سینماسینما، افشین اشراقی
همچون سالِ گذشته، فیلمهای جشنوارهی فیلمِ کوتاهِ تهران همزمان در دیگر شهرهای کشور روی پرده رفتهاند. اکران در گرگان به پایان رسید. ۳۷ فیلم طیِ دو روز و در چهار بخش: داستانی، تجربی، پویانمایی و مستند. ضمنِ احترام به باقیِ فیلمهای پذیرفتهشده در جشنواره، نگارنده از بین فیلمهای اکرانشده در گرگان، صدای سه فیلم را بیشتر پسندیده و بخشی از آنها را بهاجمال تحلیل کرده است که در ادامه میخوانید.
سونا با نمایی تعقیبی از یک زن شروع میشود. تعقیبی که تا پایان ادامه دارد. زن به همراه دو فرزندش به باشگاهِ سوارکاری میرود، برای یافتنِ همسرِ سابقاش. کفشِ پاشنهبلند از مهمترین جنبههای ظاهریِ اوست که در چند پلان توجهِ بیننده را به خود جلب میکند. ویژگیای که به نظر میرسد در پیشتولید دربارهاش اندیشیده و به شخصیت اضافه شده است، برای بیانِ احوالِ درونیاش.
صدای پاشنهها و سُمها بیشباهت نیستند. در اواخرِ فیلم صدای قدمهای زن تقریباً همزمان میشود با صدای قدمهای اسبهایی که انگار خستهاند و از نفس افتاده. که اشارهای است به استیصالِ زن. او از تکوتا افتاده است نه برای جستوجوی بیسرانجاماش در طولِ روایت، بلکه بهخاطر بر دوش کشیدنِ جایگاهِ اجتماعیای که دیگر خواهاناش نیست.
کولبران موقعِ بالارفتن از کوه گرفتارِ مرزبانانی میشوند که هرگز نمیبینیمشان. یکی از کولبران هنگامِ فرار سقوط میکند و میمیرد. صحنهی پیشین متعلق است به شوان. تصویر بر مرگِ کولبر درنگ نمیکند، صدا نیز. دوربین جسد را در نمای دور و از بالا در قاب میگیرد و صدا گنگ و نامفهوم میشود. چرا که تیرهروزیهای کولبران اندوهبارتر است: صدای شلیکِ گلوله در صحنهی مزبور تا اولین پلانِ صحنهی بعدی امتداد مییابد و میپیوندد به صدای صاعقهای در نمای لانگ از طبیعتی که آبستنِ اتفاقاتِ بعدیست. گویی صدای شلیکِ گلولهها جزئی از آن جغرافیاست. و جزئی همیشگی از زندگیِ پرمحنتِ کولبران.
مکالمهی مأمورانِ انتظامی از طریقِ بیسیم، مؤثرترین صدای نفر سوم است. هر چه فیلم پیش میرود زمانِ مکالمهها بیشتر میشود و بر تنشِ فیلم افزوده. منبعِ صدا گاهی داخلِ قاب است و اغلب خارج از قاب. گفتوشنودهایی که از بیسیم شنیده میشوند در این فیلم سه کارکرد دارند: ارائهی اطلاعات به بیننده و متعاقباش زمینهچینی برای رویدادهای بعدی. و سوم: ایجادِ تنش.
پینوشت: نفر سوم فیلمی جنایی-معمایی است. آوردنِ مثال داستاناش را لو میداد. ترجیح دادم به اشارههایی کلی بسنده کنم.