خدایا ! هوش و خودآگاهی روزی ام کن و مرا از نادانی و گمراهی دور بدار ( بخشی از دعای روز سوم مهمانی)
پرونده خبرآنلاین در روز دوم ماه مبارک رمضان را با چهار روایت رمضانی از علامه جعفری، آیت الله مجتبی تهرانی و امام موسی صدر می گشاییم؛
عشقی که خدا در همه موجودات قرار داده / نکاتی از شرح دعای سحر به قلم امام خمینی
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَهٌ. اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها …
خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت …
رحمت رحمانی مقام بسط کمال وجود است و رحمت رحیمی مقام بسط وجود. پس، وجود با رحمت رحمانی پدیدار شده و هر پدیده ای با رحمت رحیمی به کمال معنوی و هداین باطنی خویش می رسد، بدین لحاظ وارد شده است که «یا رحمن الدنیا و رحیم الاخره، ای رحمان سرای دنیا و رحیم سرای آخرت» و «الرحمن بجمیع خلقه و الرحیم بمومنین خاصه، خداوند رحمان است به همه آفریده ها و رحیم است تنها بر مومنان.»
پس، خداوند با حقیقت رحمانی خویش وجود را بر ماهیات معدوم و هیکل فانی ارزانی داشته و با حقیقت رحیمی همه را به راه خود راهنمایی کرده است. البته، ظهور سلطنت رحیمیت حق تعالی و طلوع دولت آن در عالم اخرت بیشتر خواهد بود، ولی در برخی آثار آمده است که «یا رحمن الدنیا والاخره و رحیمهما، ای رحمان و ای رحیم دو سرا». این بدان اعتبار است که خداوند عشق طبیعی را در هر موجودی نهاده تا به مرور به مقام شایسته خود در حیات دنیا و آخرت و روز برداشت محصول برسد و هر کدام را به فعلیت و کمال لایق آن برساند.
نفس های پاک و تزکیه شده به مقامات قرب و کرامات بهشتی که پهنای ان به اندازه آسمان و زمین است می رسند و نفس های واؤگون درنده و حیوان خو و شیطان صفت به جهنم و درکات و عقرب ها و مارهای آن – به حسب آنچه کشته اند – خواهند رسید، چرا که رسیدن به این مراتب برای نفس های واژگون اهریمنی و غیر آن کمال محسوب می شود، پاک و مستقیم انسانی این مراتب نقص و کاستی است.
رحمانیت و رحیمیت یا ذاتی است و یا فعلی. خداوند هم دارای رحمت رحمانی و رحیمیت ذاتی و هم عملی است.
مستقیم ترین راه برای نزدیک شدن به خدا چیست؟/ درس های ماه رمضان علامه محمد تقی جعفری
علامه محمد تقی جعفری در سخنانی که در ماه رمضان نقل شده درباره تعریف زیبایی و اهمیت زیبایی درونی می گوید: «از زیبایی خیلی تعاریف شده اما هیچ کدام قانع کننده نبوده است. یکی از بهترین تعریف ها درباره زیبایی این است که هم جنبه عینی و هم جنبه درونی را دربرداشته باشد. آدمی با ارتباط با یک نمود زیبا قطب زیبایی درونی اش به فعالیت می افتد و به سوی کمال و منشاء زیبایی حرکت می کند. چرا که راه زیبایی به خدا نزدیک تر از راه ریاضی و قانونمندی است.»
چرا بعضی وقت ها دعاهایمان مستجاب نمی شود؟/ درس های ماه رمضان آیت الله آقا مجتبی تهرانی
سریعترین دعا نسبت به اجابت
در روایت داریم که اگر برادر مؤمنی پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، دعایش به سرعت مستجاب می شود. یعنی این دعا از نظر تأثیر و سرعت در اجابت، سریع تر به اجابت می رسد تا او خودش برای خودش دعا کند. روایت از امام باقر (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَهِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ». سریع ترین دعایی که موفق به اجابت می شود، دعا برای برادر مؤمن در غیاب او است.
با زبانی دعا کن که هرگز معصیت نکرده ای
در روایات داریم که با زبانی دعا کنید که با آن زبان معصیت نکردهاید. من از زبان شما معصیت نکردهام؛ لذا اگر شما برای من دعا کنی، زودتر مستجاب می شود. ولی خودم ـ نعوذبالله ـ با زبانم معصیت کرده ام. همین آلودگی زبانم به معصیت موجب میشود اجابت دعای من کند شود.
تاخیر در بروز آثار اجابت؛ نه در خودِ اجابت
البته این نکته را هم تذکر بدهم که در بحث تأخیر در اجابت، اینطور نیست که دعاها مستجاب نشده باشد و خدا به آنها جواب نداده باشد؛ بلکه همه این دعاها پذیرفته شده اند. اما این سرعت و بُطئ در ظهور و بروز اثر است. بروز و ظهور اثر، دیر و زود دارد. وقتی من دعا کردم، خدا جوابم را داده و رویش را از من برنگردانده است؛ پس دعای من مستجاب شده و جواب گرفته ام. مقبول هم شده است؛ یعنی خدا پذیرفته است و گفته چشم! آنچه میخواهی را به تو میدهم؛ اما در تأثیر، تأخیر افتاده است. بنابر این «تأخیر در تأثیر» یعنی «تأخیر در بروز و ظهور علائم اجابت» که این خودش یک بحث مستقلی است.
