متاسفانه بحران کرونا طولانی شده است و با توجه به نوع مدیریت اعمال شده و نظر به عدم توجیه مناسب مردم به جدی گرفتن ماندن در خانه و کاهش ارتباطات و ... به نظر میرسد طولانیتر هم خواهد شد اما چیزی که در این بین فراموش شده، حمایت روانی از عوامل درگیر مستقیم با کنترل و درمان و مراقبت کروناست .
متاسفانه همکاران بخش درمان و مراقبت و پاراکلینیک درگیری طولانی مدت با کرونا داشته و این درگیری چهره به چهره هنوز هم ادامه دارد .
در کنار اضطراب ناشی از احتمال ابتلای خود و یا انتقال به اعضای خانواده، از عدم امکان استفاده از مرخصی و دوری از محیط ایجاد شده شبه جنگی و فشار روانی حاصل از حضور مداوم در این جو سنگین و پر خطر که هیچ مشخص نیست دشمن کیست و چیست و کجاست، احتمال درگیریهای روانی را بیشتر می کند .
در مورد گروه پرستاری که همواره در شرایط بحران کار می کنند و کرونا بخشی از این معضل را نمایان کرد، متاسفانه شاهد هیچ تغییری نبودیم و به این هجمه های روانی باید احساس عدم امنیت شغلی، اخراج و تعدیل همکاران، رفتار بسیار ناشایست دانشگاهها با پرسنل پرستاری و برخوردهای قهری با معترضین به شرایط ناهموار و… که اگر بخواهیم آن را بنویسیم مثنوی چهل من کاغذ می شود، موجب شده است فشارهای کاری و روانی خارج از تحمل افراد باشد اما متاسفانه کسی به این موضوع توجهی ندارد. واقعیت این است که اگر این نیروها را ماشینهای آهنی هم فرض کنیم به صورت دوره ای نیاز به ترمیم و سرویس و … دارند.
بهتر است ستاد کرونا برای این بزرگواران ضمن ایجاد بازه های مرخصی اجباری ۱۰ روزه، موجباتی فراهم کنند که همسران شاغلشان هم با ارائه ی گواهی از مرکز اشتغال کرونایی همسرش، مرخصی داشته باشند تا این نیروها بتوانند تجدید قوا کنند.
این همه گیری ممکن است مجددا در ماههای پاییزی تکرار شود که نیاز است مشکلات این کرونا_ مدیریتی که کم هم نبود در دوره ی بعدی اصلاح شود و گرنه بدون شک دیگر چنین مشارکت فداکارانه ای را شاهد نخواهیم بود.
* پرستار
۴۷۲۳۲