ترامپ در انتخابات پیشین در حالی موفق شد که کمتر کسی حدس می زد فردی گمنام در عرصه سیاسی #آمریکا بتواند از فیلترهای متعدد و بسیار سختگیرانه #نظام #سرمایه_داری عبور کرده و امور کاخ سفید را به دست بگیرد. در واقع #ترامپ نه به واسطه توانایی و یا قابلیت های سیاسی و اجتماعی خود بلکه بر اساس تصمیمات نظام ک#اپیتالیسم و مصلحتی و ترجیحی، برای یک دوره مشخص برگزیده شد تا سیاست های کلان #نظام_سلطه با رفتار های به ظاهر خیره سرانه وعوامانه یک #قمارباز تنظیم شده و در این مسیر کمترین آسیب به دو حزب اصلی آمریکا وارد شود.
#جریان_ترامپ_ساز وی را مانند گاوشیرده به میدان آورد و با تمام شدن تاریخ مصرفش او را خوار و ذلیل کرده و تنها و منزوی رها کرد تا#جو_بایدن، سیاستمدار وابسته به #الیگارشی نظام سرمایه داری، منافع دو حزب را در منافع جهانی آمریکا تحکیم نموده و ارتقا دهد. دوره ترامپ اهمیت هژمونی آمریکا برای متحدانش بیش از پیش مشخص و به تبع آن تمایل و تشنگی آنها به بازگشت آمریکا به رویدادهای جهانی بیشتر شد. دونالد ترامپ مقهور قمار خود شد و بنا به تصمیم نظام ترامپ ساز باید از #توهم امپراطوری خودساخته و خودبرتر بینی اش سرنگون شود تا به ظاهر #لیبرال_دمکراسی بر تفکرات تمامیت خواه و #فاشیسم برتری یابد.
اگر ترامپ در این دوره بدون مشکل صاحب رای لازم می شد قطعا مدعی برتری بر دو حزب بوده و ردای امپراطوری بر تن می کرد که مغایر با تمام بزک های دمکراسی غربی بود و از این جهت ترامپ قمارباز، مثل یک گاوشیرده نظام سرمایه داری تاریخ مصرفش را صرف قمارش کرد تا پایان تاریخ فوکویاما به درستی رقم بخورد.
آنچه مسلم است لیبرال دمکراسی غربی با رویکردهای جدید و متحد تری برای منفعت جویی و تاثیرگذاری در #نظام_جدید_جهانی ظهور و بروز خواهد یافت و آنچه قطعیت دارد تعامل با این رویکرد نوین نظام سلطه باید متناسب با ترفندها و مکرهایش باشد.