محدثه واعظیپور: تجربه ساخت فیلمهای زندگینامهای در ایران، معمولا با شکست همراه بوده است. جدا از مقررات، قواعد و ممیزیها که همیشه محدود کننده و بازدارنده هستند، آنچه ساخت فیلم درباره شخصیتهای مهم و مشهور را دشوار میکند، نگاهی است که جامعه ایرانی به آنها دارد. معمولا نمیشود به همه بخشهای زندگی این شخصیتها (به ویژه آنها که محبوبیت دارند) نزدیک شد و نمیشود همه وجوه تاریک و روشن این شخصیتها را منعکس کرد.
ساخت فیلمی درباره غلامرضا تختی، یکی از محبوبترین ورزشکاران ایرانی، اتفاقی مهم محسوب میشود. پس از تلاش نافرجام زندهیاد علی حاتمی و بعد از فیلم «تختی» (بهروز افخمی)، سینمای ایران نیازمند تصویری کاملتر از جهان پهلوان بود. برای ساختن فیلم از او، بسیار دیر شده، بنابراین این اتفاق را باید به فال نیک گرفت، هر چند «غلامرضا تختی» همه انتظارها را برآورده نکرده است.
فیلم بهرام توکلی با وجود بعضی نقاط ضعف اثری شایسته درباره مردی است که مانند بسیاری از چهرههای شاخص این جهان، سرنوشتی پر فراز و نشیب داشته است. فیلم شروعی خوب دارد، برشهای زمانی و فصلهای مختلفی که از زندگی تختی روایت شده، درست گزینش و اجرا شدهاند. گریمها خوب و انتخاب بازیگران برای بازی در نقش غلامرضا تختی، قابل توجه است. فصل مسابقه تختی در ملبورن، نفسگیر و پرهیجان اجرا شده است. توکلی تلاش کرده در زمانی محدود وجوه مختلف شخصیت جهان پهلوان را به تصویر بکشد، فیلم فراتر از یک درام زندگینامهای، شرایط زندگی در محیطی بسته و پر از عقده و کینه را مطرح میکند و مسیری که یک قهرمان تا مرحله فروپاشی طی میکند، به تصویر میکشد. در چنین فیلمی، تماشاگر از ابتدا پایان قصه را میداند، فیلم باید قلابی داشته باشد تا مخاطب را با خود همراه کند و این اتفاق میافتد. ساختار فیلم و فضای واقعی که خلق شده، عاملی است که تماشاگر را جذب میکند. هر چند عطش تماشاگر برای بیشتر دانستن از تختی، سیراب نمیشود و کمتر از ناگفتههای زندگی او در فیلم میبینیم و میشنویم. شاید قدم بزرگتری که توکلی نسبت به بهروز افخمی برداشته، این است که موضوع خودکشی تختی در ««غلامرضا تختی» با صراحت بیشتر و جدیتری بیان میشود.
«غلامرضا تختی» فیلمی است میهنپرستانه، قهرمان فیلم در کنار مردم است، مردمی که او را در شکست و پیروزی ستایش کردند. عشق جهان پهلوان به مردم سرزمینش و به شخصیتهایی که آزادی و احترام به حقوق مردم را پاس میداشتند در فیلم تبلور یافته است. به نظر میرسد احتیاط فیلمساز برای نزدیک شدن به زندگی خصوصی و شخصی جهان پهلوان، کاملا آگاهانه بوده است. او بیشتر روی وجه اجتماعی و سلوک فردی غلامرضا تختی متمرکز شده است. فیلم سیاه و سفید توکلی، در زمان درستی ساخته شده، نشانهها و کنایهها میگوید که ما شبیه مردمی هستیم که در روزگار تختی زندگی میکردند، همچنان قهرمانانمان را به سوی نیستی سوق میدهیم. مرگ یا خودکشی؟ چه اهمیتی دارد وقتی جامعه اجازه بالیدن به قهرمانان نمیدهد…
241۲۴۳