بزرگداشت آنلاین آیتالله خسروشاهی به همت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی با همکاری خوشه آسیب شناسی دینی و اخلاقی معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی، وبینار گرامیداشت مقام علمی و فرهنگی عالم مجاهد مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی برگزار شد.
در این مراسم دکتر فروغ پارسا، رئیس پژوهشکده مطالعات قرآنی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، دکترسید محمدمهدی جعفری، نویسنده، مترجم، پژوهشگر ، حجت الاسلام والمسلمین رضا مختاری، رئیس مؤسسه کتابشناسی شیعه ، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه و حجت الاسلام والمسلمین نقدی، مدیر مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی و سید محمود خسروشاهی، فرزند آیت الله خسروشاهی و مدیر مرکز بررسی های اسلامی به ایراد سخن پرداختند.
گفتنی است این مراسم از طریق لینک https://sbu.ac.ir/webinar مستقیما پخش شد . در ادامه گزارش مشروحی از این وبینار می خوانید:
گزیده ای از سخنان دکتر فروغ پارسا، مدیر برگزاری این برنامه :
مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی را باید به حق در شمار طلایه داران و پیشگامان حرکت و نهضت و اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی در ایران معاصر بدانیم. در واقع تحول عمده ای که به همت سید جمال الدین اسدآبادی در آغاز سده 14 هجری به وقوع پیوست و منجر به احیای اندیشه دینی در جهان اسلام شد، دو مولفه مبنایی و ساختاری داشت: مولفه اول آن بازگشت به قرآن و مولفه بعدی آن در واقع اتحاد و وحدت جهان اسلام بود.
در واقع استاد خسروشاهی را بایستی در حلقه ای از علمای حوزه طبقه بندی کنیم که در صدد اصلاح اندیشه دینی بودند و رخوت و سستی حاکم بر حوزههای علمی در آن زمان را بر نمیتابیدند. همکاری ایشان با مرحوم آیت الله طالقانی با جناب علی حجتی کرمانی و همچنین با استاد شهید بهشتی در همین رابطه بوده، و با هدف اصلاح اندیشه دینی و همان اهدافی که حرکت سید جمال الدین اسدآبادی داشت مشغول مبارزه بودند.
استاد خسروشاهی به اندیشه تحول معرفت دینی از همان دوران جوانی در چندین مجله و نشریه اسلامی فعالیت داشتند، اگر بخواهیم اسامی این مجلات را نام ببریم واقعا اسامی زیادی دارد، مکتب اسلام، مکتب تشیع، راه حق، ندای حق، مجموعه حکمت، نور دانش، مهد آزادی و چندین مجله دیگر در شمار نشریاتی بودند که ایشان در آنها فعالیت می کردند و البته جناب خسروشاهی بیش از همه در مجله مکتب اسلام قلم زنی میکردند و روشنگری جوانان را امر مهمی میدانستند.
استاد خسروشاهی در حوالی 1352 شمسی یک مرکزی را به عنوان مرکز بررسیهای اسلامی در قم تاسیس کردند و خیلی برای شخص من جالب بود که در همان زمان این مرکز را به ثبت رساندند و هدف و راهبرد اصلی ایشان هم از همان زمان ترویج اندیشههای تقریبی برای وحدت جهان اسلام بود. چنان که بعد از پیروزی انقلاب هم در داخل یا خارج از کشور هرگاه مسئولیت موسسه و مرکزی را به عهده میگرفتند در واقع همین ایده و همین هدف یعنی تقریب بین مذاهب و وحدت جهان اسلام را مدنظر داشتند.
فعالیتهای قلمی و مکتوب ایشان تقریبا از همان دوران جوانی آغاز شد و تا آخرین روزهای حیات هم ادامه داشت و به عنوان یک مورخ به ثبت و ضبط وقایع و همین طور به تالیف و کتابت اهمیت زیادی میدادند. حاصل این تلاشها تدوین دهها کتاب و مقاله و ترجمه منابع اسلامی بود که همه به نوبه خودشان ارزش تاریخی دارند.
