به گزارش “ورزش سه”، تیم امید ایران در شرایطی موفق به صعود از اولین دور مقدماتی المپیک 2020 شد که سهراب بختیاری زاده و رضا شاهرودی را به عنوان دو مربی باتجربه که سابقه ای طولانی در تیم ملی و دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را دارند، در کنار کرانچار می بیند؛ دو مربی ای که نمی توان از نقش آنها و ارتباطی که با بازیکنان تیم امید برقرار کرده اند، در موفقیت امیدها به سادگی عبور کرد.
از همین رو با سهراب بختیاری زاده یکی از مربیان تیم امید هم صحبت شدیم و او در مورد موضوعات مختلفی نظیر شرایط تیم امید، دلایل شکست استقلال در دربی و همینطور اخراج قائدی حرف زد که در ادامه می خوانید.
ما خوب بودیم ولی عراق هم تیم خوبی بود
خدا را شکر توانستیم مرحله حساسی را پشت سر بگذاریم. کار سخت شده بود چون در شرایطی بودیم که تیم اول مستقیم به مرحله بعدی می رفت و تیم دوم به اما و اگر می خورد؛ ضمن اینکه باید هر دو روز بازی می کردیم. تیم ما خوب بود ولی باید قبول کنیم که عراق هم تیم خوبی داشت و این کار ما را پیچیده کرده بود. یک یا دو گل می توانست شرایط را تغییر دهد ولی بچه ها در بازی آخر منطقی بازی کردند و در شرایطی که می توانستیم عراق را شکست دهیم مساوی کردیم و به مرحله بعد رفتیم.
از حالا مهم ترین نکته داشتن بازی های تدارکاتی است
در مرحله بعدی تیم های خوب زیاد هستند ولی نکته مثبت این است که زمان زیادی برای آماده شدن داریم ولی بحث این است که بتوانیم خوب آماده شویم و مهم تر از همه بازی های تدارکاتی است و اردوهایی که درخواست شده. امیدوارم شرایط فراهم شود تا با تمام توان و انرژی برای خودمان شانس قائل باشیم که بعد از سال ها به المپیک برسیم.
شخصا انتقادات به تیم امید را می پذیریم
خودم شخصا انتقادات را می پذیرم. تیم امید باید خیلی قوی تر بازی کند. به اعتقاد من زمانی که توپ داریم، شعاع حرکتی بازیکنان مشخص شود. ما در این بخش ها هنوز ضعف داریم و کیفیت لازم را برای قالب شدن بر حریف ها را نداریم. این را می پذیرم ولی خوشبختانه زمان داریم؛ باید ابتدا ضعف ها را بپذیریم و در صددد برطرف کردن آنها اقدام کنیم.
از خرداد شروع می کنیم
در مورد اینکه اردوی بعدی تیم امید چه زمانی آغاز می شود، واقعیت این است که هنوز برنامه ای اعلام نشده ولی احتمالا از خرداد ماه برنامه های ما دوباره شروع می شود. الان شرایطی که داریم که زمان داریم. من خودم قبول دارم که باید قوی تر و روان تر بازی کنیم. در زمان توپ داشتن بی برنامه هستیم ولی زمان داریم تا ایرادها و ضعف ها را برطرف کنیم.
قائدی را بازیکنی حرفه ای نمی بینم
من قبلا بارها و بارها گفتم که امیدوارم روزی باشگاه های ما اینقدر توان مالی داشته باشند و اینقد حرفه ای باشند که باشگاه ها به صورت واقعی حرفه ای رفتار کنند و خودشان را با فوتبال روز دنبال هماهنگ کنند تا ما در آموزش و پروش استعدادهایی که می توانند ستاره باشند، موفق عمل کنیم. یعنی در کنار جذب ستاره، نگهداری آن را هم داشته باشند که ما اصلا نداریم. نگهداری یعنی اینکه آن بازیکنان را آموزش دهید که رفتار حرفه ایش خارج از زمین چگونه باشد و فقط تمرین کردن نیست. من مهدی قائدی را بازیکن حرفه ای نمی بینم. بسیار بازیکن خوب و بچه ای با اخلاق است. نمی توانم از او ایراد بگیرم ولی درست توجیه نشده و درست آموزش ندیده.
قائدی را مقصر نمی دانم، او را آموزش نداده ایم
من قائدی را مقصر نمی دانم چون چیزهایی که باید به او و بازیکنانی نظیر او آموزش می دادیم را نداده ایم. وقتی یک بازیکن با توجه بسیار زیادی روبرو می شود که با سنش سنخیت ندارد، نمی تواند خودش را تطبیق دهد. نمی تواند وقتی سرمربی صلاح دانسته کرده که بازی نکند. همین باعث می شود که به خاطر بودن در تیم بزرگ و توجهی که به او می شود، تصمیمات نابودگر را انتخاب می کند. این نتیجه آموزش ندیدن ها است.
