یکی از گرافیستهای خوشذوق صدا و سیما، تصویر شما را در هیات شوالیهای پیروز اما زخم خورده، روی جلد یکی از نشریات داخلی سازمان کشیده است. این تصویر، معرف حضور اکثر خوانندگان است و این روزها توسط گوشیهای موبایل، البته به طعنه و تسخر، بین شهروندان دست به دست میشود.
جناب آقای علیعسگری، برای اینکه در زمره منتقدان سیاسی – جناحیام نپندارید و حرفم را به حساب دعوای چپ و راست منظور نکنید، همین اول صریح و واضح میگویم که مشکل رسانه ملی، فراتر از اصولگرایی و اصلاحطلبی است. از اتفاق آنقدری که سازمان صدا و سیما به اصولگرایان ستم کرده و از چشم مردمشان انداخته به اصلاحطلبان آسیب نزده. نه اینکه حرفی به اصلاحطلبان نزده باشد یا در تقبیح و تخطئهشان برنامه نساخته باشد، نه. هم زده و هم ساخته، اما افاقه نکرده؛ سهل است، نتیجه عکس داده و محبوبیت مغضوبین را بالا برده. بحث من البته چیز دیگری است. همین قدر خواستم سنگم را با شما و خوانندگان حق کنم که از سر دلسوزی و دردمندی و وطندوستی مینویسم و نه از سر مجادله سیاسی. عکس جنابعالی با هیبت شوالیه به من و هر کسی که مختصری «رسانه» بفهمد، میفهماند که شما نهتنها بر موقعیت و مناسبات خودتان واقف نیستید بلکه دچار سوءتفاهمید و بر مبنای تحلیل نادرست خود را «مظلوم» میپندارید. این عکس قهرمانانه، قاعدتا متعلق به فرماندهی است که علیرغم قلت سپاه و نداشتن آذوقه و کسری امکانات، شجاعانه جلوی لشکری بیشمار و بیرحم و تا بن دندان مسلح ایستاده و از اتفاق فاتح شده.
این تصویر، تصویر فرماندهی است که اگر چه زخم برداشته، اما عقب ننشسته و اگر چه دستش از ملزومات و تدارکات خالی بوده، اما جانانه جنگیده و دشمن را از پا درآورده. حال آنکه واقعیت صدا و سیما چیز دیگری است. شما با چندین هزار پرسنل، علیرغم این همه امکانات، نهتنها فاتح نشدهاید بلکه مغلوب شدهاید و نهتنها پیش نرفتهاید بلکه در عقبنشینی، قافیه را بالکل باختهاید و عرصه را تمام و کمال برای دشمنان همان دشمنانی که پرچمشان را روی تیرهایی که به سپرتان خورده، نقاشی کردهاید خالی گذاشتهاید. شما نهتنها بر حریف غلبه نکردهاید بلکه با این همه اهن و تلپ قافیه را به گروههایی که حتی نصف شما امکانات ندارند، باختهاید. من بیانصاف نیستم و زحمت شما و همکارانتان را نادیده نمیگیرم. اجرکم مأجور و سعیکم مشکور، اما متاسفانه شما – نه شخص جنابعالی، بلکه نهادی که شما فعلا سرپرستیاش را به عهده دارید – از سر کبر و در طول سالیان، انتقاد دلسوزان را نشنیدید، حرف کارشناسان را وقعی ننهادید، خطرات ریز و درشت را ندیدید و بر شیوههای غلط خود پای فشردید.