استاد خسروشاهی در مراکز مختلفی که بعد از انقلاب یا پیش از انقلاب همین طور که عرض کردم فعالیت داشتند، به منشورات و مطبوعات اهمیت میدادند و انتشار ترجمههای قرآن کریم به زبانهای مختلف حاصل این دغدغه ارزشمند ایشان است. چنان که ایشان موفق شدند که ترجمه قرآن کریم به زبانهای ایتالیایی، المانی، انگلیسی و خیلی از زبانها را به واسطه یا بیواسطه پیگیری کنند و ترجمه های زیادی را منتشر نمایند.
حیات علمی و سیاسی استاد خسروشاهی فراز و فرودهای بسیاری داشته و طبیعی است که به مثابه یک دانشمند متتبع و جستجوگر در ادوار مختلف زندگی رویکردهای اندیشگی مختلفی داشته باشند. ولی به نظر میرسد که در همه ادوار زندگی دو خصیصه را از خودشان دور نکردند، نخست آن که همواره به تاریخ و تاریخ نگاری اهمیت میدادند و در مواجهه با جریانها و وقایع ، به عنوان یک مورخ در پی کشف روابط بین امور و علت پیدایی آنها بودند و به لحاظ تعلق خاطری که به تاریخ نگاری داشتند ، به معرفی شخصیتهای برجسته جهان اسلام و تاریخ معاصر همت گماشتند.
دومین ویژگی ایشان این بود که از مسیر اعتدال و میانه روی خارج نشدند. در واقع اگر ما روحانیت و علمای حوزوی قم را در سه جریان طبقه بندی کنیم؛ یکی جریان اسلام سنتی، دیگر جریان اسلام رادیکال و سوم جریان اسلام تجددخواه یا میانهرو، باید گفت که مرحوم استاد خسروشاهی به جریان سوم یعنی اسلام میانهرو تعلق دارند.
در توضیح و تبیین این مطلب باید بگویم که ما مرحوم استاد خسروشاهی را میشناسیم به عنوان یک عالم شیعی به آموزههای اهل بیت علیهم السلام اعتقاد داشتند به امامان شیعه عشق میورزیدند، اما در مسیر افراطی گری و نفی و جرح دیگر مذاهب هرگز برنیامدند. وقتی به مجموعه آثار ایشان نگاه کنیم نیز این اعتدال کاملاً وجود دارد . یعنی هم شاهد ترجمههای نهج البلاغه علی بن ابیطالب علیه السلام هستیم هم شاهد صحیفه سجادیه امام سجاد هستیم، و هم در عین حال آثاری در باره بزرگان اهل سنت مثل سید قطب، عبده ، اربکان، حمیدالله و دیگر دانشمندان اهل سنت تألیف نموده اند. جناب خسروشاهی اهمیت میدادند به اینکه مواضع و مبانی این بزرگان را ثبت و ضبط کنند و همواره با علمای اهل سنت ارتباط داشتند.
در واقع اندیشههای تقریبی ایشان هم برآمده از همین ویژگی اعتدال و میانه روی ای هست که در طول زندگی همیشه داشتند. به اعتقاد من این رویکرد اعتدالی و تقریبی هم در دوران عسرت طلبگی یعنی در دوران تنگناهایی که رژیم پهلوی برای ایشان ایجاد کرده بود و هم در دوران اقتدار جمهوری اسلامی زمانی که ایشان به مقام سفارت جمهوری اسلامی در واتیکان میرسند در ایشان کاملاً مشاهده میشود.
روحیه اعتدالی و میانه رو ایشان باعث شد که یک شخصیت جهانی و یک شخصیت بین المللی داشته باشند و در کشورهای مختلف دنیا ؛ مصر، ترکیه، الجزایر، پاکستان و همین طور در کشورهای اروپایی ایشان مورد اقبال و احترام دانشمندان بودند.