قائدی الگوهای بد را الگو کند
این را در نسل های قبلی هم داشتیم؛ بازیکنانی که می توانستند ستاره باشند و با تصمیمات اشتباه نابود شدند. این جامعه فوتبال است که باید مسئول باشد. ما در جذب، آموزش و نگهداری هیچ امکاناتی نداریم و تلاش هم نمی کنیم؛ ولی شک ندارم مهدی قائدی اگر می خواهد موفق باشد باید در رفتارش تجدید نظر کند و الگو برداری کند از بازیکنانی که در فوتبال ایران نابوده شده اند. لازم نیست الگو فقط مثبت باشد؛ الگوهایی را انتخاب کند و کارهایی که آنها کرده اند را تکرار نکند. در نهایت اینکه هیچ فوتبالیستی از کاپیتان گرفته تا بازیکن های کوچک تر نمی توانند بزرگ تر از تیم باشند و امیدوارم در ادامه اتفاقی بیافتد که به نفع بازیکن و باشگاه باشد.
نفس کار اسماعیلی قشنگ نبود
تبریک می گویم به پرسپولیس ولی در روزی که استقلال خیلی سرتر و برتر بازی می کرد، از پرسپولیس باخت. تا اندازه زیادی بعضی از بازیکنان استقلال تمرکز نداشتند و خودخواهانه به بازی نگاه کردند. نه به خاطر اینکه فرشد پنالتی از دست داد یا اینکه نباید پنالتی را می زد؛ به خاطر اینکه وقتی پشت توپ هم ایستاده بود، مشخص بود تمرکز لازم را ندارد. غیر از این ها نفس کار قشنگ نبود؛ اینکه مسئول کاری نباشی ولی تفکر شما به خواسته کادر فنی قالب شود، این توی ذوق می زند. شاید بازیکن مسئول هم پنالتی را گل نمی کرد چون بزرگترین بازیکنان دنیا هم دیده می شود که گل پنالتی خراب می کنند ولی بعد از آن به هم ریختگی در استقلال شروع شد. نیمه دوم استقلال قالب بود ولی نتوانست هیجان وارد بازی کند و بازی را ببرد. در کل می گویم استقلال نیاز به خانه تکانی تفکری دارد. برخی بازیکنان استقلال باید خودخواهی را کنار بگذارند و گذشت را وارد کنند و بدانند که آرزوهای جمعی قالب است بر آرزوهای فردی.
مهدی رحمتی باید تمرکزش در دروازه باشد نه چیزهای دیگر
مهدی رحمتی قابل احترام است ولی تمام تمرکزش باید در دروازه باشد. این بیرون آمدن ها، حرف زدن ها، آمدن روی دروازه حریف؛ این ها می شود بی نظمی. در رمان مظلومی هم دیدیم، هر وقت ساده و با تمرکز بازی کرد روزهای خوبی داشت. در کنار ایشان سایر بازیکنان باید صمیمیت و دوستی به همدیگر را بیشتر کنند. به نظرم استقلالی که توانست نیم فصل اول را از دست بدهد ولی رسید در این چند هفته هم می تواند جبران کند و هیچ چیزی غیرقابل پیش بینی نیست و تا هفته آخر باید امیدوار بود به این تیم.
سرمربی تیم ملی باید زودتر انتخاب شود ولی نه عجولانه
از یک طرف باید بگویم امیدوارم سریعتر مربی تیم ملی انتخاب شود ولی اینکه عجولانه انتخاب کنیم هم موضوعی مهم است. تیم ملی یک مربی بزرگ داشت که چند ساله کار کرده؛ حالا باید مربی ای هم از لحاظ وزن مربی قبلی به فوتبال ما کمک کند. امیدوارم هر چه زودتر سرمربی تیم ملی انتخاب شود و روزهای خوبی برای فوتبال ما رقم بزند.
نام هایی مثل ونگر سرمربی گری تیم ملی را لوث می کند
این ها (مطرح شدن اسم هایی مانند ونگر و رنار) برای سرگرمی خوب است ولی با شرایطی که داریم فکر نمی کنم امثال آقای ونگر به ایران بیایند ولی خیلی دوست دارم که به باشگاه های ما هم مربی های بزرگ بیایند. امیدوارم این نام ها برای سرگرمی نباشد. امیدوارم تصمیم درست در کمترین زمان گرفته شود. فوتبال ما نام بزرگی در آسیا است و خوب نیست که فقط اسم اطراف تیم ملی باشد. این باعث لوث شدن موضوع سرمربی گری تیم ملی می شود.