از آغاز انقلاب تاکنون، از مهمترین جاهایی که آئین های ملی-فرهنگی و هنری در آنجا برگزار می شد تالار وحدت بود. نام پیشین تالار وحدت، تا سال هایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تالار رودکی بود، اما نام آن را به تالار وحدت تغییر دادند. نمی دانم به چه دلیلی نام رودکی را از این تالار برداشتند.
می دانیم که رودکی در فرهنگ ایرانیان و زبان فارسی مقامی بس بلند دارد و اشعار او جلوگاه خردورزی و هویت و زیبایی شناسی ایرانیان است. از این رو در تاریخ ادبی ایران او را آدم الشعرا و ابوالشعرا به معنای نخستین شاعر می خوانند استاد الشعرا نیز از القاب دیگر اوست و همه این ها بیانگر سابقه و جایگاه بلند او در تاریخ ادبیات فارسی است.
از مجموعه گسترده اشعار او کمابیش 1200 بیت بدست ما رسیده. از کارهای برجسته رودکی به نظم درآوردن کتاب کلیله و دمنه ترجمه ابن مقفع از پهلوی به عربی بوده است که رودکی به نظم فارسی درآورد و از آن هم ابیاتی پراکنده در متون مانده است. به هر حال رودکی آدم الشعرا و ابوالشعرا و استاد الشعرا را می توان نخستین شاعر پارسی سرای فاطمی و علوی دانست و گفت که شعر و زبان فارسی از آغاز با منقبت پیامبر و خاندان او پیوندی ناگسستنی داشته است.
همه اینها اقتضاء می کرد که نام رودکی بر آن تالار بماند. از اینرو در اقدامی تازه، بنیادی افکندیم و مجموعه تالارهای ملی پایتخت را در آن جا دادیم و نام آن را بنیاد رودکی گذاشتیم که تنها نهاد عمومی حوزه فرهنگ و هنر بوده است و اساسنامه آن را به همت دولت و مجلس شورای اسلامی به تصویب رساندیم. پس از آن نام رودکی بر سر تالار وحدت و برخی مراکز فرهنگی و هنری ملی مانند برج آزادی گذاشته شد.
در آخرین برنامه دولت آقای خاتمی برنامه چهارم توسعه طرح ملی پهنه رودکی در کنار سه طرح ملی دیگر (لاله) فارابی و نمایشگاه های فرهنگی قرار داشت نیز گنجانیده شد. پس از رفتن من به شورای اسلامی شهر تهران در شورای سوم این اندیشه پی گیری شد و بازسازی و بهسازی پهنه رودکی در شمار برنامه های شهری ثبت شد.
آنچه تاکنون درباره رودکی گفتم کم و بیش در همه کتابهایی که درباره تاریخ ادبیات فارسی نوشته شده آمده است، اما آنچه که کمتر به آن اشاره رفته گوشه های فکری این شاعر بزرگ زبان فارسی است. گوشه هایی که نشان دهنده دوستداری ایرانیان در حق اهل بیت گرامی پیامبر علیهم السلام از جمله حضرت زهراست. چنان که نخستین شعر فارسی موجود که به فاطمه زهرا (س) اشاره دارد و به ایشان ارادات می روزد مصرعی بازمانده از آدم الشعرا ابوعبداله رودکی سمرقندی است که در آن، آن هم در آن روزگار دشوار می گوید:
اندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی
او در بیت بازمانده دیگر خوشبختی و نیک بختی در دو جهان را در مهرورزی به همسر زهرا، علی امیرالمومنین می داند و در این باره می گوید:
کسی را که باشد به دل مهر حیدر / شود سرخ رو در دو گیتی به آور
اَیا سروبن، در تک و پوی آنم / که: فرغند آسا بپیچم به توبر
این نیز نخستین شعر فارسی بازمانده در منقبت امام علی علیه السلام است.
این ابیات در اشعار اندکی که از او مانده به چشم می خورد. شاید اگر تمامی دیوان او به دست ما می رسید بسیار بیش از این درباره اهل بیت می یافتیم. چرا که گفته اند شعر او را برشمردند «سیزده ره صد هزار»
به هر حال اشعار رودکی بسیار بود متأسفانه با بلایی که بر سر شاعر پرآوازه آن روزگار آوردند مانند میل به چشم کشیدن و ضرب و جرحی که در اسناد و مطالعات تاریخی و باستان شناسی به آن اشاره شده، گم شدن این اشعار نکته چندان غیر منتظره ای نیست. اما شاعرِ دیگرِ همزمان او، معروفی بلخی سروده است:
از رودکی شنیدم استاد شاعران/ اندر جهان به کس مگر و جز به فاطمی
و پای بندی رودکی در دوستداری اهل بیت چندان بود که او در یورش متعصبان بخارا و هر دو چشم خود را از دست داد، چنانکه هنگامی که او کلیله و دمنه را به نظم فارسی در می آورد نابینا بود.
روز تولد زهرای مرضیه مبارک باد.
منتشر شده در روزنامه همشهری