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین نقدی:
مرحوم استاد خسروشاهی، غریبانه در زمانی رحلت کردند که متأسفانه آنطور که شایسته بود نمیشد برنامهای برای مراسم یادبود و بزرگداشت ایشان با وجود این ویروس کرونا تدارک دیده بشود، الان خدا را شکر میکنیم که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مرکز بررسیهای اسلامی و آقازاده بزرگوار ایشان این برنامه تدارک دیده شده و ضرورت دارد ما نسبت به آن بزرگوار انجام وظیفه کنیم. من به سبب ارادتی که به مرحوم استاد خسروشاهی داشتم، و مدتی که در زمان حیاتشان با ایشان مأنوس بودم به چند ویژگی آن فقید سعید اشاره میکنم.
مهمترین ویژگی وجود مرحوم استاد خسروشاهی، بحث تبلیغ است. طبق آیهای که در آغاز تلاوت کردم، دو ویژگی در این آیه مطرح شده: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولایخشون احداً الاالله؛ کسانی که همواره پیامهای خداوند متعال را ابلاغ میکنند و تنها از او پروا دارند و نه از هیچ کس دیگر. در این آیۀ شریفه به دو نکته در امر تبلیغ اشاره شده، یکی استمرار و تاکید و جدیت در امر تبلیغ و دوم خشیت از حضرت حق جلت عظمته و نه دیگران. زندگی سراسر تبلیغ مرحوم استاد خسروشاهی نشان داد که ایشان لحظهای از عمر خودش را از انجام امر تبلیغ کوتاه نیامد. میدانیم تبلیغ فقط سخنرانی مذهبی نیست، زندگی آن مرحوم مشحون بود از تبلیغ و اشاعه دین مبین اسلام و فرهنگ تشیع.
مسأله دوم تقوا و پرهیزگاری و عدم خشیت او از غیر حضرت حق میباشد، یعنی در انجام رسالت تبلیغی به کسی دیگر توجهی نداشت، زندگی آزاد او و تبلیغ وممارستش در رساندن فرهنگ اهل بیت به دیگران خیلی بارز و معلوم و مبرهن بود.
اولین ویژگی در زندگی مرحوم استاد خسروشاهی بحث تبلیغ است که سراسر زندگی او آکنده از این امر هست، هم جدیت در تبلیغ و هم تقوا و پرهیزگاری او.
نکته بعدی در مورد زندگی تبلیغی مرحوم استاد خسروشاهی، جهان شمولی او است. متأسفانه یکی از کاستیهایی که ما در حوزههای علمیه با آن روبرو هستیم، نبود نگاه جهانی است. مرحوم استاد خسروشاهی از عنفوان جوانی تا زمانی که رحلت کردند، ارتباط گستردهای با جهان اسلام داشتند و این موضوع کاملاً در مراودات آن مرحوم مشهود بود. شرکت در اغلب کنفرانسهای اسلامی، ارتباط با دانشمندان و متفکرین جهان اسلام یکی دیگر از ویژگیهای بارز آن مرحوم بود. درباره ارتباط با دانشمندان و متفکرین جهان، شما کتابخانه شخصی ایشان را ملاحظه کنید این ادعای من است که ما شاید هیچ دانشمند روحانی را نداشته باشیم که این قدر مکاتبات و مراسلات و ارتباطات با مراکز اسلامی، از کشورهای مصر، لیبی، اردن، سوریه، ترکیه، عراق، مراکش، الجزایر، تونس، پاکستان و هند داشته باشد. مجموعه مکاتباتی که از کشورهای مختلف و مراکز دینی و علمی با او بود خیلی گسترده بود و ایشان همواره نهضتهای اسلامی را پیگیری می کرد. در مجله «مکتب اسلام» که تنها دریچهای بود که در زمان رژیم گذشته حوزه میتوانست مطالب اسلامی را از آنجا به دیگران منتقل کند، ایشان به وسیله مقالات سلسلهواری که در آنجا داشت اخبار نهضت های اسلامی را منعکس میکرد .
