پوریا فیروز نژاد: عادل عبدالمهدی بهمحض آنکه از سفر به چین بازگشت و پا در فرودگاه بغداد گذاشت حتی فرصت نیافت تا چمدانهای خود را باز کند، ضرورتی که او را وادار ساخت پس از ساعتها پرواز یکبار دیگر پلههای هواپیمای نخستوزیری را بالا برود و عازم ریاض شود؛ جایی که محمدبنسلمان، ولیعهد سعودی انتظار او را میکشید تا پس از مباحثه، عبدالمهدی بتواند نقش یک میانجیگر را برای کاهش تنشها با تهران ایفا کند. گمانهای که روزنامه نیویورکتایمز در گزارش روز شنبه خود به نقل از منابع مطلع سعودی بر آن مهر تایید زده است. و اینگونه او پس از عمرانخان به دومین رهبر منطقهای بدل شد که بنسلمان از او خواسته تا برای میانجیگری با تهران آستینها را بالا بزند.
همزمان رسانههای عراقی نیز به نقل از دفتر نخستوزیری خبر دادند که عبدالمهدی به دلیل شدت نگرانیها از پتانسیل بالای منطقه برای بروز درگیریهای نظامی که میتواند بار دیگر عراق را نیز دستخوش تحولات مخربی کند، بهسرعت ایده میانجیگری بین ایران و عربستان را پذیرفت و در همین راستا عازم ریاض شد تا پس از گفتوگوهای لازم، تمهیداتی را برای میزبانی بغداد از نشستی میان سران ایران و عربستان فراهم آورد. عباس الحسناوی، مقام دفتر نخستوزیری نیز این خبر را پیشتر تایید کرده بود و از چراغسبزی خبر داد که بنسلمان برای میانجیگری با ایران به عبدالمهدی نشان داده است.
حسن عراق برای ایفای نقش میانجیگری
عبدالباری عطوان، تحلیلگر جهان عرب در روزنامه رایالیوم به تحلیل تحولات اخیر میان ایران و عربستان پرداخت و نوشت:« بن سلمان راه را برای واسطهها و واسطهگریها با ایران باز کرده و چه بسا حرکت دهنده امور به این سمت است. این اتفاقی نیست که آقای عمران خان، نخست وزیر پاکستان در سازمان ملل از درخواست عربستان برای میانجیگری اسلام آباد در اختلاف با ایران خبر میدهد و همزمان آقای عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق هم که هفته گذشته به ریاض سفر کرد از درخواست مشابهی درباره میانجیگری با ایران به منظور پایان دادن به اختلافات آن با ریاض و در راس آن در خصوص جنگ یمن خبر میدهد.»
الجزیره از جایگاه ویژه عادل عبدالمهدی برای میانجیگری بین ایران و عربستان اینگونه مینویسد:« با وجود تلاشهای عمران خان، نخستوزیر پاکستان که البته مایل به ایفای نقش میانجی در این بین نیز هست، عادل عبدالمهدی از موقعیت مناسبتری برای انجام چنین مامورتی برخوردار است. عراق از سویی دارای اکثیریتی شیعه است که در دولت و نهادهای دیگر ریشهدار هستند و روابط عمیقی با تهران دارند، با این حال جمعیت اهل سنتهای عراقی نیز با سعودیها روابط نزدیکی دارند. از اینرو بهجای آنکه عراق به میدانی برای رقابتهای تهران و ریاض بدل شود، میتواند زمینهای برای همکاری بین دو کشور باشد و مدل موفقی را برای دیگر مناطق خاورمیانه پایهگذاری کند.»
همزمان در داخل ایران نیز واکنشها نسبت به رهیافت دیپلماتیک با ریاض مثبت بوده است چنانچه علی ربیعی سخنگوی دولت نیز یادآور شد اگر عربستان رفتارهای خود در یمن را تغییر دهد، ما از آن استقبال میکنیم.