آقای علیعسگری عزیز، اگر شما حقیقتا شوالیه پیروز بودید، امروز مسوولان از اینکه مردم را 15 روز، یک ماه در خانه با تلویزیون تنها بگذارند، هراسناک نمیشدند. میدانید حاصل فرهنگی این خانهنشینی طولانی چه خواهد بود؟ به خاطر عملکرد بد و غیرجذاب و غیرصادقانه – بلکه غیررسانهای- صدا و سیما مجبوریم گوشت را دست گرگ بدهیم و زن و مرد و کودک و پیر و جوان و مومن و دهری را برای روزهای متوالی پای بیبیسی و من و تو و اینترنشنال و اقمارشان بنشانیم تا مغز ملت را از راست و دروغ مغرضانه پر کنند. دردسر این است که ما سالها فریاد زدیم، خواهش کردیم، التماس کردیم و خطاهای سیاسی و فنی تلویزیون و توابعش را گفتیم، اما کو گوش شنوا؟
نهتنها نشنیدید، عامدا عالما در تار و مار کردن بینندگانتان سعی بلیغ نمودید. یکی میگفت سپردن مردم به موبایل و ماهواره خطرناک است، گفتم سپردن آنها به همین صدا و سیمای خودمان هم بیخطر نیست، زیرا شما حتی ابتداییترین اصول رسانهداری را رعایت نمیکنید و رای و نظر هیچ کس، جز عدهای معدود، برایتان مهم نیست، میگویم شما حرف منتقدان را نشنیدید، در حالی که باید بگویم شما حرف دلسوزانه نیروهای خدوم تحت امرتان را هم نشنیدید.
شما کارشناس و کاردان و عاقل و بلده کار کم نداشتید، اما سر چیزهای بیخود یک یک آنها را از خود راندید، خاطرشان را آزردید و بعضا به سپاه دشمنشان فرستادید. کار را در همان صدا و سیما به جایی رساندید که عرصه بر متخصصان تنگ شود و نتوانند دوام بیاورند…
آقای علیعسگری عزیز، این درد را کجا ببریم که عربها ضرورت رسانه را دریافتهاند، در آن هزینه میکنند، نفوذ میکنند، پیام نحس خود را به گوش جهانیان میرسانند، اما ما، سال به سال دریغ از پارسال. این خیلی بد است، حتی مایه آبروریزی است که پرس تیوی سیر قهقهرایی و نزولی بپیماید و بازارش را سر هیچ و پوچ کاسد کند، فقط پرس تیوی نیست، شبکههای داخلی هم به همین تقدیر تن داده و نفوذ کلامشان را بیشتر از دست دادهاند. شما امکانات کم ندارید؛ پول هم کم ندارید. طوری وانمود نکنید که دولت، به خاطر دعوای سیاسی بودجهتان را بالا کشیده. مردم در دنیا با یک صدم بودجه شما کارهایی میکنند که مخاطبان از دیدنش جان میگیرند و لذت میبرند. اصلا امکانات کیلویی چند، با همین موبایل در همین روزهای کرونایی مردم فیلمهایی ساختند و کارهایی کردند که آدم از دیدنش حظ میکند.
تلویزیون مشکل بودجه ندارد بلکه مشکل رویکرد دارد. مشکل هم به شما و مدیران قبلی و بعد از شما محدود نمیشود بلکه مشکل به فهم زعمای قوم از رسانه برمیگردد. شما رسانه را به بوق تبلیغاتی تنزل دادهاید و تاثیرگذاریاش را از بین بردهاید. تبلیغات هم اگر میخواستید، راه و رسمش این نبود و نیست. پروپاگاندا اقتضائاتی دارد که شما آن را یا بلد نیستید یا ضرورتی در رعایتش نمیبینید…
آقای علیعسگری، مشکل جدیتر و بزرگتر از صدا و سیماست، اما در این میان سوءتفاهم شما را هم نباید دستکم گرفت. شما در آنچه هستید و در آنچه میخواهید باشید به سوءتفاهم جدی دچار شدهاید. برای همین است که واقعیت را نمیبینید یا ترجیح میدهید نبینید. حرفم را خلاصه کنم؛ شما نه تنها فاتح نیستید بلکه مفتوح شدهاید و با وسیلهها و پیامهای صد من یک غاز مبتذل، مغلوبتان کردهاند… دیر شده، اما هنوز هم میشود برای جبران مافات آستین بالا زد… حرف زیاد است، اما در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. مخلص کلام اینکه رسانه، اینی نیست که شما در جامه جنگ ادارهاش میکنید.
17302