ماهان نوروزپور: گروه هنری «خط رو خط» به سرپرستی جواد صادقی، مدرس انجمن خوشنویسان، با کمک شاگردان و همکارانش یک نمایشگاه نقاشیخط در تهران برگزار کردهاند که شامل ۴۰ آثر از ۹ هنرمند میشود.
جواد صادقی که شاگرد غلامحسین امیرخانی بوده، بیش از ۳ دهه است که در انجمن خوشنویسان ایران تدریس میکند. او مشاور هنری و داور جشنوارههای متعدد هنری بوده و آثارش را در بیش از ۴۰ نمایشگاه داخلی و خارجی به نمایش گذاشته است.
صادقی سالهاست که در عرصه نقاشیخط فعالیت میکند و آثار بسیاری را در این قالب تولید و به فروش رسانده است.
به بهانه برپایی نمایشگاه «خط رو خط» که این روزها در انتشارات گویا به نمایش درآمده است، گفتوگویی را با جواد صادقی انجام دادهایم که خواهید خواند.
خبرآنلاین در رابطه با این نمایشگاه و وضعیت این هنر اصیل ایرانی گفتوگو کرده است:
ابتدا توضیح دهید از کی به فکر برگزاری چنین نمایشگاهی بودید و آثار را چطور گرد هم آوردید؟
ما دو سال پیش در شهر ری یک گروه هنری تشکیل دادیم به نام «خط رو خط» که دور هم جمع میشویم و من به بچهها برنامه میدهم و راهنماییشان میکنم. فضایی که ما به آن ورود پیدا کردیم، بسیار حساس است زیرا که به چند هنر مانند خوشنویسی، نقاشی، گرافیک و تصویرگری پهلو میزند؛ فعالیت در هنر نقاشیخط به همین جهت بسیار سخت است و نیازمند دقتی بالا است.
ما از همان روز اول به خودمان قول دادیم که باید فعالیت ما افق نمایشگاهی داشته باشد و برای همین در مرکز ریشناسی ساکن شدیم و تمامی بچهها بدون خستگی به تلاششان ادامه دادند تا بعد از دو سال توانستیم با آمادهکردن آثار و پیدا کردن یک مکان مناسب، چنین نمایشگاهی را راه بیندازیم.
بودجه مالی این نمایشگاه چگونه تامین شد؟
ما هیچ پشتوانه مالی نداریم. شهریهای که هنرجویان پرداخت میکنند، بودجه مالی ماست که ما و اساتید دیگر، همان را برای پیاده کرده برنامههایی مانند این صرف میکنیم تا تیم خوشنویسی بتواند قوام پیدا کند، نفس بکشد و به حیات خودش ادامه بدهد.
گاهی شده است که ما و اساتید دیگر، مدتی حقوقی را که از انجمن دریافت میکردیم، کاملا ذخیره میکردیم تا بتوانیم بعد از یک سال مکانی را برای راهاندازی نمایشگاه اجاره و هزینه لازم برای انجام پروژههای دیگر تامین کنیم.
از وزارت ارشاد کمکی دریافت نکردید؟
خیر و قرار هم نیست وزارت ارشاد بیاید و به من هنرمند کمک مالی کند. هنرمند باید بداند چگونه پول دربیاورد، چگونه اثرش را بفروشد و چگونه کار خودش را جلو ببرد؛ این مسوولیت وزارت ارشاد نیست و انتقادات به ارشاد از زوایه دیگری وجود دارد. به عنوان مثال من به شخصه توقع داشتم یکی از مسوولین وزارت ارشاد تشریف بیاورند نمایشگاه آثاری را که به صورت منتخب از اساتید و هنر جویان به نمایش گذاشتهایم ببینند. اما اصلا انگار نمیدانند که ما هستیم.
من خودم مدتی در مجموعه ارشاد مدیر بودم، این وظیفه من است که هنرمندم را رصد کنم، دنبالش بروم و مراقبش باشم. اگر فعالیت نمیکند، جویا شوم چه شده که او دیگر فعالیت نمیکند. ارشاد باید این کارها را انجام دهد، نه اینکه بیاید کمک مالی بکند یا پول بدهد، اینها وظیفه ارشاد نیست اگر هم هست، من دیگر مسوولش نیستم که ارشاد با بودجهاش چه میکند.
