فاطمه پاقلعهنژاد- انتقاد به سیما در شورای نظارت بر رسانه ملی هم به اوج رسیده و حالا محمدحسین رنجبران همان پاسخی را به حسامالدین آشنا میدهد که پیشتر از زبان آنها، کیهان برایشان مینوشت: «در بودجه مکلف میکنند دوهزار میلیارد درآمد از آگهیها داشته باشید و بعد نامه میزنند چرا دوش و قابلمه اینقدر تبلیغ میکنید؟»
این پاسخی است توئیتری از مدیر روابط عمومی سیما به انتقاد توئیتری عضو ناظر بر رسانه ملی از سوی دولت که نوشته بود: «هرچه میگوییم چرا، میگویند پول نداریم پس حق داریم»
روزی محمود احمدینژاد به یک مصاحبه تلویزیونی سیما رفته بود، در اوج گرانی پراید بیست میلیون تومانی. او وزن ماشین را ضرب در قیمت آهن و تجهیزاتش کرد و گفت: «کیلویی چند؟ » حالا این حکایت منتقدان صدا و سیما با مدیران تشکیلات عریض و طویل جام جم است که مشخص نیست کل هزینههایشان چقدر میشود.
در بودجه سال ۱۳۹۸ برای رسانه ملی پیش بینی هزینه ۳هزار وپانصد میلیارد تومانی شده است. هزینهای که ۱۳۰۰ میلیارد آن مستقیما از ردیف بودجه عمومی کشور تامین شده است.
تقریبا رقمی به بزرگی همین ارقام یا اقلا نصف این رقم بر اساس آمار تقریبا موثق، توسط خود نهادهای دولتی برای برنامههای مشارکتی پرداخت میشود و قرارداد انحصاری سیما با سامانههای ارزش افزوده توسکا هم که هست.
گزارشی از مریم یعقوبی در خبرآنلاین بر اساس آمار تراکنشهای مالی موبایلی ثبت شده از درگاههای ارزش افزوده برای سال ۱۳۹۷ تنها به این صورت است: «در بررسی آمار تنها یک سال از تراکنشهای موبایلی میبینیم برخلاف ابلاغیه بانک مرکزی مبنی بر مسدود شدن این کدهای دستوری، سال گذشته تعداد یک میلیارد و ۳۲۰میلیون و ۲۱۷تراکنش با نقل وانتقال مبلغی بیش از ۸هزار و هشتصد و پنجاه میلیارد تومان بر روی موبایل ثبت شده است.
اگر نیمی از این تعداد و مبلغ را مربوط به تراکنش های اپلیکیشن های بانکی دانسته و از حوزه نفوذ «ستاره مربعها» خارج کنیم باز هم اعداد عجیب و غریبی کشف میشود.
تنها در یک سال بیش از ۶۰۰میلیون تراکنش با مبلغی بیش از ۴هزار میلیارد تومان از طریق کدهای دستوری یا همان «ستاره مربعها»ی فاسد نقل و انتقال پیدا کرده است که باز هم اگر تنها ۵۰درصد آن را مربوط به برنامههای صداوسیما بدانیم قطعاً بیش از مبلغ قرارداد محرمانه توسکا و صداوسیما خواهد شد. البته این در حالی است که رقم اعلام شده در پیامکهای شرکت در این مسابقات را نادیده بگیریم.»
ساز ناسازگار بیپولی
رسانه ملی اما همچنان سازش ساز بیپولی و عدم اطلاعرسانی صحیح در این زمینهاست.
آنها که عضو سامانه شفافیت نیستند، در ماههای اخیر به رغم فشار شورای نظارت بر صداوسیما هم هنوز سند مالی روشنی درباره درآمدها و هزینههایشان اعلام نکردهاند. تنها مدام بر دشواری تامین هزینهها تاکید می کنند.