نکته دیگری که در زندگی مرحوم استاد خسروشاهی بارز است و خانم دکتر پارسا هم به آن اشاره کردند، بحث تقریب و وحدت بین امت اسلامی است که آن مرحوم از هر فرصتی برای اشاعۀ آن استفاده میکرد. در یک سفر که به الجزایر داشتند با مرحوم دکتر صبحی صالح آشنا شدند مرحوم دکتر صبحی صالح نسخهای از نهجالبلاغه را تحقیق و پژوهش کرده بود و بیست و دو کلیدواژه و فهرست برای آن درست کرده بود که خیلی جالب بود و این کار ارزشمند و علمی برای کتاب شریف نهجالبلاغه هنوز در بین ما شیعیان انجام نشده بود، مرحوم استاد خسروشاهی این نسخه از نهجالبلاغه را با موافقت آن مرحوم به ایران آوردند و چاپ کردند، مکرر هم چاپ کردند.
آخرین ویژگی که من از ایشان میتوانم عرض کنم، ارتباط گستردهای بود که با مراکز علمی و فرهنگی جهان اسلام داشت، خوشبختانه آن مرحوم به زبان عربی مسلط بود، و این امر برای آشنایی با جهان اسلام و ارتباط با اندیشمندان و دانشمندان این حوزه خیلی مغتنم و کارساز بود تا ایشان بتواند با آنها ارتباطات خوبی داشته باشد و فرهنگ تشیع را معرفی کند. و آخرین کاری هم که در زمان حیاتشان کردند انتشار ترجمههای قرآن بود به چند زبان که ما دنباله رو کار او هستیم و خدا را شکر میکنیم که توانست برای ما انگیزهای باشد که این کار را با قوت و قدرت پیش ببریم.
گزیده ای از سخنان حجت الاسلام والمسلمین استاد رضا مختاری:
عمده محورهای فعالیتهای علمی استاد خسروشاهی اینهاست که فهرست وار و موجز عرض میکنم:
محور اول: احیای آثار شخصیتهای جهان اسلام از جمله علامه طباطبایی رحمه الله علیه که 24جلد از مجموعه آثار علامه طباطبایی را آماده کردند و بوستان کتاب چاپ کرده است.
همچنین مجموعه آثار سید جمال الدین اسدآبادی؛ غیر از تعلق خاطری که از دوران نوجوانی به مرحوم سید جمال داشتند، علاوه بر نشر آثار و مقالات فراوان راجع به سید جمال الدین اسدآبادی، مجموعه آثار ایشان را هم در مصر وقم چاپ کردند که قابل استفاده است . پس یک محور احیای آثار دیگران.
محور دوم: ترجمه و نشر آثار شخصیتهای جهان اسلام از جمله ترجمه برخی از آثار علامه سید هبه الدین شهرستانی، علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا،ونشر برخی از آثارمرحوم حاج سراج انصاری، که تا روزهای آخر عمر هم پیگیر تجدید چاپ برخی از آثار حاج سراج انصاری بودند که تحویل بوستان کتاب دفتر تبلیغات داده بودندو در نامه ای که مدتی قبل از وفاتشان خطاب به بنده نوشتند ـ اگر فرصتی بود میخوانم ـ باز پیگیر چاپ مجدد آثار مرحوم حاج سراج در رد کسروی و کسروی گری بودند.
