راحت می توانیم بگوییم «بهترین بازیگر مرد سال ۹۶ » و همین را هم در تندیس ها نوشته ایم. به این معنا که ما ابتدا تا انتهای یک سال را کاملا پوشش می دهیم و هیچ فیلمی را هم مستثنا نمی کنیم؛ حتی فیلمهای هنر و تجربه که اتفاقا در اولین دوره نامزد هم بودهاند.
در جوایز هم خودمان را محدود کردیم و مثلا جوایزی برای رشتههای فنی سینما نمی دهیم گرچه پیشنهاد هست که باشد. در اوایل جشن منتقدان هم این را نداشتیم و وقتی که جشن خودش را پیدا کرد و پررونق شد، برخی بچه های فنی سینما گله کردند که چرا ما را نمی بینید. من شخصا خیلی موافق این کار نیستم برای این که غیر تخصصی می شود و منِ منتقد، شاید خیلی صلاحیت اظهارنظر در مورد تفاوت صدایی که دل پاک میگذارد و صدایی که زاهدی می گذارد، نداشته باشم؛ در حالی که این دو در سطح عالی است و یک صدابردار خوب، تفاوت این دو صدا را متوجه میشود و من منتقد این را حس نمیکنم. پس این موضوع خیلی تخصصی میشود و از آنجاییکه ما اینجا کار را به سینماگران واگذار می کنیم، باید صدابرداران را دخیل کنیم که در این صورت، جشن مان خیلی شبیه به خانه سینما می شود و ما نمیخواهیم این مراسم را صنفی کنیم.
ما یک آیین نامه خیلی مشخص نوشتیم و برای تمام ۶۰ نفر عضو آکادمی فرستادیم. مفاد این آیین نامه، کاملا معلوم و مشخص است که چگونه باید رای بدهند و رای آنها چگونه امتیاز می گیرد و کاملا سعی کردیم که همه چیز، شفاف باشد و تجربیاتی که داشته ایم را در اینجا مصرف کنیم؛ به طوری که دیگر آزمون و خطا انجام ندهیم و چرخ را دوباره از نو اختراع نکنیم و این تجربیات را، درست و به جا صرف کنیم؛ تا براساس شناختی که دیگران از ما و کیفیتی که در اتفاقات میتوانیم ارائه دهیم، به دست آوردهاند، استقبال سینماگران و اهل رسانه طوری باشد که ما شرمنده نباشیم.
نکته مهم این است که، از زمانی که جشن منتقدان آکادمی شد که علایی مسئولیت شمارش آرا را برعهده داشت، تا همین الان، ممکن بود ما نتایج آرا را دوست نداشته باشیم اما، مانند چشمانمان از آن مراقبت میکردیم. به همین دلیل جشن منتقدان حرکتش رو به صعود بود. مثلا در دوره چهارم یا پنجم جشن منتقدان بود که یک نفر از نامزدها، در سالن حضور داشت و هر کس نگاه میکرد متوجه می شد که چه کسانی جایزه میگیرند اما، در دوره دهم که من دبیر آن بودم، تعداد زیادی از نامزدها که جایزه نمیگرفتند در سالن حضور داشتند (و ما اینها را به اسم تحت عنوان یک کتابچه منتشر کردیم ) و کسی نمی دانست منتخب نهایی کیست. یعنی اعتماد جلب شده و جوری نیست که بگویند، امسال این شخص جایزه گرفت پس سال بعد، شخص دیگری جایزه بگیرد.
شهاب حسینی سه بار متوالی از جشنواره ما جایزه دریافت کرد؛ یا عیاری، سه جایزه فیلم، فیلم نامه و کارگردانی را از ما دریافت کرد.
من شخصا طرف دار نوگرایی و جوان گرایی هستم و دوست دارم کسی جایزه دریافت کند که کسی فکرش را نمی کند. اما ما یک آکادمی درست کردهایم و هر آنچه که آنها رای بدهند، همان نظر اعمال می شود. ما در واقع در چیدمانمان هم یک جوان گرایی زیادی داشته ایم که نتیجه اش این شد. برای فیلم جلیل وند و نعمت الله، آنقدر فاصله کم بود که علایی، که با آمار بیشتر آشناست، می گفت از نظر آماری باید مساوی تلقی شود؛ زیرا این تفاوت به زیر نیم درصد می رسد، ولی مصر بودیم که بر اساس قوانین، در یک رشته، یک جایزه بیشتر نمیتواند داده شود.
در آیین نامه جشنواره فجر هم این مورد هست که نباید دو تا جایزه در یک رشته داده شود؛ ولی این کار را انجام می دهند؛ و به نظر من، آنها با این کار جایگاه جشنواره را تضعیف میکنند. اصولا وقتی در یک رشته دو جایزه داده می شود، یعنی هر دو گزینه را تضعیف میکنید. وقتی ما میگوییم بهترین در ادبیات به معنای یک مورد است. من با علایی در این خصوص بحث زیادی کردم که این اتفاق برای جوایز سینما سینما نمی تواند بیفتد و باید یکی باشد. در مورد چهره سال هم همین اتفاق افتاد و دو گزینه اول، به طرز عجیبی نزدیک به هم بودند؛ ولی در اتنها، چند امتیازی بین آنها فاصله افتاد. این اعتماد از آنجا جلب میشود که ما امانتدار هستیم و وقتی که می فهمند، استقبال می کنند و گرنه چرا در جای دیگری این اتفاق نمی افتد؟ و یا چرا هیچ کس نگفت که ما دستی در آرا بردیم؟ و همه گفتند که داوران رای دادند و اینها هم اعلام کردند.
واقعا هم به همین شکل است و من می توانم رای ها را اعلام کنم. ما اسم ۱۷۰ رای دهنده بخش چهره سال و اعضای ۶۰ نفره آکادمی راهم اعلام کردهایم. نفر اول معلوم است و جایزه دریافت می کند؛ ولی بقیه مشخص نیست چه ترتیبی دارند و اگر به من باشد بعد از جشن اعلام میکنم که مثلا، حامد بهداد دوم، شهاب حسینی سوم و دیگری چهارم شده است. من طرفدار شفافیت هستم. مگر در خارج از ایران تاپ تِن وجود ندارد؟ به ما فشارهایی هم آمد که ده نفر برتر را اعلام نکنیم و فقط نفر اول، که جایزه را دریافت میکند را، نام ببریم.
