شاید این حرفها تکراری باشد، اما در این شرایط بیان آن لازم به نظر میرسد. درباره انتقاد از برخی مدیریتهای ناکارآمد در کشور رسانه ملی نمیتواند سیاست سکوت مطلق را در پیش گیرد چراکه اگر چنین باشد آمدنیوزها و رسانههایی که دلسوز مردم نیستند و صرفاً به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلودند، دامنه جولان بیشتری پیدا میکنند. اگر مردم صدای انتقاد از مسئولان را از درون رسانههای حاکمیت نشنوند به طور قطع صدای متفاوت رسانههای بیگانه جذابتر به نظر خواهد رسید، اما اینکه مرز انتقاد سازنده با سیاهنمایی و کشتن امید مردم دقیقاً کجاست، نیاز به کارشناسان دلسوزی دارد که از اقتضائات اجتماعی و شرایط روانی جامعه در مقاطع مختلف آکاهی کامل داشته باشند.
قاعدتاً در شرایطی که کشور از چند جهت با سیل ویرانگر روبهرو است و برخی ضعفهای مدیریتی از سوی مسئولان دولتی مردم را در برخی از بخشها با چالشهایی مواجه کرده مدیران و عقلای برنامههای تلویزیونی لازم است درایت و دقت بیشتری به خرج دهند تا همصدا با رسانههای مغرض و معاند آب در آسیاب دشمن نریزند، اما بیان درصدی از ناکارآمدیها و ضعفها نیز لازم است. آنچه از سوی مهران مدیری در برنامه دورهمی رخ داد به گونهای بود که به طور کامل وضعیت کشور را غرق در تباهی نشان میداد.
واقعیت این است که ایران به طور عادی در معرض بیشترین حجم از سیاهنمایی رسانهای از بیرون و حتی داخل کشور قرار دارد، برای مثال ایران چندین برابر از آنچه با فساد اداری و مالی در دستگاههای خود روبهرو باشد در بعد رسانهای با ذهنیتسازی در این ارتباط دست به گریبان است و رسانههای داخلی توان مدیریت این حجم از حملات رسانهای را ندارند. دلیل اصلی آن این است که اساساً رسانه در ایران آنطور که باید جدی گرفته نشده است. دامنه وسیع اخبار منفی میتواند به راحتی منجر به ذبح روحیه و امید شهروندان ایرانی شود و هیچ چیز به اندازه ناامیدی نمیتواند در کشتار روحیه یک ملت تاثیرگذار باشد. در آموزههای دینی ما از ناامیدی به عنوان بزرگترین گناه یاد شده است. میتوان گفت: در متنی که مهران مدیری آن را اجرا کرد زیادهروی شده بود، اما این نباید باعث شود تا برنامهای، چون دورهمی زین پس از آن طرف بوم بیفتد و تیغ تیز انتقاد از مسئولان که جزو لازمههای رسانهای است به سفیدنمایی از وضعیت کشور تبدیل شود.
منبع