احمدآقا کارتنی را از پشت سرش برداشت و گذاشت روی پیشخوان.

بیا اکرم خانوم. یه سیدی امروز همه حسابای دفتری رو تسویه کرد. برای هر کدوم از اهالی هم که نوه دارند، این کارتن‌ها رو گذاشت پیش من.

پیرزن وقتی داشت از مغازه بیرون می‌رفت چشمش افتاد به جواز کسب: سید احمد علوی…

۲۴۱۲۴۱

hotnewsخبر5 سال پیش • dahio.com • 19



دیدگاهتان را بنویسید