علت تاخیر در ظهور آثار اجابت دعا
گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست. چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را که از او درخواست کردهام به من بدهد، به ضرر من می شود؛ لذا اجابت را به تأخیر می اندازد. فرض کنید کسی از خدا پول می خواهد. خدا اگر همین الآن به او بدهد، نفْسش سرمست و چموش می شود و او را به تباهی می کشاند. برای همین خدا می گذارد موقعی به تو پول می دهد که نَفْسَت چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ اما بحث در سرعت و بُطئِ بروز و ظهور اثر اجابت دعا است.
اسلام به کدام نزدیک است؟ گروهی که دعا را جانشین عمل می کنند یا گروهی که منکر تاثیر دعا هستند/ تفسیرهای ماه رمضان امام موسی صدر
أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَ إِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ﴿نمل،۶۲﴾
یا [کیست] آن کس که درمانده را چون وی را بخواند اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار می دهد آیا معبودی جز خدا هست؟ چه کم پند می پذیرید.
این آیه به مواقع استجابت دعا اشاره می کند و در مقابل ادعای آنان که می خواهند دعا را جانشین عمل کنند و نیز ادعای آنان که منکر تاثیر دعا در همه حالات هستند، می ایستد. در حقیقت ما در میان مومنان به سه گروه برمی خوریم:
1. گروهی معتقدند که دعا تنها وسیله برای درمان همه مشکلات و باز کردن همه گره ها و به دست آوردن همه چیز است. اینان می گویند به جای کار کردن، آمادگی داشتن، زمینه چینی، جست و جو کردن، اندیشیدن، آموختن و معالجه کردن، باید به درگاه خدا دعا کرد، برای موفقیت در امتحان، پیروزی در جنگ، و معالجه بیماری ها و هر چیز دیگر.
اما اسلام این ادعا را رد می کند. زیرا اسلام تاکید می کند که خداوند برای هر چیزی اندازه و سببی قرار داده است و اگر انسان بخواهد به خیر و رستگاری و پیروزی دست یابد، باید کار کند و آمادگی کسب کند. داستان حدیث شریف درباره شتر مجروح و دعا کردن زنی که صاحب این شتر بود، معروف است. پیامبر به او فرمود تو باید مقداری قطران را نیز به دعایت بیفزایی، یعنی باید علاجی به کار ببندی و بعد از آن به درگاه خداوند دعا کنی.
پیامبر در زندگی خود اهل کار بود و در جنگیدن هم برنامه ریزی داشت و در هنگام بیماری خویش را معالجه می کرد. سیره همه پیامبران و اولیا و امامان نیز چنین بوده است، دعا کردن جانشین تلاش و کار نیست، بلکه انسان باید در کنار تلاش و کار کردن دعا کند.
2. گروهی دیگر چون سکولارها می گویند دعا کردن هیچ اثری ندارد و انسان باید تلاش و کار کند و آمادگی کسب کند و زمینه چینی کند، بدون آن که دعا خیچ اثری داشته باشد، بلکه کارها و موفقیت تنها به خود انسان باز می گردد. این سخن نیز در این آیه شریفه به صراحت رد شده است.
انسان مضطر، یعنی کسی که همه تلاشش را برای فراهم کردن اسباب و آماده کردن پیروزی و دفاع و درمان کرده است و بعد از این همه مضطر شده، یعنی نتوانسته به نتیجه برسد. نه به سبب کوتاهی، بلکه به علت ناتوانی و به بن بست رسیدن، این انسان اگر به درگاه خداوند دعا کند، خداوند او را اجابت می کند و آسیب را از او دور می کند.
3. گروه سوم، گروهی هستند که اعتدال دارند و با اصول صحیح قرآنی تربیت شده اند. این گروه همچنان که قرآن کریم می گوید، معتقدند که انسان باید تمام تلاشش را بکند و در کنار تلاش باید با خداوند مناجات کند تا گمان نکند که دعایش همه چیز است و نیز گمان نکند که همه چیز مرتبط با اوست تا طغیان کند و منحرف شود و مسبّب نقش را فراموش کند.
بعد از این مرحله اگر انسان همه تلاشش را کرد و مضطر شد، طبیعی است که به درگاه خدا دعا می کند و خداوند او را اجابت می کند و آسیب را از او دور می کند.
این آیات و آیات دیگری که پس از آن می آید به وضوح دلالت بر چنین تفکری دارد. در آیه بعد می خوانیم: أَمَّن یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَ إِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَی اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۶۳﴾ یا آن کس که شما را در تاریکی های خشکی و دریا راه مینماید و آن کس که بادها[ی باران زا] را پیشاپیش رحمتش بشارتگر میفرستد آیا معبودی بجز خدا هست؟ خدا برتر [و بزرگتر] است از آنچه [با او] شریک می گردانند.
این آیه آفرینش و سبب ها و مسائل طبیعی را که خداوند متعال آفریده است بیان می کند. اینها اموری طبیعی و تکوینی هستند که خداوند متعال خلقشان کرده تا انسان ها از میان این اسباب نقش خود را بیافرینند و به درجه جانشینی خدا در زمین برسند.
قرآن این چنین بر تکیه کردن بر اسباب طبیعی و تلاش تاکید می کند و این که انسان مضطر نمی تواند به اسباب طبیعی تکیه کند، باید روی به سوی خداوند بیاورد تا پاسخش را بیاید و خداوند آسیب و ضرر را از او دور کند، این مبنایی میانه درباره دعاست.
یک مسئله باقی ماند و آن ارتباط میان اضطرار و این نکته است که خداوند فرد مضطری که او را می خواند به مقام جانشینی خود در زمین می رساند: وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ.
/6262