نکته مهم این است که، مثلا اگر نعمت الله دهم، یا فرهادی نهم شده، به من ارتباطی ندارد و این، نظر رای دهندگان بوده است. ۱۰۶ گزینه مد نظر این ۱۷۰ نفر رایدهنده است و تاب تِن به معنای این است که دهمین نفر هم خوب است. در این مورد هم ما نخواستیم یک کار ژورنالیستی صرف انجام دهیم و اصرار داشتم که دلیل آن رای و انتخاب، نوشته شود. از طرف دیگر سعی کردیم فراگیری رای دهندهها حفظ شود و از همه طیفهای رسانه ای رای گرفتیم. من شخصا تمام رای ها را از فعالان حوزه رسانه و خبرنگاران حوزه سینمایی در خبرگزاری ها و روزنامه های مختلف، گرفتم.
این قابل تامل است که چرا حتی آنهایی که با من زاویه دارند، رای می دهند؟ برای این که می دانند ما امانت دار هستیم و اگر به آنها میگوییم که رای بدهید به این معنی نیست که در رای آنها دست ببریم، بلکه میخواهم بگوییم که همه طیف ها حق دارند که رای دهند و چهره سال را انتخاب کنند.
علی علایی: این شانیت برای هر جشنواره، مراسم و آکادمی است که دبیرش در یک جاهایی ورود کند و به آن جایگاه بدهد. ما حتی وقتی برای حضور در آکادمی دعوت میکردیم، حتما از طرف دبیر دعوت می شدند و از طرف دبیر برای آنها آیین نامه می رفت که وجاهت و جایگاه آن شخص حفظ شود. بر همین اساس در انتخاب چهره سال هم همین کار را انجام دادیم و فراخوان برای همه از طرف دبیر رفت.
اگر من با کثیریان، در مورد این که ترتیب ده نفر اول اعلام شود –که اتفاقا خیلی جذاب و خوب و اولین بار هم بود- مخالفت کردم به این دلیل بود که میخواستم برای هنرمندان پیشکسوتی که در رده های آخر قرار می گرفتند، ملاحظاتی قائل شویم، ولی اتفاقا دوست دارم امتیاز دقیق هر کسی گفته شود.
کیوان کثیریان: در جشن آکادمی سینما سینما، با کسی شوخی نداریم و آمار و ارقام تعیین کننده است. حالا میخواهد فرهادی باشد یا عزتی یا هر شخص دیگری به ما ربطی ندارد و حتی نوشتیم چند امتیاز و چند نفر یعنی عطاران که ۸۲ امتیاز گرفت و ۴۲ الی ۴۳ نفر از ۱۷۰ نفر به او رای دادند. ما خواستیم همه چیز شفاف باشد و به عقیده من هر چه شفاف تر باشد، حرف و حدیث آن کمتر است. سازمان سینمایی هم که به ما مجوز میدهد، هر لحظه می تواند از ما آمار و امتیازها را، برای بازبینی بخواهد.
فلسفه وجودی سینما سینما چیست؟
کیوان کثیریان: بالاخره هر بحثی که از این شکل باشد، رونقی در فضای سینما ایجاد میکند و یک نوع ابراز سلیقه آدم هایی است که هر کدام در سینما، برای خودشان اعتباری دارند؛ و به عنوان یک آکادمی خصوصی جمع شدند و آن را ابراز می کنند. مانند بقیه جشنواره ها که هر کدام سلیقه خودشان را دارند و یکی تجاریتر و یکی صنفیتر است، دیگران می توانند پالس های این سلیقه را دریافت کنند و هر اتفاقی که پر رونق تر و شاد تر باشد، فضای سینما را فضای بهتری میکند.
این کار یک فرصت است نه یک تهدید، در واقع وقتی تعداد جایزه ها بالا می رود ارزش جایزه از نادر بودن آن در می آید؛ مگر این که دارای یک خروجی و فکر مشخص باشد.
هویت، برند و تشخص این جشنواره چه چیزی می خواهد باشد؟ و در خصوص نتیجه هایی که خیلی شبیه به یک دیگر بود توضیح دهید؟
علی علایی: من یک بخشی از آن را در یک گفتگویی که در خلال هفته برگزاری مراسم بود عرض کردم و گفتم که اگر ما این آکادمی و رای دهندگان را یک جامعه آماری فرض کنیم، تحلیلهای خیلی خوبی می توانیم از آن بیرون بکشیم. میشود بر روی این که از ۱۱۶ فیلم، ۹۰ فیلم، حتی یک امتیاز هم نمی آورند، یا این که ۳۴ بازیگر، یک بار حداقل مورد انتخاب واقع شدند، مطالعه کرد. این یک جامعه آماری است که اتفاقا نتایج آن می تواند برای خیلی ها مورد تحلیل و مطالعه باشد.
ما الان راجع به فیلم هایی صحبت می کنیم که ساخته، اکران و حتی بعضی از آنها، وارد شبکه خانگی شدهاند. ما راجع به یک اتفاق حرف می زنیم که حالا می شود با یک فاصله به آن نگاه کرد و مطالعه انجام داد که این مطالعه بسیار مهم است.
کیوان کثیریان: جملاتی مانند این که از این جایزه ها و لوحها را عموما و به طور خاص فیلم سازانی می گیرند که جایزه زیاد گرفتند. حاتمی کیا به خاطر به رنگ ارغون از ما جایزه دریافت کرد و آمد روی سن و گفت من این همه سال پنهان میکردم که من همه نقدهای شما را میخوانم و این جایزه برای من خیلی مهم است و اکثر این دوستان میگویند این ششمین جایزه من برای این فیلم است یا هفتمین جایزه من برای این است، هر جایزه ای که به هنرمند می دهی را دوست دارد ولی ما سعی کردیم اعتبار این جوایز به رای دهندگانش باشد مانند نوید محمد زاده که میگوید این هفتمین جایزه من برای این فیلم است اما من بسیار خرسندم.
