هواداران مقصر اصلی از دست رفتن قهرمانی پرسپولیس در لیگ بیست و یکم را کسی جز یحیی گلمحمدی نمیدانند؛ این را میشد از پستهای اینستاگرامی و نوشتههای هواداری در فضای مجازی فهمید. بهجز بحثهای نقل و انتقالاتی که پیرامون یحیی وجود داشت، رفتارهای خارج از عرف این مربی منجر به محرومیت سنگین او شد، تا پرسپولیس در هفتههای حساس پایانی بدون سرمربی باشد.
یحیی خریدهای خوبی هم برای لیگ بیست و یکم نداشت؛ بازیکنان جدیدی که با نظر او جذب شده بودند را بازی نمیداد. همین مسأله موجب نارضایتی هواداران شد. اگر بازیکنان جدید کیفیت لازم برای بازی در پرسپولیس را ندارد، چرا برایشان این همه هزینه شد تا فقط تماشاگر لیگ باشند! در لیگ بیست و دوم، یحیی دست به انقلابی بزرگ زد و تیمی که سال قبل هماهنگ به نظر میرسید را با تغییرات گسترده بهم ریخت. همین مسأله باعث شد تا همچنان پرسپولیس با نوسان زیادی بازی کند و از کیفیت 5-6 سال اخیر فاصله بگیرد.
سوای اینها، یحیی همچنان از اتفاقات فصل قبل درس نگرفته و با مصاحبهها و رفتارهای تند خود برای پرسپولیس دردسر میسازد.
بازی فولاد و پرسپولیس یک نمونه است؛ نمونهای برای اثبات این حرف: «اگر میخواهید پرسپولیس را ببرید، روی اعصاب گلمحمدی راه بروید!» یحیی خیلی زود از کوره درمیرود و برخلاف روزهایی که بازیکنی خونسرد و آرام بود، در دوران مربیگری عصیانگر و پرخاشگر شده؛ او آستانه تحمل پایینی دارد و هرگاه زیر فشار قرار بگیرد، خیلی زود از کوره درمیرود و با تندخویی به طرف مقابل هجوم میبرد گاهی حملههای او فیزیکی است و گاهی کلامی.
بسیاری از مربیان فهمیدهاند که برای بردن یحیی، بهترین استراتژی راه انداختن جنگ روانی و ایجاد حاشیه برای نیمکت پرسپولیس است؛ یحیی گلمحمدی بعد از بازی با فولاد با مصاحبه جنجالیاش باعث شد تا هالهای از حواشی او و تیمش را محاصره کند. او در کنفرانس مطبوعاتی، فولاد را به بازی کثیف و ضدفوتبال متهم کرد. حتی اگر حق با گلمحمدی باشد و تمام تاکتیک فولاد، جنجال و وقتکشی باشد، بازهم ذرهای از تقصیر یحیی کاسته نمیشود و باید از او پرسید: «استراتژی و سیستم بازی پرسپولیس برای جنگ روانی و ضدفوتبال چیست؟ چرا پرسپولیس برای چنین بازیهایی پلن و برنامهای از پیش تمرین شدهای ندارد؟ آیاد نیکمت فولاد در زمین مسابقه مانع پاس دادن بازیکنان پرسپولیس بود که آنها نتوانستند 4 پاس متوالی به هم بدهند؟»
مقصر جلوه دادن حریفان بهدلیل رعایت نکردن بازی جوانمردانه شاید برای یک بار پذیرفته شود اما یک مربی حرفهای و کاربلد «باید» برای جنگهای بیرون و داخل زمین برنامه داشته باشد و بهدلیل بازی فیزیکی یا رفتارهای خارج از عرف و اصول مربیان تن به شکست ندهد. یحیی با مصاحبهاش انگار میخواست از «بار شکست» شانه خالی کند. یحیی باید فرض را بر این بگذارد که از این پس، تمام مربیان لیگبرتری با مرام و مسلک مربیان فولاد مقابل پرسپولیس صف میکشند و با چنین حریفانی باید تیمش را پیروز کند و از تیمهای چغر سه امتیاز بگیرد.
در فوتبال دنیا هم تیمهای زیادی مقابل بارسا، سیتی، آرسنال، رئال- یا تمام تیمهای بزرگ که از ستاره و کیفیت بازی بالایی برخوردارند- به ضدفوتبال رو میآورند؛ اما مربیان تیمهای بزرگ قافیه را میبازند؟ یا برای عبور از چنین بازیهایی همواره پلنی مشخص و برنامه دارند؟ بارها شاهد بازیهای موسوم به اتوبوسی مقابل بارسلونای پپ بودیم. در اغلب بازیها، بارسا برنده شد و توقف مقابل اینتر مورینیو شاید تنها یک استثنا باشد.
در فوتبال حرفهای، دفاع کردن، بازی فیزیکی و مستقیم و حتی حاشیهسازی یک متد و روش متداول برای بازی مقابل تیمهای بزرگ است. اما این متد در فوتبال ایران گاهی با چرکبازی اشتباه گرفته میشود و مربیان هر هفته با هم درگیرند و نیمکتنشینها به زمین میریزند و برای داور، تیم رقیب و حتی تیم خودی دردسر میسازند. یحیی گلمحمدی وظیفه دارد که در قامت سرمربی یکی از بزرگترین باشگاههای ایران، کیفیت بازی پرسپولیس را آنقدر بالا ببرد که هیچ تیمی در لیگبرتر با این شیوهها هم نتواند پرسپولیس را از ریل قهرمانی خارج کند. اگر چنین امکانی برایش مهیا نیست، لااقل باید پلن جدیدی برای عبور از بازیهای جنجالی تعریف کند. در نهایت فرافکنی و متهم کردن حریف به چرکبازی دلیل قانعکنندهای برای شکست نیست و یحیی نمیتواند از بار سنگین شکست در اهواز با یک مصاحبه جنجالی و شلوغبازی شانه خالی کند. لو باید به یک پرسش ساده پاسخ دهد: چرا بازیکنان پرسپولیس از دادن 5 پاس متوالی عاجز بودند؟
بیشتر بخوانید:
257 251