سپهر ستاری: چند روز قبل بود که پوریا جراحی، مربی بدنساز سابق تیم فولاد خبر از حضورش در فوتبال قاره آفریقا و لیگ زیمباوه داد. این مربی که سابقه حضور در تیم استقلال را هم در کارنامه دارد اکنون مربی تیم بولاوایو چیف زیمباوه شده و در این تیم دستیار نیلتون تروسو، مربی سابق تیم زیر ۲۳ سالههای کاردیف خواهد بود که سابقه دستیاری اوله گونا سولسشایر در لیگ برتر انگلیس و لیگ چمپیونشیپ را دارد. جراحی در تجربه جدیدش قرار است به عنوان دستیار اول در کنار این مربی پرتغالی فعالیت کند و همین موضوع باعث شد ابتدای فصل از فولاد جدا شود. او چندی پیش مدرک مربیگری خود را از کشور ولز گرفت و حالا در فوتبال زیمباوه فعالیت خواهد کرد. این مربی جوان در گفت و گو با خبرآنلاین درباره تجربه جدیدش صحبت کرده است که در ادامه میخوانید:
اول از همه درباره تجربه جدیدتان بگویید. چی شد که تصمیم گرفتید راهی زیمباوه شوید؟
کار کردن در کشورهای دیگر تجربه متفاوتی است. وقتی شما در محل خودتان مربیگری کنی مربی محلی هستی. در سطح کشور فعالیت کنی مربی ملی هستی و وقتی خارج از کشور خودت کار کنی، مربی بینالمللی هستی. در هر کدام از این سطوح هم جلو بروی مربیان بیشتری حضور دارند. به ازای یک تیم محلی پنج مربی وجود دارد، تیم باشگاهی در سطح کشور مثلا ۵۰ مربی به ازای یک تیم وجود دارد ولی کشور خارجی به ازای یک تیم ۱۰۰۰ مربی وجود دارد و هر چقدر از سطح local به international برود تعداد مربیانی که میخواهند شغل را به دست آورند بیشتر میشود و رقابت بیشتر است. کلی مربی در سراسر قارهها فعالیت میکنند و برای من هم کار کردن خارج ایران جذاب بود. از همه مهمتر کار کردن با یک مربی پرتغالی بود که مرا ترغیب کرد. مربی که با فوتبال روز دنیا روابط خوبی دارد و با ژائو ساکرامنتو، دستیار ژوزه مورینیو رابطه خوبی دارد و با سولسشایر ارتباط دارد. سرمربی زیر ۲۳ سالههای کاردیف بوده و در تیم بزرگسالان کاردیف هم دستیار بوده و سابقه حضور در لیگ برتر انگلیس را هم دارد. مربی جوانی است و ۴۱ سال دارد و آینده خوبی در انتظارش است. من هم در کنار او این شانس را دارم به فوتبال روز دنیا برسم. همه اینها باعث شد از ایران خارج شوم.
گویا در تیم جدید مربی بدنساز نیستید و دستیار خواهید بود و این هم خودش تجربه جدیدی است.
بله من مربی بدنساز نیستم و اینجا مربی بدنساز داریم. من در اینجا دستیار سرمربی هستم و تنها دستیاری هم هستم که آقای نیلتون تروسو با خودش آورده و در قراردادم هم Assistant coach نوشته شده است. وظایفم هم خیلی گستردهتر است و مربی بدنساز هم زیر نظر من است و بخشی از کارم هم بررسی وضعیت بازیکنان، برنامهریزی، طراحی تمرین، آنالیز وضعیت جسمانی بازیکنان، بحثهای تاکتیکی است. در واقع وظایف مختلفی دارم که بخشی از آن تحت عنوانی است که اصلا در فوتبال ایران وجود ندارد و در فوتبال اروپا به آن پرداخته شده است و به آن Head of sport science میگویند که باید زیر نظر سرمربی این ساختار را به وجود بیاورم.
با مربی کار میکنم که با فوتبال روز دنیا روابط خوبی دارد و با ژائو ساکرامنتو، دستیار ژوزه مورینیو رابطه خوبی دارد و با سولسشایر ارتباط دارد.
سرمربی تیم هم قبلا دستیار سولسشایر بوده و در انگلیس مربیگری کرده بود. از تجربه کار با این مربی بگویید.
ایشان سرمربی تیم زیر ۲۳ کاردیف بوده و سابقه دستیاری سولسشایر در لیگ برتر و چپمیونشیپ را دارد. چند سال است او را میشناسم و از نظر شخصیتی خیلی با او راحتم و از لحاظ کاری هم فوقالعاده است. دانش خوبی دارد و خیلی وقت میگذارد و سختکوش است. البته نه مثل بعضی مربیان در ایران که میگویند روزی ۱۶ساعت کار میکنیم ولی از نزدیک که میبینی ۸ ساعت فقط بازی میکنند و از این چیزها! تروسو به معنای واقعی کلمه سختکوش است و این خیلی خوب است و چارهای ندارم که خودم را با شرایط و افکار ایشان وفق دهم و این به سطح مربیگری من کمک زیادی میکند.