علی علایی: قطعا تمام تلاش این جایزه و این آکادمی این است که یکی از معتبرترین جوایز سینمایی شود و چون بعد از اکران کامل همه فیلم ها اتفاق می افتد و برای همه فیلم ها، هر اتفاقی که بوده افتاده، سینماگران منتظر باشند تا ببینند که در نهایت و در پایان سال سینمایی، انتخاب های این آکادمی چیست؟
آیا جشنواره شما دچار تکرار در جوایز نشده است؟
کیوان کثیریان: این نکته از نقدهای صحیح و وارد است که ما به سرعت برای برطرف کردن آن اقدام خواهیم کرد. اساسا زمان برگزاری مراسم ما در زمانی که امسال برگزار شد نیست، چراکه ما زمان برگزاری مراسم را، در فروردین ماه ثبت کردهایم. بخاطر مجوزها در سال اول و شروع جشن آکادمی سینما سینما، مجبور به برگزاری در این زمان شدیم. حتی در ابتدا قرار بود مراسم را مرداد ماه برگزار کنیم که آقای اسعدیان تماس گرفتند و تقاضا کردند که این جشن را بعد از جشن خانه سینما برگزار کنیم. ما هم برای اینکه شائبه این که در صدد تضعیف جشن خانه سینماهستیم برطرف شود، موافقت کردیم؛ در حالی که این موضوع به نوعی به ضرر ما تمام شد چرا که جایزه بخشهای سینمای مستند، فیلم نامه و یکی از بازیگرها سوخت و این نتایج کاملا تکراری به دست آمد. حتی آقای فرزاد مؤتمن هم نوشت که همه اینها، یک ماه پیش جایزه گرفته بودند.
این نکته درست است گرچه امسال به طور عجیبی همه جشنواره ها به آثار مشابهی جایزه دادند ولی ما از سال بعد، قبل از همه، مراسم خود را برگزار میکنیم و به غیر از فجر، که به فیلمهای یک سال بعد جایزه می دهد، همه جشنها و جوایز دیگر از ما عقبتر خواهند بود و بعد از ما برگزار می شوند.
علی علایی: اصلا این نکته قابل مطالعه است که چه اتفاقی افتاده که در میان این همه آثار تولید شده در سینمای ایران در یک سال، تنها به چند اثر توجه می شود.
کیوان کثیریان: امسال بضاعت سینمای ما همین بود و فیلم خوب کم بود به نحوی که در همه جشنواره ها و جایزه ها، همین چند فیلم جوایز را از آن خود کردند. البته به یک نکته هم باید ازعان داشت که در خارج از کشور هم، وقتی فردی خوب عمل می کند، همه جوایز را درو می کند و صدای کسی هم در نمی آید. در مورد لیلا حاتمی و نوید محمدزاده هم این اتفاق افتاد. بویژه وقتی کسی جایزه خارجی هم می برد، نظرها را به سمت خود جلب می کند. به هر حال با این همه اختلاف و فاصله نسبت به سایرین، باید گفت که حتما کار به خوبی انجام شده که همه جوایز را برده است.
اما نکته دیگری که از نظر من هم انتقاد درستی است و برای رفع آن در دورههای بعد تلاش خواهیم کرد؛ این است که «عناوین جوایز» هم تکراری است و شاید باید آنها را تغییر دهیم و یا مانند عنوان «چهره موثر سال» عناوین و سرفصلهای جدیدی ایجاد کنیم.
به عنوان مثال، دیگر اعتقادی به آن ندارم که جایزهای به عنوان بهترین بازیگر مرد بدهیم؛ چرا که این عنوان تکرار جشنوارههای دیگر است. ما باید عناوین و جایزهها را به شکل جدیدی عرضه کنیم که محتوا هم داشته باشد. مثلا در جایزه چهره موثر سال که بهترین قسمت برنامه امسالمان هم بود ما میپرسیم بهترین چهره موثر چه کسی است و چرا؟ که اتفاقا به این وسیله می شود حرف جدیدی زد و تولید محتوا کرد؛ همانطور که در روز جشن هم گفتم، از این رایها به راحتی یک کتاب در می آید. چرا که رایدهندگان در مورد هر کدام از رایهایشان ۲۰۰ کلمه نوشته اند و در نتیجه هزاران کلمه و محتوا، تولید شده است. این عنوان جایزه، با ما حرف میزند و بنابراین در این روش عجیب نیست که عطاران از فرهادی جلو بزند. چرا که رای دهندگان نوشته اند و فکر کرده اند که اگر فرهادی در سال ۹۶ یک فیلم با عوامل خارجی ساخته که از اهمیت خاصی هم برخوردار است، ولی کلمه «موثر» رایدهنده را محدود میکند و به این سوال می رساند که این ساخت فیلم چه تاثیری در سینمای ایران داشته است؟
ضمن اینکه، همانطور که پیش از این اشاره شد، حتی نقد به این مسئله هم خوب است چرا که من تنها، انتقال دهنده نظرات هستم و وقتی اسم رایدهندهها را اعلام میکنم و آمادگی انتشار نظرات را هم دارم، اگر من گزینشی عمل کرده باشم، میتوانند بگویند چرا؟ و این گویای این است که ما در این بخش نه در انتخاب افراد و نه انعکاس نظراتشان به صورت گزینشی عمل نکرده ایم. البته به نظر من تشخیص چهره تاثیرگذار، تا حد زیادی یک کار ژورنالیستی است و یک بحث تخصصی مانند بازیگری نیست بلکه یک روزنامه نگار بهتر از هر کسی میتواند در مورد آن نظر دهد.
همان طور گفتم فکرهایی در سر داریم که جای بحث دارد، ولی دست کم عرض می کنم که باید جوایز دیگرمان هم به این شکل شود؛ یعنی عنوان جایزه فرق کند و آن وقت، جایزه هم متفاوت و «تک» می شود. ضمن اینکه با برگزاری جشن در زمان پیشبینی شده، از نظر زمان برگزاری از همه جشنواره ها جلوتر خواهیم بود و بنابراین جایزه ما تازگی خواهد داشت و شاید در جشنهای دیگر تکرار شود.
علی علایی: یک نکته مهم این است که در این جشنواره تخصص گرایی به صورت جدی رعایت شده بود، به این شکل که هر یک از اعضای آکادمی به همه حوزه های شش گانه ما رای می دادند اما در حوزه تخصصی خودشان، به رای شان تعلق می گرفت. در واقع رای یک بازیگر برای جایزه بازیگری، از رای یک منتقد مهمتر و موثر تر است و در سایر رشته ها هم به همین نسبت رای افراد متخصص اهمیت می یابد.
