تمجید منتقدان از فیلم برادران محمودی به نام “رونا، مادر عظیم”
این فیلم که نام بینالمللی آن “رونا، مادر عظیم” است در ایران با نام ” شکستن همزمان بیست استخوان” اکران خواهد شد. این اثر تازه ترین ساخته جمشید محمودی است که خود نیز نویسندگی آن را بر عهده دارد. همچنین برادر ایشان نوید محمودی نیز کار تهیه کنندگی “شکستن همزمان بیست استخوان” را بر عهد دارد.این اثر سومین ساخته برادران محمودی محسوب میشود. این فیلم نماینده سینمای افغانستان در نود و یکمین دوره ازجوایز اسکار میباشد همچنین “رونا، مادر عظیم” عنوان بهترین فیلم جشنواره معتبر بوسان انتخاب شده است.
داستان این فیلم این طور است:
عظیم که با بازی محسن تنابنده همراه است، یک پناهنده افغان است که در شهرداری تهران مشغول به کار است تا بتواند به خانواده مادر و برادرش فاروق کمک کند تا قاچاقی به آلمان بروند. اما در لحظه آخر فاروق منصرف به بردن مادرشان میشود و عظیم نیز متوجه میشود مادرشان نیازمند عمل پیوند است. عظیم باید بین جان خودش و مادرش انتخاب کند.
عوامل این فیلم به شرح زیر است:
کارگردان: جمشید محمودی
تهیهکننده: نوید محمودی
نویسنده: جمشید محمودی
بازیگران: محسن تنابنده، فرشته حسینی، سعید چنگیزیان، مجتبی پیرزاده، علیرضا استادی
موسیقی: سهند مهدیزاده
فیلمبرداری: کوهیار کلاری
تدوین: جمشید محمودی
- طراح چهره پردازیسعید ملکان
- صداگذار: بهمن بنی اردلان
- جلوههای ویژه: آرش آقابیک
- موسیقی متن: سهند مهدیزاده
- دستیار اول کارگردان: روزبه سجادی حسینی
- مدیر تولید: علیرضا باقربیگی
یکی از منتقدان گروه فرهنگی اسکرین دیلی به بررسی فیلم تازه “رونا، مادر عظیم” ساخته برادران محمودی پرداخته است و در نقدی به تمجید این اثر پرداخته است که در یادداشتی انتشار داده است.
به گزارش (سینما فارس)، سارا وارد منتقد نشریه بریتانیایی «اسکرین دیلی» است که به بررسی قلم “رونا، مادر عظیم” ساخته برادران محمودی پرداخته و این فلم را یک درام صمیمی و دارای نقش آفرینی های احساس برانگیز خوانده است.
در این یادداشت این طور آمده است:
هزینه مرگ و زندگی و تغییرات فرهنگی، موضوع «رونا، مادر عظیم» سومین فیلم افغانستانی معرفی شده به جوایز اسکار و از ساخته های برادران محمودی است؛ درامی موقر، صمیمی و دارای بازی های احساس برانگیز که با کارگردانی، فیلمنامه و تدوین جمشید محمودی و تهیه کنندگی نوید محمودی، نقش خود در به تصویر کشیدن تلاش های مرد افغان مقیم تهران برای نجات جان مادرش و شرح احوال مردمان رانده شده از سرزمین مادری را به درستی ایفا می کند.
ترکیبی که بعد از دریافت جایزه کیم جی سئوک – مشترکا با فیلم «دنده» از چین – در اولین اکران جهانی خود در جشنواره فیلم بوسان با حساسیت بیشتری مورد توجه قرار گرفت و نمایش های جشنواره ای بیشتر آن قطعی به نظر می رسد.
عظیم کارگر تعمیرات و نگه داری شیفت شب (با بازی محسن تنابنده) هر کاری برای مادرش، رونا (با بازی دلفریب فاطمه حسینی در اولین نقش سینمایی خود) انجام می دهد. به بیان عظیم، مادر او اولویت اول، دوم، سوم و صدم عظیم است که بر همسرش عاصمه (فاطمه میرزایی)، اشتیاقش برای پدر شدن و حتی توبه و تعهدش به داشتن یک زندگی صالح به نیت باردار شدن همسرش ارجحیت دارد. عظیم، فداکاری و تعهدی تمام و کمال دارد و به عنوان پسر ارشد، زمینه ای را فراهم می کند تا مادرش به همراه برادر کوچکتر یعنی فاروق، (با بازی مجتبی پیرزاده) از ایران خارج شده و قاچاقی به آلمان بروند. فاروق در آخرین دقایق از این مسئولیت شانه خالی کرده و با سپردن پیغام این امتناع به دایی (با بازی الاه آهنگران) پیرزن را پشت سر رها می کند.
رونا بعد از بدرقه مشفقانه فاروق – کسی که عظیم او را به واسطه امتناع ناگهانی اش، بی شرم می خواند – و در راه بازگشت به خانه از ترک موتور عظیم پایین می افتد. ظرافت کار جمشید محمودی در جلو بردن درام از آن جایی آغاز می شود که دکتر بیمارستان با تشخیص دیابت نهفته در رونا، پیوند کلیه را تجویز می کند؛ وضعیتی که نه تنها شانس رونا برای ترک تهران را از بین می برد بلکه موقعیت آنها را به عنوان مهاجر، در کشوری که پیوند اعضا برای مهاجران ممنوع است بیش از پیش بغرنج می کند.
محمودی اما این موقعیت سخت و شوم را فریاد نمی زند و به اثرگذاری و فشار استرسی بیشتر این موقعیت در سکوت واقف است. تاکتیکی که در قهرمان فیلم نمود پیدا می کند؛ مردی که در رثا و ستایش مادری که می خواهد نجاتش دهد پرحرارت و فروزان است اما زمانی که با بدترین مشکلات مواجه می شود ساکت و خاموش می شود. مشکلاتی همچون مواجه شدن با این حقیقت که زندگی او به عنوان پناهجو در سرزمینی دیگر سبب وضعیت کنونی اوست.
محسن تنابنده بیش از یک دهه بعد از دومین تجربه سینمایی خود در «آفساید» جعفر پناهی، ردای مخصمه عظیم را درست همانقدر ویرانگر که هست بر تن می کند. مهمتر آنکه، بازی تاثیر برانگیز و روایت طبیعی او با فضای فیلمسازی پیرامونش نیز در هماهنگی کامل است؛ جایی که محمودی تک تک فریم های کند و کشدار را با حزن و اندوه آغشته می کند بی آنکه حقیقت را قربانی کند.
کارگردان تصاویرش را چنان تاثیربرانگیز پرداخت می کند که روزها در جان خیس می خورند. موسیقی فیلم ظریف سهند مهدی زاده نیز با حفظ همین هماهنگی هرگز در بیان احساسات زیاده روی نمیکند.
هر سه فیلم برادران محمودی که در افغانستان متولد شده و در کودکی در پاکستان و بعد در ایران پناهنده بوده اند به زندگی افغان هایی چون خود آنها میپردازد؛ موقعیتی که آنها به تلخی و مصمم در حال شکل دهی و روایت آن هستند درست مانند «رونا، مادر عظیم» که اندوه و میل دیرینه آنان به فاش کردن حقیقت و مصائب زندگی پناهجویان، فیلم را به اثری ملایم و نیرومند بدل کرده است.
برای مشاهده عکسهای بیشتر و ویدیوها و اخبار روز سینمای ایران به صفحه اینستاگرام ما نیز سربزنید.
لینک اینستاگرام:
Https://Www.Instagram.Com/Cinemafars.Official