اما پس از یک دوره تنشهای دامنهدار و فزاینده اکنون چه شده که پیغام پسغامهای ولیعهد جوان سعودی به دست رهبران برخی کشورها نظیر پاکستان و عراق داده میشود تا ایران را برای مذاکره دعوت کنند؟
تداوم مخابره سیگنال «صلح هرمز»
اوایل مهرماه بود که محل مجمع عمومی سازمانملل شاهد پیام صلح ایران برای منطقه و کشورهای حاشیه خلیجفارس بود؛ سیگنالی قوی با موج « ابتکار صلح هرمز» که دکلهای گیرنده شیخنشینان عربی را حساستر کرد. تحولی که از حسن نیت ایران در حضور جامعه بینالملل برای حفظ و تقویت صلح و ثبات منطقهای میگفت و خواستار رهیافتهای دیپلماتیک برای حل منازعات بود. این طرح سنگبنایی را ایجاد میکند تا عبور و مرور دریایی در خلیجفارس و امنیت آن با همکاری نیروهای منطه ای میسر شود.
پیشتر نیز حسن روحانی یادآور شده بود ک ایران آمادگی دارد تا اعمال گذشته برخی همسایههای عربی خود را به باد بسپارد و اینگونه ایران بار دیگر بر عزم جزم خود برای کلید خوردن ابتکار صلح در منطقه مهر تایید بزند. . زنگ نخست را برای این ابتکار ایران به صدا درآورد و از چارچوبی صلحی سخن گفت که شاید بتواند پس از دهه ها، عنان امور منطقه را فارغ از مداخلات غربیها به دست رهبران منطقهای بدهد.
فرصتهای خروج آمریکا از سوریه…
حتی دونالد ترامپ نیز که نشان داده ارجی به نرمهای سنتی سیاستخارجی آمریکا پس از هفتاد سال نمینهد سیگنال داده که کاری به کار خارومیانه ندارد.
او در توئیتی پس از خارج ساختن نیروهای نظامی سوریه پس از حدود هشت سال می گوید:« ما هزاران مایل دور هستیم! اما ایران، روسیه و سوریه در حال نوشتن قانون اساسی برای دولت بشار اسد! و ترکیه به دنبال سودای امپراطوری عثمانی! و عبدالمهدی به دنبال آشتی ریاض و تهران و پایان جنگ یمن!.»
سیگنالی که میتواند خود یکی از عوامل ترغیب رهبران سعودی برای گفتوگو با ایران باشد چراکه نشان میدهد هیچ بارقهای از امید برای حمایت آمریکا از سعودیها در برابر ایران باقی نمانده است.تنها مدتی قبل بنسلمان از کشاندن جنگ به داخل ایران سخن میگفت اما تنها یک حمله پهپادی حوثیها به تاسیسات نفتی آرامکو کافی بود تا آلسعود اکنون با یک شیفت مهم، راهکار سیاسی را برای کاهش تنش با ایران ترجیح دهد.
پشتپرده شیفت نرم سعودیها در برابر ایران
شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون در مطلبی، تحولات اخیر بین تهران-ریاض و عقبنشینی سعودیها را اینگونه روایت می کند:« شکستهای متوالی عربستان سعودی در یمن، پیامدهای قتل جمال خاشقچی، روزنامهنگار عربستانی و از همه مهتر حملات ماه سپتامبر به تاسیسات نقتی آرامکو نفسهای ولیعهد جوان را در میانه تنش ها با ایران به شماره انداخته و به عقبنشینی مقابل تهران رضایت داده است.»
روزنامه اسرائیلی هاآرتص با اشاره به اینکه عربستان به ناتوانی خود در برابر ایران آگاه شده است مینویسد:« بهنظر می رسد که عربستان سعودی به این مهم پی برده است که در تقلای برای هژمونی منطقه ای دستهای بستهای در برابر ایرانیها دارد و از اینرو رویه خصمانه خود را با رویکردی دیپلماتیک جایگزین کرده است. »
310231/23
