رسیدگی به این پرونده از سی‌ام اردیبهشت 95 به دنبال مرگ مغزی زن 67 ساله‌ای به نام فریده آغاز شد و شواهد نشان می‌داد که مقتول بر اثر درگیری با برادرش به قتل رسیده است.

پس از آن فریبرز برادر مقتول از سوی کارآگاهان پلیس دستگیر شد و به صراحت عنوان کرد: در شب حادثه با خواهرم درگیر شدم اما قصد کشتن او را نداشتم. بعد از فوت پدر و مادرم، خواهرم در طبقه اول زندگی می‌کرد و من هم در طبقه دوم خانه موروثی. وی در ادامه به جزئیات شب حادثه اشاره کرد و گفت: آن شب حالم خوب نبود. به همین خاطر به بیمارستان رفتم و ساعت 2 نیمه شب به خانه برگشتم. همان موقع خواهرم که از صدای بسته شدن در پارکینگ از خواب بیدار شده بود به پاگرد آمد و در اعتراض به این‌که باعث بیدار شدنش شده‌ام شروع به داد و فریاد کرد. چندباری سعی کردم به او بفهمانم که بیمارستان بوده‌ام اما خواهرم عصبانی بود و با سنگی که در دست داشت به سمت من حمله کرد که موجب شکستن انگشتانم شد. من هم بشدت عصبانی شدم و چند ضربه با مشت و لگد به او زدم. در همین موقع سر خواهرم با میله‌های راه پله برخورد کرد و روی زمین افتاد. بعد از آن به خانه‌ام رفتم اما ظهر وقتی قصد داشتم برای خرید از خانه بیرون بروم در راه پله با جنازه او روبه رو شدم.به دنبال اظهارات فریبرز جنازه فریده به پزشکی قانونی منتقل شد و در همان هنگام هم برادر و خواهر دیگرشان از برادرشان شکایت کردند.
اما چند روز بعد و همزمان با اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر فوت فریده بر اثر ضربه مغزی برادر بزرگتر از شکایت‌اش اعلام گذشت کرد ولی در مقابل پروین – خواهر کوچک فریبرز- پیگیر شکایتش شد.
به این ترتیب فریبرز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده خواهر مقتول گفت: برادرم با نقشه قبلی و به خاطر ارث و میراث خواهرم را کشته است. به همین خاطر حاضرم تفاضل دیه را بپردازم تا فریبرز اعدام شود.سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و در حالی که اشک می‌ریخت به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت. وی گفت: خواهرم زن بدخلقی بود و به همین خاطر هم هیچ وقت ازدواج نکرد و با پدر و مادرمان زندگی می‌کرد. او بارها در زمان حیات پدر و مادرمان با آنها درگیر شده بود. حتی با رفتارهایش باعث جدایی همسرم از من شد. قبول دارم من و خواهرم بر سر ارث و میراث درگیر بودیم ولی در جریان درگیری قصدم کشتن او نبود.

در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده فریبرز را به پرداخت دیه محکوم کردند.اما این حکم در دیوانعالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تأیید نشد.به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری یک استان تهران برگردانده شد.

فریبرز بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد و ادعای غیرعمدی بودن قتل را مطرح کرد. ولی قضات دادگاه با توجه به نظر پزشکی قانونی که اعلام کرده بود مرگ به خاطر ضربات متوالی به سر رخ داده است وی را به قصاص و پرداخت دیه به خاطر صدمات غیرمؤثر در قتل محکوم کردند.

این حکم صبح روز گذشته در شعبه چهارم دیوانعالی کشور مهر تأیید خورد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.

17302