حسینعلی شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس دهم و منتخب مردم زاهدان در مجلس یازدهم در برنامه دستخط با بیان اینکه با عبدالمالک خیلی درگیر بودم به خاطرهای در این زمینه اشاره کرد و گفت: ساعت ۱۱ شب به من زنگ زدند. یکی از عزیزانی بود که دست او را بسته و به رگبار بسته بودند اما زنده مانده بود. آقای نشاطی از عزیزان جانباز هم بود. گفت هیچ کسی اینجا نیست و به داد من برسید. به رئیس دانشگاه زنگ زدم که اینها بروند. من سریع به زاهدان رفتم و موضعگیری تندی کردم.
وی اضافه کرد: شب عبدالمالک به من زنگ زد، من خانه برادرم بودم. به برادرم گفتم ضبط را بیاورید که صحبتهای او را ضبط کنم. آن زمان تلفنهایی نبود که بتوانیم ضبط کنیم. یک ساعت با هم جر و بحث کردیم. گفت من هزار نفر را میکشم. گفتم نامردی است که زیر پل میایستید و کمین میکنید، دست یک بچه یک مسلسل بدهند میتواند این کار را بکند، مرد نیستید و نامردید، اگر مرد هستید بیایید با نیروهای نظامی و انتظامی درگیر شوید. چرا مردم عادی را در جاده کمین میکنید و آدم مظلوم و بیگناه را به رگبار میبندید. این بود که هر موقع گروگان میگرفت و میبرد گوشی را به گروگان میداد و میگفت با دکتر شهریاری صحبت کن. با ما صحبت میکردند و مثلاً گروگان میگفت آقای عبدالمالک میگوید برای ما چه کار میکنید.
شهریاری افزود: به یاد دارم روزی در اتاق عمل بودم، در هلال احمر تهران، برخی مواقع آنجا میرفتم و عمل میکردم. سر عمل گوشی زنگ خورد برداشتم. یکی از عزیزان ما که به گروگان گرفته شده بود گفت آقای دکتر برای ما چه کار میکنی؟ میدانستم عبدالمالک گرفته است و تماس میگیرد و من نمیتوانستم بگویم چه کاری میکنم، چون اینها مسائل محرمانهای بود که نباید مطرح میکردیم. گفتم برای شما دعا میکنم که وقتی آمد خیلی ناراحت بود. گفت من در آن وضعیت بودم و شما میگویی من برای شما دعا میکنم؟ گفتم همین حرف بزرگترین دلداری بود، چون نمیتوانم جلوی عبدالمالک موضوعات را مطرح کنم. خیلی پیگیر این مسئله بودم. ایشان هم بارها من را تهدید کرد.
وی درباره مکالمهای که یک ساعت به طول انجامید گفت: تهدید میکرد که من میکشم، به خاک و خون میکشم، شما به مردم بلوچستان ظلم کردید، تبعیض قائل شدید، بی عدالتی میکنید.
شهریاری اضافه کرد: البته به نظر ما سیستان و بلوچستان، چه شیعه، چه سنی، چه بلوچ و چه سیستانی همه مظلوم هستند. سیستان وضع بهتری از بلوچستان ندارد. یعنی وقتی میگوییم دولتها رسیدگی نکردهاند، به همه جا رسیدگی نشده است.
وی درباره دستگیری عبدالمالک نیز گفت: من یک خاطرهای از سردار دلها، شهید سلیمانی، دارم. زنگ زدم که میخواهم شما را ببینم. به من وقت دادند. صبح روزی که عبدالمالک را از هوا پائین آوردند ساعت 6 صبح در مجلس بودم. مسئول اطلاعات سپاه استان تماس گرفت که مالک را دیشب پائین آوردیم. همان روزی بود که من وقت از سردار دلها گرفتم. بعدازظهر رفتم و گفت میدانم چرا آمدی، چون من را میشناخت. به خاطر فلانی آمدی، ولی او را پائین آوردیم. گفتم من آمدم گلایه کنم که دیر پائین آوردید. این خیلی از مردم ما را شهید کرد. گفت خواست خدا بود که این آدم را زنده پائین بیاوریم که اولاً عظمت نظام جمهوری اسلامی و سیستم اطلاعاتی و امنیتی را به رخ دنیا بکشیم، چون یک بار اسرائیل توانست شبیه این کار را در ترکیه انجام دهد.
2323