چگونه با او آشنا شدید و در نهایت به همکاری رسیدید؟
اولین آشنایی را آقای نوغانی، دوست مشترک ما که در ولز مربیگری میکنند و عضو اتحادیه فوتبال ولز است به وجود آوردند. از طریق ایشان با آقای نیلتون تروسو ارتباط برقرار کردم و به او پیام میدادم و صحبت میکردیم و تبادل نظر داشتیم و از راهنماییهای او استفاده میکردم. پارسال یک دوره مربیگری در ولز شرکت کردم و آنجا ارتباطم با او بیشتر و قویتر شد. ابتدا ولی از طریق آقای نوغانی بود که باید از لطف ایشان تشکر کنم. بعد از آن تماسها بیشتر شد و من خیلی از او کمک میگرفتم. در نهایت ابتدای فصل ایشان به من پیشنهاد داد و من بیدرنگ با خوشحالی پذیرفتم.
تیم شما در لیگ زیمباوه چه جایگاهی دارد و پارسال چندم شده بود؟
لیگ زیمباوه پارسال به دلیل کرونا برگزار نشد. سال قبلش هم تیم دوازدهم جدول شده بود. باشگاه سرمایهگذاری خوبی کرده و پروژهای که داشت باعث حضور تروسو شد. باشگاه سرمایهگذاری زیادی کرده و تلاش دارد در سالهای آینده به موفقیت برسد. ابزار و امکانات خوبی هم فراهم شده و مثلا یک دستگاه جیپیاس آمریکایی داریم که در ایران نمونه آن نیست. همین چند روز پیش دستگاه پوپولار برای بررسی ضربان قلب بازیکنان گرفتیم که در ایران نیست. باشگاه تلاش میکند پروژهاش به سمت موفقیت برسد و خودش را با استانداردهای سرمربی خارجی وفق میدهد و همه اینها به من کمک میکند در کنار آقای تروسو یاد بگیرم و سطحم را بالا ببرم.
برای حضور در لیگ این کشور باید چه مدرکی را میگرفتید؟
مدارک را باید کنفدراسیون فوتبال آفریقا و فدراسیون فوتبال آفریقا تایید میکردند. من مدرکی که در ولز گرفتم را به همراه مدارک AFC و مدارک دانشگاهی ارائه دادم و مورد تایید باشگاه و فدراسیون فوتبال زیمباوه و کنفدراسیون فوتبال آفریقا قرار گرفت.
تیم شما تو مسابقات لیگ قهرمانان آفریقا هم حضور دارد؟
نه تیم ما در این مسابقات حضور ندارد. این تیم در ابتدای پروژه تغییر از یک تیم معمولی به تیم بزرگ است و خیلی کار دارد که به آنجا برسد و برنامه و سرمایهگذاری و هدفگذاری آن به این سمت است.
تو فوتبال ایران خیلی از تیمها الان تو امکانات اولیه هم مشکل دارن. الان این تیمی که شما در آن حضور دارید وضعیتش به چه صورت است؟
شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشوری روی فوتبال آن کشور تاثیر میگذارد. زیمباوه هم مشکلات ساختاری دارد که روی فوتبال هم بیتاثیر نیست. باشگاه ولی سرمایهگذاری خودش را انجام داده و براساس اهدافش مربی خارجی آورده و باید استانداردهای سرمربی را فراهم کند و این باعث تغییرات بزرگی در باشگاه شده و امکاناتی داریم که شاید تیمهای ایرانی نداشته باشند. قبل از اینکه بیایم از من لیست ابزارهای مورد نظرم را خواستند که تهیه کنند. خیلی چیزها هست که بهتر از ایران است و این جای تعجب دارد ولی مشکلات قابل توجهی هم داریم که نیاز به زمان داریم تا رفع شوند. در مجموع ولی شرایط خوبی برای باشگاه است. وقتی مربی پرتغالی میآوری باید خودت را وفق دهی و بخشی از بند قرارداد من این است که باشگاه موظف است ابزار مورد نظرم را فراهم کند. تا امروز هم باشگاه هرچیزی که خواستیم را فراهم کرده است.
ما باید حقیقتهای فوتبال ایران را بپذیریم. مربیانی که در AFC دوره مربیگری میگذارنند، ساختار بسیار ضعیفی پیش روی آنهاست و شرایط تربیت مربی در AFC بسیار ضعیف است.
پرداختیها منظم است یا آنجا هم باید شکایت کنید؟!
