موارد خوب، مثبت و خوشایندی که باید از دل اتفاقات بد و ناگوار، بازیابی شده و مورد قدردانی واقع شوند. وقتی بتوانیم در چنین وضعیتهایی سطح انرژی خود را با تکنیک شکرگزاری حفظ کنیم، قطعاً با تجربه های عالی و شگفت انگیزی روبرو می شویم. معجزه در چنین حالتی دور از دسترس نخواهد بود و طولی نمی کشد که دوباره از موقعیت ناخوشایند و حال خراب، به وضعیت عالی و حال خوب سوئیچ خواهیم کرد.
دم دست ترین و به روز ترین مثال در این حوزه، وضعیتی است که هم اکنون در کل کشور دامنگیر مردم شده است. شیوع ویروس کرونا، احتمال بالای انتقال، مرگ و میر و وضعیت بحرانی حاصل از آن، که سبب حاکم شدن غیرعادی ترین وضعیت اجتماعی پس از دوران جنگ ۸ ساله در کشور شده است.
در کنار این، اضافه کنید پیامهای متعدد واقعی و غیرواقعی – در فضای مجازی و حقیقی – که با به هم ریختن روحیه و ذهن افراد سبب دامن زدن بیشتر به حال خراب آحاد افراد جامعه شده است.
اینجاست که باید با تکنیکها و ابزارهای خودشناسی و بازآفرینی شخصی، به مقابله با بحران جسمی و روحی ناشی از حضور جناب کروناویروس رفت.
شکی نیست که خطر شیوع، بیماری و حتی مرگ افراد سبب خانه نشینی اکثر جامعه شده و رسماً اوضاع کسب و کار و وضعیت اقتصادی کشور را بحرانی کرده است. آن هم در شرایط “شب عید” که همواره با رونق تجارت های خرد و کلان (حتی در وضعیت های وخیم اقتصادی) همراه بوده است. نیازی به توضیح و شفاف سازی نیست که شوکِ خود بیماری و ویروس وقتی با شوک عظیم اقتصادی همراه شود، چه تاثیر مخربی بر حال و اوضاع افراد و خانواده ها خواهد داشت. همه ما به وضوح این را به عینه شاهدیم و کسی منکر آن نیست و به هیچ وجه قصد نداریم به پنهان سازی واقعیت بپردازیم.
اما خوب، چه بکنیم؟ رسالت ما در این وضعیت ناخوشایند و منفی چیست؟ کجا باید خود واقعی مان را نشان دهیم؟ چه طور از این بحران عبور کنیم؟
آیا باید بر طبل نومیدی بکوبیم و با انتشار حال بدمان، اوضاع را بدتر کنیم؟
همانگونه که بالاتر اشاره شد، شگرگزاری در چنین وضعیتی، یک راه حل سریع، کارآمد و بدون بازگشت جهت بهبود حال ماست. برای اینکار، باید در دلِ این رویدادِ ناخواسته به دنبال موهبتهایی رفت که به این واسطه وارد زندگی ما شده است. و چه چاره ای داریم جز این؟ آیا کنترلی بر اوضاع پیرامونمان داریم؟ و چون نداریم، بهترین کار این است که به خود و دورنمان بپردازیم تا سطح انرژی مان افت نکند.
و اما موهبت ها کدامند؟
در این ایام، مجبوریم بیشتر در خانه بمانیم. چه برکاتی در این اقدام نهفته است؟ بدیهی است ساعات بیشتری در کنار خانواده هستیم و می توانیم بیش از پیش، از بودن کنار نزدیکانمان لذت ببریم. برای کسانی که فرزند دلبندشان را به خاطر مشغله های فراوان زندگی کمتر می بینند، چه فرصتی بهتر از این؟
می توانیم بیشتر از قبل استراحت کنیم و شاید به این واسطه، برخی بیماری ها و عارضه هایی چون کمر درد ناشی از پشت میز نشینی یا هر آنچه که به سبب شغلمان بر سر ما آمده است، بهبود یابد.
