نکته جاماندهای هم وجود دارد که استاد محمدرضا حکیمی بدون اینکه از بودجههای دولتی در نظام جمهوری اسلامی ارتزاق کند، توانسته به عالیترین سطح تحقیق و تألیف برسد، دهها جلد کتاب علمی-تحقیقی از خود به یادگار بگذارد و در شمار چهرههای برجسته حوزوی قرار گیرد.
تکریم کمنظیری که بزرگان علم و معنویت از او کردند، عظمت شخصیت این دانشمند حوزوی را به روشنی نشان داد. او این عظمت را از ناحیه عنوانها و منصبها و جایگاههای اعتباری که امروز بعضی علما را در چشمها بزرگ نشان میدهد به دست نیاورده است. استاد محمدرضا حکیمی هرگز هیچ مسئولیت و منصب و عنوان رسمی و دولتی و حتی وظایف رسمی حوزوی نداشت ولی در بالاترین سطح احساس مسئولیت میکرد.
با اینکه امام، حوزههای علمیه را از رفتن به سوی بودجههای دولتی منع کرده بودند، حوزهها برخلاف نظر امام به برخورداری از ردیف بودجه معتاد شدند و مبالغ هنگفتی از بیتالمال صرف کارهائی میشود که قبل از انقلاب، با تکیه بر وجوه شرعیه و هدایای مردم انجام میشدند. تخصیص بودجههای کلان بیش از هزار میلیارد تومانی در سال 1400 به حوزههای علمیه که صدها میلیارد آن در اختیار شورای عالی حوزههای علمیه قرار گرفته، اصولاً توجیهی ندارد.
تمام کارهائی که در حوزههای علمیه صورت میگیرند، بدون دریافت بودجه دولتی هم قابل انجام هستند. با اختصاص این بودجه کلان به حوزههای علمیه، فقط عدهای حقوقبگیر بر عائله دولت افزوده شده که پشت میزها مینشینند و با روحیه کارمندی رفت و آمد میکنند و حداکثر تعدادی گزارش و کتاب تهیه و منتشر میکنند که به غنای کتابهای علمی گذشتگانی که بدون استفاده از بودجههای دولتی تألیف و منتشر میکردند نمیرسند. با این بودجههای کلان تاکنون حتی یک محمدرضا حکیمی پرورش نیافته و اگر افراد محققی در حوزه رشد یافتهاند، بدون ارتزاق از این بودجهها بوده است.
در کارهای تبلیغی هم همین انحراف به وجود آمده است. قبل از انقلاب، طلاب و فضلا با پول مردم به تبلیغ میپرداختند و نتیجه آن تبلیغات، رشد آگاهیهای اسلامی مردم و پیوستن آنها به نهضت امام خمینی و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی بود ولی اکنون بودجه دولتی صدها میلیارد تومانی به سازمان تبلیغات اسلامی تعلق میگیرد که عدهای پشت میز بنشینند و تعدادی پوستر چاپ کنند و از منافع مداحانی که برخلاف مداحان اصیل در حال به انحراف کشاندن محتوای پیام عاشورا هستند حفاظت کنند. ورود به مسائل جناحی و دخالت در اموری که ربطی به وظایف معنوی و تبلیغی روحانیت ندارد، بخش دیگری از هزینهسازیها به نام دین است که در جای خود قابل بررسی و البته مایه تأسف شدید است.
زندگی استاد محمدرضا حکیمی از این جهت برای حوزویان درسآموز است که بدون استفاده از بودجه دولتی و به سبک حوزههای علمیه گذشته درس خواند، تحقیق کرد، کتاب نوشت و به مکتب اهلبیت خدمت کرد. گسترش معارف اسلامی به شیوه محمدرضا حکیمی، برای حوزویان حکمتآموز است اگر بیاموزند.
23302