در اینجا باز این سوال را تکرار می کنم که چرا در همین زمینه هم از بعضیها رای نگرفتید؟
یکبار دیگر از شما میخواهم که تعداد و طیف رسانههای رای دهنده را ببینید. در ابتدا قرار بود رای ۳۰ نفر از اهالی رسانه و دبیران فرهنگی رسانههای تاثیرگذار را داشته باشیم. ولی خوب تعداد رسانه و افراد مرتبط زیاد است بنابراین من در ابتدا برای ۲۰۰ نفر دعوت نامه فرستادم، که در نهایت از طرف ۱۷۰ نفر پذیرفته شد.
موانع و مشکلات برگزاری دوره نخست جشنواره چه بود؟
کیوان کثیریان: مهمترین مشکل و مسئله ما بحث بودجه بود چون این آکادمی به معنی واقعی کاملا خصوصی و شاید بهتر باشد که بگویم شخصی برگزار شد. اصرار داشتیم هیچ کمکی از هیچ منبع دولتی قبول نکنیم و به رغم برخی پیشنهادات، حتی یک ریال هم قبول نکردیم. اما گرچه دور خیز و زمان بندی ما خوب بود و من به تنهایی بیش از ۲۰ مذاکره داشتم و آقای علایی هم، به چندین جا برای گرفتن اسپانسر رفت.
علی علایی: چون ایده خوبی بود، در ابتدا همه خیلی استقبال میکردند و حتی در مقطعی، حامیهای مالی خصوصی خیلی خوبی پیدا کردیم؛ ولی با پاره شدن برجام و بوجود آمدن اوضاع نابسامان اقتصادی، همه از این کار منصرف شدند.
کیوان کثیریان: ما سه اسپانسر قطعی شده داشتیم که متاسفانه با توجه به شرایط اقتصادی نشد! یک اتفاق بیرونی باعث همه اینها شد. من دلخور شدم اما درک می کنم که این گرفتاری همه را درگیر کرد و ارزش پول همه کاهش یافت.
در این میان دوستان سینمایی و حتی اصحاب رسانه ها هم وقتی متوجه مشکل مالی ما میشدند اقداماتی برای گرفتن اسپانسر کردند که موفقیتآمیز نبود. من فکر میکردم که حداقل یک اسپانسر را می توان داشت و هزینه حداقلی مراسم، از طریق آن اسپانسر تامین شود؛ ولی آن هم نشد. حتی تا روز قبل از مراسم، یعنی تا ظهر شنبه (روز قبل از برگزاری مراسم)، حضور یک اسپانسر در آستانه قطعی شدن بود، که در انتها محقق نشد. حتی در حال حاضر دوستی که نامش را نمی گویم مبلغ کمی را به عنوان حمایت از این برنامه آورده و حتی اصرار دارد که سال بعد هم به او اطلاع دهیم؛ ولی به هر حال از این موارد هم داشته ایم. اما من تمایلی به دریافت آن مبلغ نداشتم و تمام هزینه را شخصا پرداخته ام.
حال که بنابر شفاف سازی است، هزینه برگزاری این دوره جشن آکادمی سینما سینماچقدر بود؟
علی علایی: این جشنواره یک مقدار آورده داشته و بخشی حمایت های غیر نقدی که شاید ارزشگذاری آن به طور دقیق سخت باشد.
کیوان کثیریان: من سعی می کنم که توضیح بدهم. البته، گرچه ما اسپانسر نقدی نداشتیم، اما اسپانسرها جوایز را تامین کردند و نهایتا جوایز گرانی هم تقدیم کردیم. به عنوان مثال یکی از برندهای معتبر لباس، اسپانسر جوایز شد و ما بُن خرید لباس به ارزش هفت میلیون تومان به برندگان تقدیم کردیم. در روزهای آخر هم اسپانسری جور شد که ما یک جایزه هم به دوستان آکادمی بدهیم که به تعداد ۶۰ جایزه فرهنگی و کتاب نفیس و ارزشمند بود. شرکتی هم قرار بود ۶۰ عدد ساعت به اعضای آکادمی تقدیم کند، که بعد کنسل کرد و گفت من به تعداد جوایزتان ساعت می دهم. ما گفتیم معادل ساعتها مبلغ ریالی اش را بدهید که گفت می خواهم منتخبین با ساعت من عکس بگیرند. این گونه بود که دو جایزه خوب تقدیم کردیم و بهترین بازیگر سال ما ۷ میلیون تومان بُن لباس گرفت و ۳ میلیون هم پول ساعتشان بود، که از جوایز جشنواره فجر هم بیشتر بود. اما چیزی دست خودمان را نگرفت!
ما برای دوره بعد باید از همین الان شروع کنیم همانطور که برای اولین دوره هم از مدتها قبل کار را شروع کردیم اما آنقدر قولها کنسل شد که کار ما به ده روز و حتی روز قبل از مراسم کشید و جواب می شنیدیم که آقا خیلی دیر آمدید!
آیا قرار است جشنواره شما به فیلم ها اعتبار دهد یا شما از سینما اعتبار بگیرید؟ آیا کیوان کثیریان به دنبال علی معلم دو شدن است؟
کیوان کثیریان: اول دوباره تاکید کنم که به شبیه کسی شدن، حتی فکر هم نمی کنم؛ اما یک نکته وجود دارد، آن هم اینکه به نظر من، اعتباردهی هر اتفاقی از این دست، دو طرفه است. باز یک مثال رسانهای می زنم. مثلا اگر فیلمی ساخته نشود، مجله سینمایی نمیتواند کار کند. در عین حال میتوان پرسید که سینما به مجله اعتبار می دهد یا مجله به سینما اعتبار می دهد؟ حالا بر می گردم به سوال شما؛ ما به هرحال یک رزومه کم یا زیادی داریم و جایزه ای که داریم برگزار می کنیم، دوره اول آن است و کسی نمی داند که چگونه و چیست. با این اوصاف اگر کسی که دعوت من را می پذیرد و می آید برای چه می آید؟جایزه را که نمی شناسد و مراسمی هم تا به حال برگزار نشده؛ حال شما بگویید که من دارم اعتبارم را از آنها می گیرم و یا سینما از جایزه من اعتبار میگیرد؟ من معتقدم این رابطه دو طرفه است.