محور سوم: آثار قلمی فراوان خودشان است که زیاد هم هست، اعم از کتاب ومقاله که باید بتفصیل فهرست ومعرفی شود
محور چهارم: نشریات متعدد و فراوان و مجلات مختلف و گوناگون که یا خودشان تاسیس و منتشر و مدیریت کردند یا اینکه با آنها همکاری اساسی داشتند در قالب سردبیری و نویسندگی و ویرایش که بنده فهرست وار اسم میبرم: یکی تاریخ و فرهنگ معاصر که فصلنامه بسیار موثر و مفیدی بود که ۵ ویژه نامه هم چاپ کرد از جمله ویژه نامه امام موسی صدر؛ مجله دیگر که همکاری وسیعی با این مجله داشتند مکتب تشیع ونیز مکتب اسلام که با هر دو همکاری وسیعی داشتند، علاوه بر اینها ماهنامه پیام شادی که مدتی مدیر مسئولشان بودند، مجله نسل نو، فصلنامه الهادی که به عربی منتشر میشد و هفته نامه بعثت که خودشان منتشر میکردند و تا آخر عمرشان ادامه داشت.
پس علاوه بر تالیف و نشر کتاب، در قالب مجله و هفته نامه هم فعالیت وسیع و گوناگون و متنوع برای طیفهای مختلف داشتند، الهادی یک نوع مخاطب داشت، پیام شادی مخاطبش کودکان و نوجوانان بودند، نسل نو همین طور.
محور بعدی: خدمات اجتماعی مثل سفیری ایران در واتیکان، اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان بودند، رایزنی ایران در مصر که در این مدت خدمات زیادی داشتند، همچنین شرکت در همایشها و کنفرانسهای جهان اسلام از حدود سال 50 شمسی به این سو در الجزایر و جاهای دیگر.
محور بعدی: ارتباطات وسیع با دانشمندان جهان اسلام اعم از ایرانی و غیر ایرانی و طیفهای مختلف اعم از روحانی و دانشگاهی.
محور دیگری که خیلی کار کردند و آثاری در این زمینهها دارند جریانهای سیاسی و اجتماعی معاصر در کشورهای اسلامی که میتوان گفت از محدود و معدود کسانی بود که شناخت عمیقی از جریانهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی داشت و همچنین شخصیتهای جهان اسلام.
مرحوم استاد خسروشاهی امتیازات متعددی داشتندکه به برخی از آنها اشاره میکنم: یکی از امتیازات مرحوم استاد خسروشاهی تواضع فوق العاده بود، باهر کسی ارتباط برقرار میکرد، ذره ای تکبر،تبختر، تفرعن، نه علمی و نه عملی، در وجودش نبود.
امتیاز بعدی انصاف علمی؛ هیچگاه تاریخ را تحریف نمیکرد، کم و زیاد نمیکرد، واقعیات را بیان میکرد.
امتیاز بعدی: تحمل و مدارا؛ که با همه و عمده جریانها ارتباط داشت، همه را تحمل میکرد، روابط علمی اش را با همه حفظ کرده بود.
امتیاز دیگری که استاد داشت خاندان علمی، پدر، برادر، از شخصیتهای طراز اول جهان اسلام، برادر بزرگوار ایشان از دوستان امام خمینی، پدر بزرگوارشان از علمای بزرگ ، ونیز جدشان؛ خلاصه دارای خاندان علمی عریق و اصیل و ریشه داربود
امتیاز دیگری که استاد داشتند ارتباط وثیق و عمیق با استادان وعلمای شیعه، صرف استادی و شاگردی نبود، با علمای بزرگ شیعه ارتباط وثیق و عمیقی داشتند. با علامه طباطبایی، امام خمینی، شهید مطهری، مرحوم طالقانی و دیگران.
گزیده ای از سخنان سید محمود خسروشاهی، فرزند مرحوم استاد خسروشاهی:
کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی را که مرحوم استاد خسروشاهی راه اندازی کردند، به من گفتند که این به عنوان آخرین آرزو و آخرین کار من هست، و وقتی ما سال 94 کتابخانه را افتتاح کردیم به من گفتند دیگر کار خاصی ندارم در این دنیا و از نظر من دیگر آن وظایفی که باید انجام می دادم در حد توانم انجام شده است.
