این روزها که از یک سو، کارشکنیهای دولت آمریکا در برابر برجام و از سوی دیگر، رقابتهای درونحزبی کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا بالا گرفته، نقد سیاستهای دونالد ترامپ در داخل و خارج آمریکا موضوع روز است. اما مروری به کتابهای منتشر شده در این زمینه، نشان میدهد که ناشران بیشتر عطش مخاطب عام به افشاگری در باب پشت پردههای زندگی شخصی را هدف گرفتهاند تا تحلیل انتقادی چگونگی برکشیده شدن او از تجارت تا بالاترین سیاست و نیز برنامههای اقتصادی و سیاسی او.
به همین دلیل است که کتاب «ترامپ: هنر معامله» به قلم یک نویسنده سایه که به نام ترامپ منتشر شده تا از او چهره سیک الگوی موفق اقتصادی ارائه دهد، به همان اندازه پرفروش است که کتاب مایکل ولف با عنوان «آتش و خشم: کاخ سفید ترامپ از درون» در انتقاد از ترامپ.
با این حال، در این آشفتهبازار کتابهای عامهپسند که دامنه آن به ترجمههای چندباره از این کتابها در کمترین زمان ممکن از چاپ کتاب به زبان اصلی، کتاب دیگری نیز به زبان فارسی ترجمه شده که روایت انتقادی چپهای امریکایی از ترامپی است که قواعد منازعه جناحهای جمهوریخواه-دموکرات و اقتصاد بازار را به هم ریخت؛ «تراژدی و مضحکه: ترامپ در کاخ سفید».
کتاب «تراژدی و مضحکه: ترامپ در کاخ سفید» با ترجمه علیرضا جباری (آذرنگ) که در نشر افکار منتشر شده، ترجمهای از Trump in the White House: Tragedy and Farce نوشته جان بلامی فاستر (John Bellamy Foster) ، از متفکران چپگرای آمریکایی است که با مقدمه رابرت مکچسنی (Robert W. McChesney) در بنگاه نشر مانتلی ریویو (Monthly Review Press) منتشر شده است.
رابرت دبلیو. مکچِسنی در پیشگفتار خود بر این کتاب، آن را اینگونه معرفی میکند: «در کتاب «
ترامپ در کاخ سفید: تراژدی و مضحکه » ، جان بلامی فاستر مسئلههای حاد و مهم عصر ما را بههم پیوند داده است. مسائلی که حل آنها، مسیری طولانی را در راستای تعیین مسیر تمدن انسانی بر روی نسلها خواهد گشود. این مسائل دگرگونی شرایط اقلیمی، رکود سرمایهداری، و بهطور عمده بازگشت فاشیسم به ایالات متحده و پهنه سیاسی جهان را در بر میگیرد.»
او در ادامه درباره نسبت ترامپ با حزب محافظهکار و ایدههای نولیبرال میافزاید: «جنبش «هواداری از آزادیهای فردی» – که برادران نامدار کُک بهطور عمده حامیان مالی آن بودهاند – بهگونهای مؤثر بر حزب جمهوریخواه تسلط یافته است. این موضوع به تجدید ساختار نولیبرالی آمریکا در دهه گذشته یاری رسانده و راه را برای چهرهای همچون دانِلد ترامپ و کابینه نوفاشیستی جدید هموارکرده است. روش حزب جمهوریخواه در کنگره، در زمینه پذیرش ترامپ با تزلزلی اندک، از زمان برگزاری مراسم تحلیف او به بعد، نمایشگر زمینه مشترک آشکار موجود در هدفهای اقتصادی سیاسی آنان بوده است. اینکه جمهوریخواهان با ترامپ فاصله دارند، بهسبب اصول یا سیاستهایشان نیست، بلکه بدین سبب است که ترامپ را فردی نامطمئن مییابند که رفتارهای عجیب و غریب او ممکن است فرصتهای سیاسی آنان را به مخاطره افکند. برپایه هرگونه توصیف مستقلانه درباره ترامپ، او جامعهستیزی کمتحرک، بیخرد، بی بهره از قدرت اندیشهورزی، غیراصولی، و ابلهی لافزن و خطرناک است. او کسی است که دمادم دروغ میگوید و به نظر میرسد که حتی از درک معنی حقیقت ناتوان است یا آن را تحریف میکند. حتی برادران کُک نیز درمییابند که این حالت او، در راه دستیابی آنان به آرزوهایشان مانع ایجاد میکند.
به هرحال، شخصیت ترامپ پایهای برای حمایت از او نیز هست و موجب شده است که او نیرومندترین شخص جهان شود. پیشبینی ناپذیر بودن او و گرایشهای نئوفاشیستی دهشتناکی که او از آن حمایت میکند، اکنون سرچشمه همه مسائل ماست.»