اما به هر حال عده ای هم نسبت به جشن شما محتاطانه رفتار کردند و به عنوان مثال از شورای مرکزی انجمن منتقدان در جشن کمتر حضور داشتند.
کیوان کثیریان: ببینید! من یک سری از دوستان را شخصا دعوت کردم که نیامدند. ولی این نکته دارد، اگر این حس به وجود بیاید که اینها (کثیریان و علایی) میخواهند جشن منتقدان را تضعیف کنند، طبیعی است که دعوتم را نپذیرند. من که یادداشتی نوشتم و توضیحاتی هم برای روشن شدن مسئله دادم که اول اینکه جشن منتقدان، موضوع دیگر را داوری می کند. دوم این که ما یک سال عقب تر هستیم، ما که رگ خواب آنها را نمی سوزانیم بلکه آنها رگ خواب ما را می سورانند. سوم، الان من این جرات را دارم که اعضای آکادمی را اعلام کنم ولی در آنجا، این جرات را نداشتم که اسامی را اعلام کنم، دلیلش هم مشخص است. بنابراین سوال اینجا است که اگر جایزه ما تضعیف کننده جشن منتقدان است چرا جشن حافظ نیست؟ چرا در جشن حافظ، آقای طوسی و دهقان داور می شوند و می روند؟ البته از نظر من مسئلهای ندارد.
شاید لازم باشد که در مورد انجمن منتقدان توضیح واضح تری بدهم. اول اینکه ما زمانی عضو شورای مرکزی انجمن منتقدان بودیم (به مدت یازده سال) و در حال حاضر، به عنون یک جایزه بخش خصوصی، مناسبات خاص حقوقی با آن نداریم. دوم اینکه ما افراد را به عنوان شخصیت حقیقی می بینیم و نه حقوقی و البته من از همه اعضای شورای مرکزی برای حضور در جشن دعوت کرده بودم. سوم اینکه آقای خسرو دهقان از اعضای آکادمی سینما سینما هستند و خانم سپیده اعرابی و زهرا مشتاق هم در جمع آن ۱۷۰ روزنامه نگار رای دهنده بودند و به هر حال آکادمی نمی تواند ۵۰۰ نفر باشد یک سری ها هم باید جوایز دریافت کنند. خیلی ها دعوت شدند ولی جز آکادمی نبودند. بعضی از اعضای شورای مرکزی منتقدان دعوت شدند و دلیلی آوردند و نیامدند ولی آقای دهقان آمدند و ما با هیچ کسی مشکلی نداریم و اصلا برای چه باید مشکلی داشته باشیم.
ما اسم نمی بریم، ولی کسی می گفت حضورم اگر مهم بوده، چرا نظرم مهم نبوده است؟!
کیوان کثیریان: من این جایزه را به صورت خصوصی برگزار کردم که به کسی جواب پس ندهم؛ گرچه در انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران مجبور بودیم پاسخگو باشیم به دلیل اینکه ما مسئول صنف بوده و وظیفه خود را هم بلد بودیم. در آنجا حتی اگر از نظر شخصی من، فلسفه عضویت فردی زیر سوال بود مهم نبود؛ چرا که بر اساس معیارهای موجود به عضویت صنف درآمده و حق رای داشت. بر همین اساس همه اعضا صرف اینکه عضو هستند، باید رای می دادند و البته الان مهم نیست که چند نفر رای می دادند. ولی وقتی برنامهای خصوصی است، ما حق انتخاب داریم و می توانیم آن کس را که می خواهیم دعوت کنیم یا برعکس. برای چه باید به کس دیگری جواب بدهم؟ مگر این برنامه متعلق به انجمن یا صنف و یا خانه سینماست؟
اگر کسی می پرسد که چرا من نیستم، به این دلیل است که مراسم خوبی شده است و دوست دارد اسمش باشد. ما نمی توانیم از همه پنج شش هزار نفر اهالی سینما نظرخواهی کنیم بلکه آکادمی یعنی یک چهارچوبی تعیین شود که یکی باشد و دیگری نباشد و یکی رای بدهد و دیگری جایزه بگیرد. دوست دارند باشند چون که این قاب قشنگ است و اسامی بزرگی در آن حضور دارند.
من پیشبینی می کردم که اگر اسم ها را منتشر کنیم تازه گلایه دوستانمان شروع می شود که چرا که ما نیستیم. ولی ما تک تک افراد را با دقت انتخاب کردیم.
معیار شما برای انتخاب اعضای آکادمی چه بود؟
کیوان کثیریان: معیار کلی این بود که آدم صاحب نظری باشد و فیلم دیده باشد. این خیلی مهم بود که اعضا فیلم ها را دیده باشند. در این میان افراد بسیار معتبری بودند که این ویژگی را نداشتند که از ایشان خواستیم که فیلم ها را ببینند. به دلیل اینکه امسال مراسم شهریور برگزار شد، تقریبا همه فیلم ها به جز دو فیلم سد معبر و بدون تاریخ بدون امضا، در دسترس بودند؛ بنابراین ما دی وی دی و هاردی از فیلم های موجود در بازار آماده کردیم و برای برخی از افراد فرستادیم و یا با هماهنگی به دفتر تهیه کننده رفتند و فیلم ها را دیدند؛ بنابراین سعی کردیم که نظرات بیاساس نباشد.
علی علایی: حتی بازیگری عضو آکادمی بود که در زمان داوری در شهرستان سرصحنه فیلمبرداری بود و هنگامی که مرخصی داشت، به همان شیوه گفته شده، فیلمها را دید. این را هم بگویم که این کار (تهیه فیلمها) در حیطه وظایف ما نیست و تنها امسال به این شکل بود و ما باید ساز و کاری فراهم کنیم که اعضای آکادمی در طول سال فیلم را ببینند. در واقع پخش کنندگان باید فرصت تماشای فیلم را برای ایشان فراهم کنند.