الان ما در همین کتابخانه هستیم، این کتابخانه را ایشان با هزینه شخصی ساختند، بدون کمک دولت یا موسسات یا اشخاصی، فقط یکی از خیرین ـ حاج آقای سلیمانی ـ کمک کردند به ما در یک مقطعی؛ ولی مجموعه همه اش به زحمت خودشان بود. کتابخانه را وقف کردند، حتی تاکید کردند به اینکه فرزندانم هیچ نفع مالی ندارند و هیچ ریالی از اینجا در اختیارشان نیست و همه باید خرج کتابخانه شود. شاید بد نباشد بگویم که ایشان ثلث مالشان را هم برای کتابخانه گذاشتند، جدای از اینکه خانه ای داشتند، برای اینکه بتوانند هزینه کتابخانه را فراهم کنند فروختند، جدای از اینکه هر جایی سپرده هایی داشتند همه را تبدیل کردند به پول و اینکه برای کتابخانه خرج شود. الان کتابخانه از سال 94 افتتاح شده، بیش از 50 هزار جلد کتاب در مخزن اصلی ما هست.
این 50 هزار جلد یعنی 39 هزار عنوان. این تازه در این حالت هست که ما هنوز کتاب های خود پدر را وارد چرخه کاری نکردیم و کتاب های قیمتی از لحاظ محتوایی، کتاب هایی است که ایشان گفتند در سال 99 اینها را اضافه می کنیم به کتابخانه، چندین هزار، شاید بتوان گفت بالای ده هزار کتاب، کتاب هایی است که ایشان در تمام سفرهایی مختلفی که دور دنیا داشتند تهیه کردند با پول شخصی، و حتی بعد از انقلاب هم هر وقت ایشان به مأموریت می رفتند چه لندن و چه کشورهای دیگر، آن چیزی که برای ما سوغات می آوردند سی چهل کارتن کتاب های جدیدی بود که می گفتند شاید تا ده ها سال بعد اصلا در ایران کسی متوجه نشود که اینها چی هست که بخواهند تهیه کنند.
همین کار را در مصر هم که رفته بودند انجام دادند و آرشیوی را در اختیار من قرار دادند که استفاده شود. تاکید درستی حاج آقای مهدوی راد داشتند، ایشان در مصر بالای 50 کتاب برای تبلیغ شیعه چاپ کردند، ولی حرفشان این بود که لازم نیست اسم ما باشد و اسم جمهوری اسلامی باشد، ما باید غیرمستقیم کمک کنیم و غیرمستقیم عقاید صحیح را بگوییم. بعضی از دوستان اصرار دارند که جزو آمار کاریشان اینها را مطرح کنند، اما خوب تمام کتاب ها را هم نمونههایش را داریم، و با چه سختیای چاپ میشده و با چه سختیای به ناشرین می رسیده که این کار را انجام دهند. کتابخانه را وقف کردند برای طلبه ها، برای دانشجوها، حول و حوش گنجایش کتابخانه از لحاظ مخزن اصلی صدهزار کتاب هست در مرحله اول. اکثر همین کتاب ها را هم که اینجا داشتیم توسط خودشان از شخصیت های محترم جمعآوری شده و بعد بازبینی کردند، شاید بتوان گفت که اگر این 39 هزار عنوان و 50 هزار جلد، دو سوم آن را خودشان تا تایید نمی کردند ما اجازه فهرست نویسی نداشتیم، همه را با دقت زیر نظر داشتند و خیلی کتاب های دیگری هم مانده که ما باید انجام بدهیم.
