اولی پروسه‌ای است که با اقدامات صورت گرفته مثل تسویه مطالبات انباشته مراکز طرف قرارداد، حذف دفترچه در قالب اجرای برنامه تامین اجتماعی دیجیتال و پوست‌اندازی ساختار شصت ساله، وضعیت بهتری را پیش رو دارد.
دیگری مطالبه به حق بیش از سه و نیم میلیون خانوار بازنشستگان و مستمری‌بگیران تامین اجتماعی یعنی متناسب‌سازی حقوق بود که از طریق بی‌سابقه‌ترین وصول مطالبات سازمان از دولت آن هم در شرایط خاص مالی کشور حاصل شد.
در کشاکش حملات افرادی از جایگاه‌های مختلف، عدم تحقق تکلیف و تعهد بیش از ده ساله نهاد دولت و صندوق بین‌نسلی تامین اجتماعی را متوجه سالاری می‌کردند و در سوی دیگر بهره‌برداری طبیعی و شاید ضروری همه افراد و نهادهایی که در این مسیر نقش‌آفرینی کردند و البته با توجه به اثر شرایط عمومی و اقتصادی کشور و برآیند مجموع محتوای تولیدشده رسانه‌ای از نحوه ایجاد انتظارات و نیز انعکاس واکنش جامعه و ذینفعان، رفتارها و کنش‌های عوام‌فریبانه و غیرکارشناسی، نحوه تشریح موضوع و اساسا عدم تفاهم روی همسان‌سازی یا متناسب‌سازی تا طراحی نقش‌ها در سناریوی اعلام و اجرای طرح و حتی عدم دقت در بیان زمان و جزییات و حاصل اجرای آن، وضعیت مصطفی سالاری را نزد افکار عمومی و ذینفعان، شبیه مربی جدید تیم فوتبالی می‌کند که علی‌رغم تلاش و برد پرگل در بازی برگشت بخاطر شکست تیم در بازی قبل و یا نتایج سایر بازی‌ها، در نهایت دستش به عنوان برنده بالا نمی‌رود.
اما وظیفه اخلاقی حکم می‌کند که گفته شود شرط کافی تحقق این مطالبه، عملکرد مصطفی سالاری بود که با تهیه طرحی عملیاتی و ده ماه پیگیری مستمر، همه شروط بالقوه و لازم را تجمیع و بالفعل کرد و در راه عمل به قولش، حتی از خود هم عبور کرد که در مقایسه با رویه جاری بیشتر مسوولان مملکت که تلاش بر اثبات جایگاه و برند! خود و ابطال قبل و بعدشان دارند، این رفتار از این جهت ارزشمند و امیدبخش است که هنوز منش فرماندهان جوانی مثل همت، باکری، باقری و متوسلیان و از خود گذشتن در راه منافع عمومی، در کشور جاری است.
مثل شرط دکتر سالاری برای تامین منابع مالی پس از مسوولیتش که ادیبهشت ماه در جمع کانون بازنشستگان مطرح و البته با انتشارش مخالفت کرد. فیلم نزد من ماند و امروز بدون اجازه ایشان برای اولین بار منتشر می‌کنم؛برعکس ناگفته‌های دیگر…
روزنامه‌نگار و سرپرست سابق موسسه آتیه تامین اجتماعی
برچسب‌ها