کیوان کثیریان: این اعضا از نظر ما ثابت هستند و ما طی ساز و کاری از آنها میخواهیم که دوره بعد هم باشند و ممکن است در این میان یک نفر انصراف بدهد، که به نظرم بعید است. البته من پیش بینی می کنم که بین ۴۰ تا ۶۰ نفر دیگر هم به اعضای آکادمی اضافه کنیم و شاید مانند اسکار، کسی که جایزه میگیرد، به صورت اتوماتیک به آکادمی راه پیدا کند و عضو شود. البته در این خصوص ما از خودشان نظر خواهی میکنیم چون ممکن است تمایلی نداشته باشند. نکته مهم این است که باید حواسمان باشد آنهایی که عضو هستند خیلی با کسانی که جایزه دریافت می کنند یکسان نشوند. مثلا امسال طناز طباطبایی، فریدون جیرانی و یک نفر دیگر عضو آکادمی بودند و نامزد هم بودند. اما، نه به خودشان رای دادند و نه به عوامل فیلمشان. برای اطمینان، ما هم رای اعضا را با اسامی دریافت می کردیم و اگر رایشان مطابق با آیین نامه نبود، از آنها میخواستیم تا جایگزین کنند. در حالی در خانه سینما به این شکل نیست و هر کس به خودش هم میتواند رای دهد و این یکی دیگر از وجوه تمایز ما است.
علی علایی: البته از نظر آماری وقتی تعداد رای دهنده ها زیاد است این مسئله، مشکلی ایجاد نمی کند اما وقتی تعداد کم باشد تاثیر آرا بیشتر است و ما به همین دلیل باید قوانین متفاوتی اعمال کنیم.
کیوان کثیریان: البته تعداد زیاد این مشکلات را هم پیش می آورد که شما می بینید ۱۵ نفر از اعضای آکادمی نامزد هستند و به دلیل شائبه زیادی که بوجود میآید، مزه آن از بین می رود.
از معیارهای دیگر ما در انتخاب اعضای آکادمی، این بود که ما نخواستیم از افرادی که کم کار هستند و یا فیلم ندارند، استفاده کنیم. در واقع ما از افراد معتبر سینما استفاده کردیم. به عنوان مثال مسعود سلامی ۵ فیلم داشت و اگر فرد معتبری نباشد این تعداد فیلم هم ندارد. ما از افراد معتبر استفاده می کنیم اما شرایطی می گذاریم که این آرا عادلانه بماند.
یکبار دیگر این سوال را مطرح می کنم، آیا دوستی با شما هم از معیارهای انتخاب شما بوده است؟
کیوان کثیریان: نه رفاقت به معنای مصطلحش از معیارهای ما نبود. ضمن اینکه اول این که اگر افرادی با چنین سطحی رفقای ما هستند که من به این رفاقت افتخار می کنیم. دوم، سوال من این است که آیا کسی می تواند بگوید که ما فرد نامربوطی را به جمع آکادمی آورده ایم در حالی که همه آنها کارنامه مشخصی و بسیاری از ایشان داوری جشنواره های مختلف و معتبر ما را به عهده دارند؟ من توانایی دعوت از پانصد نفر را دارم که همه آنها از رفقای من باشند اما نا مربوط به این حوزه نباشند.
من فردی رسانه ای هستم که هرگز از موضع پایین به این آقایان و خانمها نگاه نکرده ام، چرا که شان رسانه ای خود را می دانم. جایگاه رسانه خیلی بالاتر از این است که من موضعی منفعل داشته باشم و هرگز از هیچکدام آنها هم، خواهشی نداشته و ندارم.
سوم این که من با همه این افراد به این معنا رفیق هستم که نگاه یکسان و همسویی داریم آن هم نه به معنی سلیقه یکسان که در آن صورت نیازی به یک تیم بزرگ برای رای دادن نبود، بلکه ما اصول یکسانی در قضاوت داریم و البته آرای متفاوت.
این افراد چهره و سوپر استار نیستند اما افراد بسیار باسواد و معتبری هستند، مثلا میکاییل شهرستانی همچون محمدرضا گلزار چهره نیست اما از سواد بالایی برخوردار است. حمید آذرنگ، فرشته صدرالعرفایی و سایر اعضا هم همینطور هستند که ما به دنبال بهرهمندی از ارزش وجودی آنها هستیم و می خواهیم با قدرت و افتخار بگوییم که هر کسی که در جشن ما جایزه ای می گیرد، از این افراد گرفته است.
علی علایی: با این انتخابها معتقدیم که به تدریج، این جایزه به معتبرترین جایزه تبدیل می شود.
کیوان کثیریان: در واقع می توانم در اینجا به سوال قبلی شما این گونه پاسخ دهم که این جایزه از اسم هایی که در آن حضور دارند اعتبار میگیرد و برای آنها هم حضور در این آکادمی، یک همافزایی است و یک اعتبار مضاعف در قضاوت میگیرند. این آکادمی را هم ما راه اندازی کرده ایم و اگر کس دیگری می تواند چنین کاری انجام دهد بسمالله. پس باز هم تاکید می کنم که رابطه اعتبار دهی در اینجا، دو طرفه است.
آیا اعضای آکادمی برای همکاری با شما دستمزدی هم دریافت می کنند؟
نه اصولا چنین نگاهی وجود نداشته و ندارد.
شما روزی از منتقدان بزرگ تعدد جشنواره ها و مراسم این چنین بودید، حال اگر فرد دیگری پیدا شود که جشن دیگری راه اندازی کند چه موضعی خواهید گرفت؟
کیوان کثیریان: اول اینکه ما برگزار کننده یک جشن و جایزه هستیم و نه جشنواره. دوم اینکه در فرانسه بیش از هزار جشنواره وجود دارد اما در اینجا به محض اینکه به پنج تا جشنواره می رسیم صدایمان در می آید. سوم اینکه ما منتقد جشنواره های دولتی بودیم که پول آنها را دولت می دهد و بحث من این است که اگر دولت قرار است به اثری جایزه بدهد که می دهد و نیازی به این همه جشنواره نیست. اما به نظر من دولت باید هر کسی که می تواند هزینه ها را به شکلی تامین کند و جشن و یا جشنوارهای را راه اندازی کند، تشویق به این کار کند.
اگر کسی برنامه و ایده دارد و می تواند به معنی واقعی بودجه مستقلی تامین کند، چرا مانع شویم در حالی که پایمان را از مرزها بیرون می گذاریم در محلات هم شاهد شادی و برنامه هایی همچون کنسرت های خیابانی هستیم.