نه شرایط پرداختی بسیار منظم است. به محض اینکه رسیدیم برای ما حساب بانکی باز کردند و پیشپرداخت را واریز کردند. بیست و هشتم هر ماه میلادی دریافتی داریم و هر بازی دوستانه براساس بندهای قرارداد پرداختی داریم و مشکلی بابت این مسائل نیست. باشگاه از این نظر منظم است ولی درباره بقیه تیمهای لیگ اطلاعی ندارم.
شما پیش از شروع فصل با تیم فولاد همکاری داشتید. چرا از این تیم جدا شدید؟
بله من ابتدای فصل با آقای ویسی در باشگاه فولاد بودم و اردوی کردان حضور داشتم. همان موقع این پیشنهاد به دستم رسید و بعد تصمیم گرفتم با آقای تروسو کار کنم چون احساس میکنم با کار کردن کنار مربی اروپایی آینده بهتری برای من رقم میخورد. از باشگاه فولاد عذرخواهی کردم و برای آنها آرزوی موفقیت دارم.
در این سالها فوتبال ایران مربی لژیونر خیلی کم داشته است. دلیلش را چه میدانید؟
ما باید حقیقتهای فوتبال ایران را بپذیریم. مربیانی که در AFC دوره مربیگری میگذارنند، ساختار بسیار ضعیفی پیش روی آنهاست و شرایط تربیت مربی در AFC بسیار ضعیف است. یک مدرک B در AFC کلا سه هفته زمان میبرد ولی مدرک B یوفا حدود شش ماه تا یک سال طول میکشد. یعنی مربی یک سال درگیر پروژه است و باید در باشگاه کار کند و اینجا کلا سه هفته تمام میشود و مشخص است چقدر فرق میکند. این باعث میشود مربیان آسیایی شرایط بسیار متفاوتی با مربیان یوفا داشته باشند. علاوه بر این وقتی شما میخواهی در کشور خارجی مربیگری کنی باید ببینی کشور خودت چه جایگاهی در فوتبال روز دنیا دارد. واقعیت این است که کشور ما در فوتبال روز دنیا جایگاه عمیقی ندارد. شاید ما از نظر خودمان بهترین تیم آسیا باشیم ولی واقعیت این است که کره و ژاپن و استرالیا ساختار دورههای مربیگریشان را عوض کردند و الآن ما حدود ۴-۵ مربی کرهای و ۴-۵ مربی ژاپنی در تیمهای آسیایی داریم و ۲-۳ مربی استرالیایی. آنها جایگاه بهتری دارند و مربیهای بهتری تولید میکنند. اولین و بدیهیترین ویژگی مربیان تاپ این است که چند زبانه باشند. توخل باید آلمانی و فرانسوی و ایتالیایی و انگلیسی بلد باشد تا از دورتموند به پاریس و بعد چلسی برود. مربی نداریم که به کشوری برود و با خود مترجم ببرد و این اصلا قابل پذیرش نیست. ما چند مربی داریم که به زبان انگلیسی مسلط باشد؟ ما اگر ۱۰۰۰۰ مربی داشته باشیم شاید ۱۰۰۰ مربی مان مسلط به انگلیسی باشند. تازه ندانستن زبان باعث میشود نتوانی دانش روز را کسب کنی و بعد هم اصلا نمیتوانی به چرخه مربیان بینالمللی وارد شوی. در فوتبال روز دنیا اینکه نتوانی ارتباط مستقیم با بازیکن و مدیر برقرار کنی قابل قبول نیست و این شرایط را برای مربی ایرانی سخت میکند. مربیانی هم که رفتهاند در یک سطحی این را داشتهاند.
در بلندمدت چه هدفی از حضور در کشورهای خارجی دارید و آینده کاری خودتان را چگونه میبینید؟
هدفم این بود که در بلندمدت بتوانم با آقای تروسو و دیگر مربیان خارجی کار کنم و امیدوارم همکاریام با آقای تروسو ادامهدار باشد. کار کردن، شناخته شدن و یادگیری کمک میکند این دریچه با همه سختیهایی که دارد باز شود. بدون اغراق این ۱۰ روز اندازه یک نیم فصل فوتبال ایران کار کردهام و هدف بلندمدتی از خروج از ایران داشتم و میخواهم سطح مربیگری خودم را افزایش دهم. مربیان اروپایی هم خیلی سخت اعتماد میکنند ولی اگر اعتماد کنند هم خیلی سخت از بین میرود. من هم تلاش میکنم با این مربی در کشورهای مختلف تجربیاتی را به دست آورم که در نهایت کیفیت مربیگریام بیشتر شود.
بیشتر بخوانید:
مدالهایی با چاشنی غیرت
واکنش فدراسیون فوتبال به فساد در داوری:مدرک دارید رو کنید
ستارهای که هیچکس دربارهاش صحبت نمیکند!
۲۵۸ ۲۵۱