تحریم یا همان جنگ اقتصادی، شرایطی است که اکنون بر کشور سایه انداخته و ضرورتهای خاص خود را میطلبد. این میان برنامهها و مسئولان یک کشور باید به شکلی دیگر تنظیم و انتخاب شوند.
در بخش برنامهها ضروری است، برنامه فوری، میان و بلندمدت کشور باید گام به گام مسائل را برطرف کنند و وضعیت آتی را بدبینانه قلمداد کنند و نه خوشبینانه. چرا که واقعیتها نشان میدهند اگر تحریمهای فعلی قطع شوند، تحریمهای دیگر جای آن را میگیرد. آن قدر این شرایط ادامه پیدا کرده که در صحبت مردم عادی هم میشنویم که ما ۴۰ سال است تحریمیم!
برنامهها باید واقعبینانه تنظیم شوند و ابعاد مختلف هر وضعیتی را دیده باشند و در مقابل پس از تصویب هم باید به مسئولان مربوطه ابلاغ شود. از اینجا به بعد نوبت افراد میرسد که باید اهداف را محقق کنند. گرچه در بخش برنامه هم مشکلاتی وجود دارد ولی اصل مساله در بخش مربوط به افراد بروز پیدا میکند و در نهایت فساد را برنامهها در دستور نمیگذارند، این افراد هستند که فاسد میشوند. برنامهها در بدترین حالت شرایط فساد را ممکن میکنند ولی تنها یک اراده آن را به انجام میرساند.
در ابتدا مدیران نباید ترس به دل خود راه دهند و بدون هیچ تعارفی هر مقام یا مسئولی که توانایی اداره امور را ندارد کنار بگذارند. مساله این نیست که فرد ناتوان، فرد بدی است، احتمالاً مدیر مورد بحث فردی محترم است که تواناییهای خود را در جای خود نشان داده ولی شرایط متفاوت فعالیتهای متفاوتی را میطلبد. به عنوان نمونه رئیس کل سابق بانک مرکزی فردی با کارنامه روشن بود که در بحران ارز ناموفق بود؛ ایشان کنار رفتند و مدیر بعدی با کارنامه کمتر در حوزه پولی عملاً کاری که رئیس پیشین نتوانست را عملی کرد. این یک مثال از نقش افراد است.
از سوی دیگر مسئولان دوره تحریم باید جسورترین افراد باشند که ترسی از اینکه در لیستهای سیاه قرار بگیرند نداشته باشند. این مدیران باید حاضر باشند منافع ملی را بر تمام منافع فردی و خانوادگی خویش مقدم بشمارند و تنها هدف خود را موفقیت کشور بدانند. تحرک بالا از ضرورتهای موفقیت در مقابل تحریم است و اگر سیستم و مدیرانش از افراد پویا، منعطف و پرتحرک تشکیل شود، میتوانند بهتر از هر جایگزینی خط محاصره دشمنان را بشکنند و کشور را به پیروزی برسانند.
فساد جایی به وجود می آید که منافع خود را به منافع دیگران آن چنان ارجح بدانیم که حتی منافع ملی تبدیل به تابعی از منافع ما شود.
در این میان مفسدان کسانی هستند که به وسوسهها تن میدهند و پاکدستها نیز علیرغم وسوسه به خوبی میتوانند مسائل را حلاجی کنند. بازگرداندن تحرک از جوانی نشات میگیرد و باید جوانان را به میدان آورد، در مقابل به جای اصرار برای به کار گیری بازنشستگان، آنها را باید در بخشهایی چون اتاقهای فکر سازمان داد. تجارب چهار دهه اخیر به ما میگوید دولتمرد عصر تحریم جوانی است شیفته کشور و برای موفقیت مردم سرزمینش حاضر است به منافع فردی خود پشت پا بزند. این دولتمردان در تمام طول روز خود به راهکارهایی میاندیشند که میتواند به دور زدن محاصره بیانجامد.
* نماینده ایران در اوپک
۲۲۶۲۲۸