چرا که نه؟ این حق هر کسی است. اگر کسی واقعا توانایی اجرای خوبی دارد و حتی بودجه خودش، نه فقط بودجه دولت را، تلف نمی کند چرا جشنواره برگزار نکند؟ اگر من هم این اتلاف بودجه و سرمایه را انجام دادم بگویید چرا؟ ولی اگر افراد زیادی در یک برنامه جمع شده اند و حالشان هم خوب بوده چه اشکالی دارد.
وضعیت آرا در آکادمی چگونه بود؟ چرا جایزه ویژه اهدا شد؟
اول تاکید کنم که مسئله وجود دارد که همیشه در مورد آن با آقای علایی هم صحبت می کنیم و آن این است که در پکیج جوایزی که ما ارائه می دهیم و در هر رشته هفت تا است، تنها برنده شدن حائز اهمیت نیست؛ بلکه نامزدی در این جشن هم، ارزش خاص خود را دارد. وقتی ما کسی یا فیلمی را نامزد می کنیم که هیچ کس به آن توجه نکرده است یعنی ما خوبیهایش را دیده ایم و اگر برنده نشده به دلیل رای کمتر بوده اما دیده شده است. هجوم، او و … از جمله آثاری بود که مورد توجه آکادمی قرار گرفت.
علی علایی: ما همیشه تاکید داریم که نامزدها باید خودشان را به نوعی، برنده بدانند. در واقع وقتی اثری یا فردی از بین ۱۱۶ فیلم دیده شده و نامزد جایزه می شود، در واقع به موفقیت بزرگی دست پیدا کرده است. بر همین اساس ما هم سعی کردیم حرفه ای کنیم و چکش کاری زیادی که بر روی این طرح داشتیم، پیشنهادی به آقای کثیریان شد و خوشبختانه موافقت هم کردند، به هر نامزد گواهی کاندیدا شدن داده شد تا بتواند به آن استناد و افتخار کنند گرچه به دلیل کسر بودجه از تهیه لوح برای این بخش معذور بودیم، به تمام اعضای آکادمی نامه و گواهی تشکر در قالب یک لوح با امضا و قاب داده شد.
کیوان کثیریان: در چهار رشته از شش رشته ما، رقابت واضح و با اختلاف زیادی وجود داشت. اما در دو رشته این رقابت بسیار نزدیک بود و حتی در بهترین فیلم، با یک رای نتیجه تغییر کرد که خیلی عجیب بود.
علی علایی: در جایزه بهترین فیلم، از نظر آماری آنقدر اختلاف آماری کم بود که ما را به این واداشت که جلسات متعددی برگزار کنیم و بسیار به این موضوع فکر کنیم تا راه حلی برای ن پیدا کنیم و بالاخره، برای اینکه برخلاف آیین نامه خودمان عمل نکنیم و دو جایزه همتراز ندهیم و از طرفی هم، با اهدای یک دیپلم افتخار در حق اثر اجحاف نشود، یک جایزه ویژه به فیلم دوم دادیم.
لطفا کمی در مورد طراحی تندیس جشن سینما سینما و المان به کار گرفته شده توضیح دهید.
کیوان کثیریان: این تندیس مشابه بسیاری از جشنواره های معتبر جهان و ایران، همانند سیمرغ فجر و یا برلین و مانند اینها، از هیچ المان کلیشه ای سینما مثل کلاکت یا نگاتیو استفاده نکرده ایم، بلکه انتخاب ما این بود که اولا تکراری نباشد و دوم اینکه از نمادی استفاده کنیم که معنای قابل قبولی داشته باشد. مثلا در ابتدا نمادهایی مانند عقاب و شاهین و مانند اینها بود که فکر کردیم به زور باید آنها را به سینما بچسبانیم. اما بعد به سراغ مهرگیاه رفتیم که هم اتفاقا اسمش به سینما مربوط است و حتی فیلمی با همین نام در سینمای ایران داریم، و هم یک گیاه اساطیری است که معنای خوبی همچون صلح، محبت، وفاق، دوستی و عشق می دهد. ما به پوستر هم همین نگاه را داشتیم و دوره طراحی گرافیک با نمادهای مستقیم گل درشت، به پایان رسیده است.
معمولا هر انتخابی در ابتدا سوال برانگیز است اما بعد از اینکه جا افتاد، دیگر این سوالات از بین می رود و محو می شود. همانطور که خرس برلین و نخل کن بدون هر نوع اشاره مستقیم به سینما و تنها با تاکید بر نماد طبیعیِ جغرافیاییِ محل برگزاریشان، طراحی شده و پذیرفته شده اند.
علی علایی: ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که برآورد هزینه ما برای تندیس رقمی بود که پس از ساخته شدن، به سه برابر افزایش یافت، اما ما سلیقه مان را تغییر ندادیم و سطح آن را پایین نیاوردیم.
لطفا کمی در مورد نحوه برگزاری مراسم جشن که گلدن گلوپی و صمیمانه، با میزهای گرد اما همراه همهمه و ازدحام صوتی برگزار شد، توضیح دهید.
کیوان کثیریان: این نحوه برگزاری هم خوبی هایی داشت و هم بدی هایی. من این شکل را دوست ندارم که چرا که مدعوین با هم گرم صحبت می شوند و به برنامه طراحی شده و سخنان طرح شده، توجهی نمی کنند. البته به افراد حاضر در جلسه خوش می گذرد اما کسی که به روی سن می آید و می خواهد چند جمله ای رو به حضار سخنانی بگوید، تا حدی مکدر می شود. گرچه ما بنای سخنرانی در این مراسم نداشتیم، اما برخی از این آسیبها را باید به حساب علاقه افراد گذاشت که دوست داشته باشند اتفاقات روی سن را نگاه کنند. البته این افراد، جایگاه کمی ندارند و یا اهل سینما هستند یا رسانه، اگر به این جشن آمده اند تا با هم صحبت کنن و یا به سن توجه کنند، مختارند.
علی علایی: البته خود افراد هم باید حال دوستان و همکاران خود را مراعات کنند و به زحمات کشیده شده توجه داشته باشند.
کیوان کثیریان: در واقع من به این نتیجه رسیدم که به هر حال، همین حرف زدن هم از آداب این دورهمی است و جذابیت خودش را دارد. اگر سن جذاب باشد، توجه مخاطب را جلب می کند؛ همانطور که موقع پخش کلیپهای امیر نادری و ابراهیم گلستان و رضا کاهانی این اتفاق افتاد.