احسان قاضیزاده هاشمی عضو ناظر از سوی مجلس در شورای نظارت بر رسانه ملی، چندی قبل با اشاره به سنگینی بار تعداد پرسنل ۵۰هزار نفری رسانه ملی به خبرآنلاین گفته بود: «دوستان رسانه ملی میگویند به خاطر شرایط رکود اقتصادی، امکان جذب این حجم از درآمد آگهی وجود ندارد و ناچارند که سراغ جذب مشارکت بروند. ولی ما اولا این گفته که آگهی جذب نمیکنند را قبول نداریم. بعد اینکه برایمان شفاف نیست این مشارکتها چطور جذب میشوند و چرا به حساب خزانه ریخته نمیشوند؟ ناچاریم که کل این درآمدهایشان را که از طریق مشارکتها از ارگانهای دولتی، نهادها و این اپراتورها و بخشهای خصوصی میگیرند جمع بزنیم و بدانیم چرا وارد خزانه نمیشوند. ما اعتقاد داریم این درآمدها حتما بیش از ۲۲۰۰ میلیارد تومان است اما الان نمیتوانم بگویم دقیقا چقدر.»
البته مهدوی مهر معاون بازرگانی سیما و میرباقری چندی قبل به جلسه شورای نظارت رفتند. جلسهای که خروجی آن تقریبا خیلی نرم بود اما بعد از جلسه همه آن انتقادها بر جای ماند و حسامالدین آشنا غیر از انتقادی که به متن صورتجلسه و دستکاری بخشهایی از آن کرده بود، انتقادش از این عدم شفافیت را باز بیان کرده و باز جواب میشنود: «تامین ۲ هزار و دویست میلیارد سخت است.»
ولی با این وجود همچنان رسانه ملی حاضر به شفافسازی درباره درآمدها و میزان هزینههایش نیست. همچنان این درآمدها به حساب خزانه نمیرود و کسی نمیداند این پولی که آنها در میآورند چقدر است و چطور هم هزینه میشود.
چیزی که مدیران سیما اصلا علاقهای به اعلامش ندارند و فقط بر طبل بیپولیشان میکوبند.
آنها که امسال برای سومین سال متوالی علاوه بر همه درآمدهایشان از دولت بودجه یورویی هم میگیرند تا غیر از تکمیل تکنولوژی مورد نیاز، ۲۰۰میلیون یورو برای تولیدات فاخر هزینه کنند. این یعنی عددی برابر با بودجه تبلیغاتیشان فقط صرف تولید محصولاتی شود که مخاطب را به سیما برگرداند. یعنی آگهیها فقط خرج هزینههای سازمان و برنامهسازیهای غیر از تولید سریال و این مدل پروژهها میشوند.
اما چرا رسانه ملی باز پول کم می آورد؟
این پرسش بی پاسخ است.قاضی زاده هاشمی گفته بود:«الان رسانه ملی یک بدنه حدود ۴۰هزار نفری دارد. غیر از آن هم کلی نیروهای پیمانی، قراردادی و پروژهای دارد. عملا ما حساب کردیم ۱۱نوع مدل قرارداد میان پرسنل و بدنه صداوسیما وجود دارد. بخش عمده تولیدات کیفی رسانه ملی در این سالها برونسپاری می شود و تهیهکنندگانش از بیرون میآیند درحالی که خود بدنه، سهمی از این برنامهها ندارند.
عدد درشتی هزینه میشود برای حقوق این جمعیت بزرگ و خروجی کار هم که میبینیم، آنها که دیده میشوند از کارهای برونسپاری شده درمیآید.»
با همه اینها اما آنها باید این رسانه ملی را با ۳۵۰۰میلیارد تومان بگردانند. چقدر درمیآورند و چقدر هزینه میکنند را خودشان شفافسازی نمیکنند ولی آمارهای جنبی و لیست درآمدهای حدودی، کمکهای دولتی و تعرفههای آگهیهایشان نشان میدهد نباید کمتر از این درآمد داشته باشند اما استراتژیشان فقط گفتن درباره بیپولی است. بی آنکه شفاف بگویند چقدر درآمد داشتند و واقعا آیا چیزی کم دارند که اینگونه آنتن شان را میفروشند؟
آیا آنها بالاخره روزی شفاف سازی خواهند داشت؟ این پرسشی است که همچنان بیجواب مانده. حتی اگر رنجبران آنچنان توئیت کند که چون پولی نیست، تولیدکننده داخلی کارش خوابیده پس چارهای غیر از تبلیغ قابلمه و دوش حمام ندارند!
۲۵۸۲۵۸