وی گفت: ساعتی قبل زنگ خانهام به صدا درآمد. مرد ناشناسی از من خواست مقابل در بروم تا بسته هدیه را تحویل بگیرم. به محض اینکه در را باز کردم دو مرد وارد خانه شدند و دست و پاهای مرا بستند. آنها تهدید کردند که اگر حرفی بزنم مرا میکشند. بعد به سراغ گاوصندوق رفته و ۱۰۰ میلیون تومان پول و وسایل باارزش دیگری که داخل خانه بود را به سرقت بردند. مردان ناشناس میدانستند من پولها را کجا نگهداری میکنم.
باتوجه بهگفتههای زن میانسال فرضیه آشنا بودن سارقان قوت گرفت. در ادامه بررسیها و بازبینی دوربین مداربسته اطراف خانه ویلایی آنها به خودروی پرایدی مشکوک شدند که در مقابل خانه زن میانسال پارک شده بود.
با بررسی شماره پلاک خودرو مشخص شد که خودرو متعلق به داماد این زن است.بدین ترتیب مرد جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: مادرزنم وضع مالی خوبی دارد و بعد از مرگ شوهرش همه اموال طبق خواسته پدرزنم در اختیار او قرار گرفت. من وضع مالی خوبی نداشتم و کلی بدهی داشتم. چندین بار پیشنهاد دادم که ارثیه میلیاردی را بین دختران و پسرانش تقسیم کند اما او مدعی بود تا زمانی که زنده است کسی حق استفاده از ارثیه را ندارد. برای همین تصمیم به سرقت از او گرفتم و به دو نفر از دوستانم گفتم این سرقت را انجام دهند. آنها به دروغ به من گفتند از خانه مادرزنم پولی سرقت نکردند. ولی من بعداً متوجه شدم که آنها به من رو دست زده و ۱۰۰ میلیون تومانی که سرقت کرده بودند را برداشتهاند. حالا هم از آنها خبری ندارم.با اعترافات داماد جوان، تحقیقات برای دستگیری دو همدست او ادامه دارد.
۱۷۱۷