نمایشی که به زندگی کارگران در یک کارخانه و روابط آنها با کارفرمایان و… پرداخته است. نویسنده و کارگردان اثر «هادی حوری» است که پیشتر از او کارهای حرفهای بسیار دیدهایم. حوری برای اجرای ماشینری بهضرورت اثر سراغ جوانان هنرجو رفته است تا بتواند از دل شور و انگیزه این جوانان به آنچه میخواهد نزدیک شود.
نمایشنامه قصه ساده و سرراستی دارد، اتفاق نمایش در اتاق «اداری و مالی» یک کارخانه میگذرد؛ دو خانم منشی که وسط بخشنامهها، نامههای اداری و مکاتبات و… فرصت آن را پیدا میکند که به زندگی شخصی خویش از بافتنی گرفته تا طبخ غذا بپردازند، برای پرداخت حقوق و دستمزد و مساعده کارکنان درگیر هستند. آنها یکتکه کلام دارند؛ «کارخانه ما جای خوبی است فقط ۲۸ حقوق میدهد و ۱۴ هرماه مساعده» کارگران برای گرفتن حقوق و مساعده خود به این اتاق مراجعه میکنند، اما هرروز و هر ماه پرداخت حقوق شرایط پیچیدهتری پیدا میکند و در یک بستر ابزورد کارگران نیز با این شرایط پیچیده خود را تطبیق میدهند. بهعنوان مثل کارگران برای گرفتن حقوق و دستمزد باید مستعفی شوند، کارگران دست جمعی استعفا میدهند و باز خود را در شرایط استخدام قرار میدهد و… تا آنکه در صحنه آخر پس از چند بار استعفا و استخدام کارگران هویت خود را از دست میدهد و برای بازگشت به سر کار، خود را انکار کرده و با هویتی جعلی خود را معرفی میکنند.
نمایشنامه واکنشی است به جامعهی در حال «اتمیزه» شدن امروز؛ جامعهای که در حال تغییر و تبدیل است و این تغییر و تبدیل روی خوش زیستن نیست، جامعهای که منافع شخصی به منافع جمعی و عمومی ارجحیت دارد. جامعهای که برای اثبات خود و تحصیل درآمد به خودانکاری و خود ویرانی و… نزدیک شده است. بحث سیاه نمایی نیست، بحث از این است که متأسفانه تکلیف اقتصاد معلوم نیست، شتر گاو پلنگ است، شترمرغی است که وقتی به او میگویند «تخم بذار میگوید شتر است وقتی میگویند بار ببر میگوید مرغ است». اقتصادی که معلوم نیست سرمایهداری است یا سوسیالیستی. اقتصاد بلاتکلیف که هم در آن دولت بزرگ است و قدرتمند و هم بخش خصوصی لابی باز و رانتخوار. هزینه این بلاتکلیفی سر کارگران خرابشده است. کارگران برای حفظ خود یا تغییر هویت میدهند و بارهای اخلاق و مسئولیت را زمین میگذارند و خلع هویت میکنند یا ساختار به هر بهانهای (بازخرید، بازنشستگی زودهنگام یا هیچکدام) آنها را حذف میکند. نمیخواهم به بهانه اجرای یک نمایش بحث دیگری بکنم اما این نمایش درجای جای و در میانه دیالوگها و صحنهها به این موارد تأکید دارد. در کشورهای توسعهیافته همانقدر که سرمایهداران قدرت دارند نهادهای مدنی و سندیکاهای کارگری قوی هستند. خلاصه کلام اینکه بیرون از جهان این نمایش هم توازن و ارتباط معنادار بین کارگران و کارفرمایان بههمخورده است. این موضوع در نمایش ماشینری روایت شده است. بازیگران این نمایش مطابق با خواست کارگردان صحنهها را اجرا کردهاند و کار قابل قبولی مطابق با استانداردهای کارهای دانشجویی اجرا میکنند.
سعید جاودان، ریحانه جعفری، فرزاد دشتی، نگار شهبازی، نوید غفوری، مهلا قدوسی، محمدمهدی کیان، عیسی محمدی و علیرضا موسوی بازیگران ماشینری هستند و هلیا میرهادی هم طراح صحنه و لباس این اثر است.
منبع