شاید کمی هم این همهمه به نوع اجرای مجری برنامه بر می گشت.
کیوان کثیریان: به هرحال من از اجرا راضی بودم؛ مجری ما آقای رامین حیدری فاروقی، رییس انجمن مستند سازان و فرد باسوادی است که اتفاقا از اعضای آکادمی هم هست و البته سبقه اجرا در مراسم دیگر را هم دارد. گرچه گزینههای دیگری هم در نظر داشتیم که به دلیل مشغله و حضور در برنامه های دیگر، امکان همکاری با مراسم ما را نداشتند و از همین حالا دو نفر را برای مراسم بعدی در نظر گرفته ایم که امیدواریم با اقدام به موقع و زود هنگام بتوانیم از آنها بهرمند شویم. البته می شد که من یا آقای علایی اجرا را به عهده بگیریم؛ ولی از آنجایی که همه افرادی که برای اسپانسری با آنها صحبت کرده بودیم را به مراسم دعوت کرده بودیم، نخواستیم که به این نتیجه برسند که در تامین مجری، که یکی از گزینههای مهم اسپانسری است، به مشکل خوردهایم.
چرا اجرای موسیقی زنده را به انتهای برنامه موکول کردید که تقریبا با بی توجهی مواجه شد؟
کیوان کثیریان: در واقع قرار بود که این گروه در ابتدای مراسم اجرا داشته باشند که با مشکلی از سمت حراست هتل روبرو شدیم. آنها به ما گفتند به دلیل نداشتن مجوز اجرای این گروه، مراسم را تعطیل خواهیم کرد. گرچه دوستان اداره ارشاد، تلفنی به آنها مجاز بودن اجرا را اطلاع دادند ولی به دلیل نداشتن مجوز مکتوب، تصمیم گرفتیم این گروه حرفه ای که از شهرستان کهکیلویه و بویر احمد به این مراسم آمده بودند، در بخش پایانی اجرا کنند تا در صورت اقدام حراست هتل، همه برنامه آسیب نبیند.
بر همین اساس، ضمن اطلاع رسانی به این گروه موسیقی و توضیح ماوقع به آنها، تصمیم گرفتیم که شاهنامه خوانی را در ابتدای برنامه داشته باشیم و اجرای موسیقی را در انتهای برنامه؛ و جالب اینکه ظاهرا برای اجرای کنسرت از پنج روز مانده به محرم مجوزی صادر نمی شود و حتی در همان ابتدای برنامه، مامورین از ما در مورد شاهنامه خوانی هم سوالاتی داشتند.
فکر می کنم هر کس دیگری هم به جای ما بود، مجبور بود در لحظه تصمیم بگیرد.
البته من از این جمع فرهنگی توقع داشتم که یک ربع بیشتر تحمل کنند و به احترام این گروه حرفه ای جلسه را ترک نکنند که به هر حال این اتفاق نیفتاد و به جز عده محدودی سایر دوستان رفتند. گرچه افرادی همچون رضا کیانیان و غزل شاکری تا انتهای برنامه حضور داشتند و از اجرای آنها لذت برده بودند. حتی با یک فیلم سینمایی که امسال ساخته می شود، هم قرارداد بسته اند و هنرنمایی آنها را دوباره خواهید دید.
شاید هم به دلیل اینکه در پایان برنامه پذیرایی شام نداشتید، مهمانان در رفتن عجله کردند؟
کیوان کثیریان: ما اصلا برنامه شام نداشتیم. در واقع اصلا بودجه ای برای این کار نداشتیم. گرچه در ابتدا با هتل قرارداد شام بستم اما با تنها ۲۰۰ نفر مهمان، یعنی قرار بود که این مراسم در سطح محدودتری برگزار شود. اما وقتی بر تعداد مهمانانمان افزوده شد، قرار داد را تغییر دادیم. اتفاقا این تغییر بد هم نبود و ضمن صمیمانه برگزار شدن این مراسم، از حواشی دیگری همچون پیچیدن بوی غذا در سالن هم رها شدیم.
البته ذکر این نکته هم لازم است که در برگزاری این مراسم، هتل انقلاب با ما همراهی بسیاری کرد و در واقع یک سوم تعرفه منوی خود را از ما دریافت کرد که جای تشکر دارد.
مسئله مهمی در این گفت و گو کمتر به آن پرداخته شد، پس به عنوان سوال آخر و حسن ختام این گفت و گو کمی هم در مورد نحوه همکاری آقای عیاری که ریاست جشن آکادمی سینما سینما را به عهده داشتند توضیح دهید.
کیوان کثیریان: از همان ابتدا که با آقای کیانوش عیاری صحبت کردیم، از اینکه این جایزه و رویداد قرار است خصوصی برگزار شود، خیلی استقبال کردند و خیلی راضی بودند و گفتند که در کنار ما خواهند بود. ایشان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری جشن هستند و ما تقاضا کردیم که اجازه بدهند به عنوان رییس جشن، در خدمتشان باشیم که با بزرگواری پذیرفتند.
به هرحال ایشان درگیر ساخت سریالشان بودند و ما سعی کردیم که در انتخاب اعضای آکادمی، نظر ایشان را حتما داشته باشیم و لیست پیشنهادی را دائما به ایشان ارائه می کردیم. تصمیماتی هم که گرفته می شد و آیین نامه ای که برای جشن نوشتیم را با ایشان در میان گذاشتیم و نظرشان را هم گرفتیم.
ضمن اینکه آقای عیاری را در جریان نتیجه انتخابها می گذاشتیم و کاملا در جریان جزییات اتفاقاتی که در جشن آکادمی سینما سینما می افتاد، بودند. ایشان هم با حضور گرمشان و سخنان دلگرم کننده شان در مراسم جشن، لطفشان را به ما تمام کردند.
ما دوست داریم که همچنان برای سالهای بعد در خدمتشان باشیم و فکر نمی کنم که خیلی ناراضی باشند. به هرحال حضور آقای عیاری در کنار ما هم مایه دلگرمی بود و هم از راهنماییهای شان استفاده کردیم و امیدواریم که همچنان به عنوان رییس جشن آکادمی سینما سینما در خدمت ایشان باشیم.
منبع: خبرگزاری موج