در این کشور نزدیک به چهار هزار مجموعهدار داریم؛ وزارت ارشاد دستکم ده تا از اینها را که میشناسد، میتوانست دعوت کند و نمایشگاه ما یا هر نمایشگاه هنری دیگری را تبلیغ کند تا مجموعهداران ترغیب شوند و به بازار راکد هنر، بهویژه خوشنویسی کمی رونق دهد، این وظیفه ارشاد است.
آیا در این سی سالی که شما در انجمن خوشنویسان، استاد بودهاید یک بار از مسوولین کسی جویا شد که وضعیت چگونه است؟
خیر، البته من چون مدیر ارشاد بودهام، ارتباطات شخصی با مسوولان دارم . اما بهطور رسمی انگار که اصلا چنین هنری و چنین انجمنی نیست در کشور. ببینید ما خیلی وقت است توقعی از ارشاد نداریم. دیگر هنرمندان ما نه با صحبتهای یک مسوول دلگرم میشوند و نه دلسرد. عادت کردهایم و یاد گرفتهایم چگونه در این فضا گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم و اساسا هنرمندان، مانند سایر مشاغل و اقشار جامعه نیستند که درد هایشان را فریاد بزنند، خیلی جاها سکوت میکنند و به همین خاطر مشکلاتشان بسیاری از اوقات ناشنیده میماند.
ما اینجا هنر جویانی داریم که دارند عمر و سرمایهشان را صرف این هنر میکنند. متاسفانه مسوولین برای حفظ این هنرجویان در هر زمینهای، هزینه نمیکنند و آن وقت برای بازگرداندن یک جوان به مسیر درست از انحرافات، دوبرابر هزینه میکنند. ما این سرمایه ذاتی را در ایران داریم، پس چرا استفاده نکنیم؟
الان وضعیت این هنر در ایران چگونه است؟
به نظر من بسیار خوب و امیدوار کننده است، اکنون، جذب جوانان به کلاسها و این عرصه خیلی بالاتر رفته است. من سی سال است در انجمن خوشنویسان دارم تدریس میکنم و وضعیت جدید را میبینم. شاگردان من گاهی برای خرید رنگ و مواد اولیه یک تابلو به مشکل بر میخورند. قیمت یک سری از وسایل این هنر خیلی گران است اما بچهها هر طور شده نیازشان را جور و اثر را خلق میکنند. به عقیده من اگر مسوولین مقداری روی این حوزه سرمایهگذاری کنند، ما در سطح جهانی هم یکهتاز میشویم.
در سطح جهانی هنر نقاشیخط چه گسترهای دارد؟
تمام کشورهایی که به الفبای عربی مینویسند، در این حوزه فعالیت میکنند البته هند و ترکیه هم اگرچه خط عربی ندارند، اما هنر نقاشیخط و خوشنویسی دارند. اما ما در این عرصه یکهتازیم، گرچه الان کشورهای عربی آثار خیلی خوبی را ارائه میدهند و ظاهرا سرمایهگذاری روی این هنر را شروع کردهاند. همین هنر زمانی که از مرز فارسی زبانان و ایران بیرون میرود، دیگر نقاشیخط نیست و به آن نقاشی میگویند.
چرا در فضای خوشنویسی، نمایشگاههای گروهی و فعالیتهای جمعی خیلی کم به چشم میخورد؟
اولا که خوشنویسی، ذاتا یک هنر فردی است و تنهایی و انزوا برای خلق یک اثر توسط هنرمند ضروری است. اما در کل در جامعه ما، کار گروهی کردن، آن هم در فضای هنر، بسیار سخت است زیرا که ما در هنرهای سنتی خودمان یک فردیت و خودپسندی عجیبی داریم.
تمامی هنرهای سنتی ما همین مشکل را دارند و برای مثال نگارگران وضعیت بهتری ندارند؛ هنرمندان آن رشته هم انزوا طلباند و کار جمعی نمیکنند. در موسیقی سنتی و قالیبافی هم این انزوا طلبی دیده میشود. این در ذات هنرهای سنتی ماست و مشکل و ضعفی است که نسل به نسل بین هنرمندان ما ادامه پیدا کرده. این روحیه، به کار هنری خیلی ضربه میزند.
۵۷۵۷