بلامی فاستر نیز در مقدمه خود آورده است:
«دانِلد ترامپ، در جایگاه نامزد ریاست جمهوری، و در جریان گزینشهای انتخاباتی جمهوریخواهان در ژانویه ۲۰۱۶ در کالج دُرت، واقع در محله سو ایالت آیوا (نهادی وابسته به کلیسای اصلاحی آمریکای شمالی)، خطاب به حاضران گفت: «من میتوانم وسط خیابان پنجم بایستم و به سوی کسی شلیک کنم، بدون اینکه از شمار رأی دهندگانم کاسته شود. درسته؟». سپس انگشتانش را به شکل تفنگ درآورد و به گونهای عمل کرد که گفتی ماشه را میکشد. آنگاه افزود: «این طوری. عجیبه، نه؟». این احساس قدرت عمل همراه با مصونیت کامل، به بهترین وجه ممکن، ترامپ را همچون میلیاردری نامآور که اکنون رئیس جمهور ایالات متحده است توصیف میکند.
به هر حال، این کتاب بیشتر به قد برافراشتن راست افراطی که برگزیدن ترامپ نمایشگر آن بود، و مبنا و اهمیت تاریخی آن مربوط است تا به منش ساکن جدید کاخ سفید. ترامپیسم را، بهطور معمول، نمایشگر شکلی از پوپولیسم جناح راست توصیف میکنند؛ اما تحلیلهای این کتاب، بر پایه دلیلهای مشخص و جامعه شناختیِ مشاهده این تحول سیاسی جدید، به سان گونهای از نئوفاشیسم، یا بخشی از فاشیسم (به مفهوم) گستردهتر استوار است. تحولهای سیاسی همانند آن در اروپا – در جبهه ملی فرانسه، پیمان شمال ایتالیا، حزب «به سوی آزادی» هلند، حزب استقلال انگلستان، دمکراتهای سوئد، و حزبهای همانند آنها در کشورهای دیگر – آشکار شده است. اما در ایالات متحده، این تحول شکلی خطرناکتر از همه آنها به خود گرفته است و هواداران برتری (نژاد) سفید، بنیادگرایان مسیحی، نئوفاشیستها و سرمایهداران میلیاردر را گرد هم آورده است. این پدیده، هم تراژیک و هم خندهآوراست. نمایشگر «نابودی خرد» است که به بهترین وجه ممکن در قالب ادعای کابینه «سرمایهداران زیستبومکش»، مبنی بر اینکه دانش دگرگونی شرایط اقلیمی دروغ است، نمایان میشود.
فصلهای این کتاب، از دوره پس از پیروزی انتخاباتی ترامپ در ماه نوامبر ۲۰۱۶، تا روزهای پایانی ماه آوریل ۲۰۱۷ را در بر میگیرد که ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری ترامپ در آن روزها پایان یافت. هرچند که موارد بهروز رسانی اندکی در شرح رخدادهای مهم از آن زمان بهبعد انجام شده است، هدف کتاب، تشریح این دوره بی نظیر در تاریخ ریاستجمهوری ایالات متحده، یعنی به تقریب ۶ ماه نخست پس از انتخابات، ۲۰۱۶ بوده است. درک کشاکشهای برخاسته از صعود ترامپیسم، در تجدید سازمان شرایط راهبردی کنونی اهمیت بنیانی دارد. آنچه لازم است، مقاومت کنشگرانه، نه غیرفعالِ اکثریت قاطع مردم و رنجدیدگان روی زمین، به هدف بازسازی فراگیر جامعه است و حالت بدیل آن، ماندن در تاریکی است.»
در فهرست کتاب «تراژدی و مضحکه: ترامپ در کاخ سفید»، چهار فصل دیده میشود: نئوفاشیسم در کاخ سفید؛ این، عوامگرایی نیست؛ ترامپ و فاجعه آبوهوا و طبیعت مقاومت: یک نتیجهگیری کوتاه.
از آنجا که کتاب عمدتاً به سیاستهای داخلی ترامپ در آمریکا پرداخته است، مترجم کتاب، با درک ضرورت اشاره به سیاستهای ترامپ در قبال ایران، پیشگفتاری بر این کتاب افزوده است که در شش بخش به موضوعات زیر میپردازد: خارج شدن آمریکا از برجام؛ خروج آمریکا از پیمان اقلیمی (آبوهوایی) پاریس؛ شیوه فردگرایانه ترامپ در انتصاب و عزل اعضای کابینه و تیم اداری خود؛ راهبردهای اقتصادی ملی و بینالمللی ترامپ؛ افزایش بودجه نظامی آمریکا و فشار به اعضای ناتو برای افزایش بودجه نظامی آن پیمان؛ و تقویت پیوند با صهیونیسم.
کتاب «تراژدی و مضحکه: ترامپ در کاخ سفید» با ترجمه علیرضا جباری (آذرنگ) از سوی نشر افکار در ۱۸۶ صفحه و تیراژ ۵۰۰ نسخه منتشر شده است.