می توانیم به کارهای عقب افتاده مان رسیدگی کنیم و از این نظر، کمی جلو بیفتیم.
وقت آزادمان را به مطالعه کتاب بپردازیم و سطح آگاهی و شعورمان را بالا ببریم.
فیلم ها و سریال هایی را نشان کرده بودیم و مدتها دنبال وقت فراغتی می گشتیم تا آنها را ببینیم؛ الآن وقت مناسبی برای انجام این کار است.
در این ایام خیابانها بسیار خلوتند. چقدر حسرت این روزهای کم تردد را داشتیم و به ترافیک و شلوغی و … هزار بد و بیراه گفته ایم؟
و… خیلی موارد دیگر که هر فرد در خلوت درون خود می تواند آنها را در ذهن، بازآفرینی نماید. کار ما این است که با توجه به این موهبتهای نهفته در دل گرفتاری ها، آنها را بولد کنیم. سپس برای داشتن آنها در زندگی مان، عمیقاً شکر به جا می آوریم و حتی المقدور در دفتر مخصوص شکرگزاری، فهرستی از این اتفاقات خوبِ ناشی از وضعیت ناخوشایند را یادداشت می کنیم و با احساس تمام و با تمرکز و حضور قلب، به خاطر داشتن تک تک آنها خداوند را سپاس می گوییم.
یادمان باشد، شعور کیهانی و کمال مطلقِ حاکم بر کائنات، حواسش به همه ما هست. در کار و حکمت آن انرژی لایزال الهی و پروردگار آفرینش، خللی وارد نیست. پکیج خلقت، کامل است و آنچه که به نظر ناقص، منفی یا ناگوار می آید، در واقع گوشه پازلی است از یک اثر هنری باشکوه و عظیم به نام آفرینش. درس اول، توکل و ایمان به این انرژی کل است که راهگشا است. اگر این حلقه اتصال را داشته باشیم، هیچ گاه آزرده حال نمی شویم؛ چون می دانیم در آخر، همه چیز روبراه می شود و رستگاری، عهد ازلی و ابدی است که خداوند با انسان بسته است. ما محکوم به خوشبختی هستیم و این مواردِ به ظاهر منفی، همه، درس ها و تجربه هایی است که برای سیر صعودی و رشد ما حتماً لازم است.
یک تمثیل زیبا و بسیار قابل درک در این زمینه، کلید های پیانو است. این درست که سفیدها، کلید های اصلی هستند؛ ولی در واقع کلیت موسیقی و آهنگ با هماهنگی و همکاری بین کلید های سیاه و سفید آفریده می شود و وجود کلید های سیاه، ملودی را زیباتر می کند.
زندگی مثل پیانو است؛ زمانی می توان آهنگ زیبایی نواخت که کلید های های سیاه و سفید با هم فشرده شوند.
و نکته آخر و جذاب تر اینکه تغییر فیزیکی در محیط پیرامون هم با تغییر ذهنی و تغییر ارتعاش در بعد غیر مادی ایجاد می شود. یعنی دقیقاً خلاف آنچه که به نظر می آید. به عبارت دیگر، صِرفِ تلاش بیش از حد و اصطلاحاً کفش پاره کردن، سبب رستگاری نیست؛ بلکه در کنار آن و مهمتر، تغییر نگرش است.
به قول حضرت حافظ:
دولت آن است که بی خون دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل، باغ جنان این همه نیست
چه لذتبخش است وقتی که بفهمیم و ببینیم که با بهره گیری از تکنیک های خودشناسی و شکرگزاری در همه شرایط خوب و بد، این فقط حال و درونمان نیست که خوب می شود؛ بلکه به همه آرزوهای مادی و تغییرات فیزیکی در دنیای بیرون هم خواهیم رسید. در واقع راه دیگری برایمان نمانده است. رازها و رمزها، آشکار می شوند.