این پرسش و پاسخ را می خوانید:
آقای جنتی چند روز پیش گفت که «مردم تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند، ولی تحمل شکست انقلاب را ندارند». آقای مصباحیزدی نیز چندیپیش در بازخوانی اهداف گفت که «برخی هدف انقلاب را رفع فقر و محرومیت میدانند؛ اگر اینگونه باشد، انقلاب اسلامی چه تفاوتی با انقلابهای مارکسیستی و لیبرالیستی داشت؟» این سخنان در مقابل خوانش شما از اهداف انقلاب قرار دارد. سخنان این دو شخصیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبول داریم که تمام اهداف انقلاب در مسائل اقتصادی خلاصه نمیشود اما بیتردید یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی رفع فقر بوده است زیرا وجود فقر نشان از وجود بیعدالتی است و هیچکس شک ندارد که انقلاب بهدنبال رفع بیعدالتی بود. انقلاب اهداف دیگری مانند آزادیهای سیاسی و مدنی، استقلال و استقرار ارزشهای دینی را نیز دنبال میکرد اما در کنار تمام اینها حمایت از طبقات محروم نیز بهشدت مهم قلمداد میشد.
پیامبر (ص) میفرمایند که فقر به کفر میانجامد یا آنکه امیرالمؤمنین (ع) میگویند هر کجا ثروت انباشتهای دیده شود، در کنارش حقوق تضییعشده دیگران وجود دارد.
امام بهصورت مدام خطاب به مسئولان میگفت که درصدد رفع فقر و کمک به محرومان باشید. کسانی که رفع فقر را در زمره اهداف انقلاب نمیدانند، جلد 22 صحیفه نور را تورقی کنند تا دریابند که امام تا چه حد بر لزوم رفع فقر تأکید داشت. امام در سال 58 و پیش از هر اقدام دیگری دستور تأسیس جهاد سازندگی را داد تا مشکلات مردم محروم برطرف شود. اساسا فلسفه نهضت انبیا تحقق عدل و قسط است و در دید مسلمانان، بهویژه شیعیان در حکومت امام زمام (عج) برنامههای عدالتمحور بهگونهای است که فقر ریشهکن میشود و افراد برای دادن صدقه و زکات مال خود باید شهر به شهر بگردند تا یک فقیر پیدا کنند. بهجای تحریف اهداف انقلاب بهتر است که در مقابل رانتجوییها، فسادطلبیها، اختلاسها، ناکارآمدیها و بیبرنامگیها ایستاد تا با تحقق اهداف راستین انقلاب، مردم به رفاه دست یابند. روا نیست که بعد از 40 سال هنوز بخشی از مردم زیر خط فقر یا نزدیک به آن باشند.
1717