این قضیه هم عرض کنم در مورد آثار ایشان، دست خط ها که حاج آقای مهدوی راد فرمودند، اینقدر مطلب زیاد است، اینقدر کتاب چاپ نشده ایشان دارند و اینقدر پوشه های مربوط به کارهایشان در لندن، در روم، در مصر و جاهای دیگر، و چیزهایی است که من بعد از فوتشان دارم به طور اتفاقی می بینم، جاهایی که احتمال نمی دادیم هم فعالیت داشتند، اینقدر زیاد است. اول جمع آوری اینها و دسته بندی اینها و بعد فهم اینها که باید از اساتید محترم استفاده شود چون این اصلا در توان من نیست، هر کدام در یک فضای خاصی، یک عالم خاصی دارد. انشاءالله آنها را به تدریج و نه در زمان طولانی آماده می کنیم و از محضر اساتید باید استفاده کنیم و مزاحمشان بشویم، آقای دکتر جعفری که ارادت خاصی من خدمتشان دارم چون همیشه ذکر خیرشان بود با ابوی، و آقای دکتر مهدوی راد، آقای مختاری، آقای نقدی که خیلی با ابوی محشور بودند و اساتید دیگر؛ یک دسته بندی می کنیم کارها را انشاءلله و بعد مزاحم حضرات خواهیم بود و خانم دکتر پارسا هم که حتما لطف می کنند و همکاری می کنند.
می توانم بگویم بالای 50 جلد کتاب که حداقل 30 تای آن را خودشان آماده کرده بودند و ما جزو برنامه هایمان سرعت برای این کار بود. 50 جلد اقلاً مانده است، بدون کتابسازی، بدون اینکه از این طرف و آن طرف بخواهیم چیزی را جمع کنیم که این همه یک کتاب است، نه؛ مطالبی است که چاپ نشده خیلی هایش اصلا تا حالا یا متفرق اگر در نشریات خارجی بوده، آنها هم برنامه هست انشاءلله انجام بدهیم. کتابخانه را هم طبق وصیت ایشان تا آنجایی که می شود باید گسترش بدهیم، به روز بشود، دیجیتالی هم باشد، و همه آن چیزهایی که در شأن ایشان بوده و خواسته ایشان بوده. انشاءلله اگر بتوانیم. چیز دیگری نمی توان گفت. سخت است، اصلا هم نمی توانم حتی ذره ای این را بپذیرم که ایشان نیستند، در واقع هستند و یک ذره هم نمی توانم در آن راهی که ایشان تلاش کردند بتوانم انجام وظیفه کنم، فکر می کنم اصلا دیگر نشدنی است. فقط سعی می کنم از بین نرود و آن تاریخ مستند که هم برای جهان اسلام است، هم برای شخصیت های داخلی است و هم روشنفکرها را ایشان پوشش دادند.
نکته آخر در رابطه با ایشان که شاید در جلسه گفته نشده یا من نشنیده ام، علاقه و ارادت و دفاع ایشان از آیت الله کاشانی بوده که هر جایی توانستند دفاع کردند و هر جایی هم نقد داشتند به دکتر مصدق آن را هم بدون تعارفات بیان کردند. اما در عین حال ایشان بعضی از کارها و کتاب هایشان را با آقایان به قول معروف مصدقی ها انجام می دادند، یعنی وقتی قرار بوده از دانش افراد استفاده کنند اصلا به مواضع سیاسی کار نداشتند. حداقل دو نفر از همکاران ایشان که کمک می کردند و بهتر بگوییم از شاگردان ایشان که کمک می کردند، مصدق دوست به تمام معنا بودند؛ ولی با هم همکاری صمیمانه داشتند، هیچگونه محدودیتی نداشتند که الان افکار با من جور نیست، در همه زمینه ها از کسی که می شود استفاده کرد باید استفاده کرد. این حالت حذفی و این حالت تکفیری و از این حالتی که در جامعه می بینیم، خیلی ناراحت بودند همیشه و می گفتند ما همه با هم آمدیم و کارها را انجام دادیم ولی الان دسته بندی شدیم و گروه گروه شدیم، هیچ وقت وارد این حرف ها هم نشدند، هیچ وقت وارد بازی های سیاسی نشدند، دوری کردند و می خواستند کار علمی انجام بدهند.
/6262